«سائر»
«سائر»
خواندن ۶ دقیقه·۶ ماه پیش

ثارالله...

میخوام یه بخش از دفتر روز نوشتم رو با شما به اشتراک بگذارم امیدوارم مفید باشه:

1402/03/05:

در خصوص امام حسین دو نظریه هست....

1-نمی دانست که واقعه کربلا و خیانت کوفیان را: او برای ریاست قیام کرد و این کاملا درسته.به امید یاری کوفه ای ها آمد.تا اینجا رو میگن بقیش رو نمی گن.ریاست برای چی می خواست؟برای عیش و نوش و قدرت طلبی و ثروت اندوزی؟شما یه نگاه به زندگی پدرشون کنید چه فرقی کرد زندگی قبل و بعد از ریاست.چه بسا بعد از ریاست زندگی خود را ساده تر هم کرد.امام حسین فرزند همان پدر است.آیا ریاست را نه برای این می خواست که سنت رسول خدا را انجام برساند و عدالت اسلامی را در جامعه رواج سازد.آیا ریاست را برای غیر از مردم می خواست؟مقام ریاست به عظمت حسین نمی افزاید اما او به مقام ریاست زینت می بخشد.

اما بعضی ها می گویند دعوای اونا سر ریاست چه ربطی به ما داره؟ما ایرانی ها چرا باید گریه کنیم و عزاداری؟

برای دو گروه عرض می کنم:

شیعیان:خوب امامتون بوده حرف بیشتری ندارم...

غیر شیعیان:اون زمان خیلی از جاهای ایران در قلمرو خلافت اموی بوده.اگر امام حسین پیروز می شد مثل پدرش سهم برابر از بیت المال به همه می داد و بین عرب و عجم فرقی نمی گذاشت.اما اموی ها گفتند(در واقع از عمر شروع شد که گفت نمی تونم قبول کنم کسایی که از اول اسلام بودن و کسایی که بعدا اومدن سهم برابری از بیت المال بگیرند:/ خوب اینم ترفندی بوده که دهنشون رو ببنده و نگن حق علی هست حکومت:) ) شما شهروند درجه دو هستید این ما بودیم که شما را به سمت هدایت آوردیم و از جهل و کفر نجات دادیم پس از شما برتریم(خوب اگه واقعا اینطوره چرا اهل بیت نذاشتید حکومت کنند؟)اون زمان اینقدر حقیر شده بودیم که والی شهرامون عرب بود و ثروتمون برای کاخ معاویه....اینقدر حقیر شده بودیم که بعضی ها شجرنامه جعلی می ساختند که بگن ما عربیم.بازم میگی قیام امام حسین به ما چه؟(گرچه هرچه هم توضیح بدم برای یه نژاد پرست متوهم که فکر میکنه آریایی اصله و باید به دین زرتشت وفادار بود بی فایده هست.)بعد از قیام هم اموی از هم پاشید.اینم بد نیست بدونید ما بعد از ساسانیان به مدت نه قرن ینی چیزی حدود همون ایران باستان حکومت داخلی قدرتمند نداشتیم.یا اجنبی بودند یا اگر هم داخلی بودند بی عرضه تشریف داشتند.


2-می دانست......:چرا نداند وقتی که برادر و پدرش را همین جماعت بی وفا رها کردند،کسانی که امام علی در وصفشان گفت در گفتار سر سخت ترین و در عمل سست ترین هستید؟جالب است بدانید بعد از شهادت امام حسین به امام سجاد گفتند بیا با تو بیعت کنیم و آن حضرت در جواب گفت یادم نرفته با پدر و عمو و پدربزرگم چه کار کردید؟آیا امام حسین این را نمی دانست؟اگر او نمی آمد می گفتند ما به تو گفتیم بیا نیامدی.اگر نمی آمد پیامش ناتمام و رسالتش خاموش می شود.با آن حجم از تحریفاتی که در اسلام انداخته بودند و آن حجم از فشاری که بر شیعیان واقعی بود چه چیزی می توانست تاریخ بشریت را نجات دهد؟چه چیزی می توانست سنت رسول خدا را حفظ کند؟معاویه ای که وقتی صدای اذان را شنیده بود خطاب به دوستش که او را به شریعت مداری در اوخر عمر توصیه کرده بود گفت دفنا دفنا.من باید این دین را دفن کنم.

آن همه پولی که خرج خراب کردن اسلام کرده بود؛طوری که تا هشتاد سال بر منبرها امام علی را دشنام می دادند.جمعیت زیاد سنی ها نسبت به شیعه ها یکی همین شکنجه و رنج های فراوان است.وقتی در بازه زمانی در بغداد تفسیر قرآن ممنوع بود و تنها روخوانی از روی آن مجاز بود....در این آشفته بازار چه چیزی می بایست ضامن روشن ماندن شمع هدایت می بود؟تنها قیامی محکوم به سرکوب پاک ترین انسان روی زمین.قیام پسر پیامبر اسلام.

اگر سقیفه بنی ساعده از روی کینه و کدورت و تعصب های قبیله ای و رسومات کهنه و حسادت،حق علی را نخورده بودند؛هیچ گاه نمی رسید موسمی که پسر پیامبر اینگونه عذابی را متحمل شود و قتیل العبرات و اسیر الکربات شود.قاتلان اصلی و منشا این اتفاق هولناک نه معاویه و یزید بلکه سقیفه بنی ساعده می باشد.در بیست سال قبل قیام امام در دنیای اسلام هیچ شورش و قیامی صورت نگرفت و در بیست سال بعد از واقعه کربلا بیست قیام صورت گرفت که در دومین سال منجر به فروپاشی حکومت امویان و محدود شدن آنها به شام شد.اینکار را خون حسین انجام داد،خاک کربلا دل های خفته را بیدار کرد و حقیقت را همیشه زنده نگه داشت.بعضی ها به من می گویند پس کو؟برو ببین داخل جامعه همه از دین بدشون میاد...اولا اینطور نیست؛ دوما حتی اگه کل دنیا هم از اسلام رو برگردانند باکی نیست،اون خورشید حقیقت را برای همیشه فروزان کرد و تاریخ بشریت را نجات داد.تو اگر در روز دست روی چشمانت بگذاری نمی توانی منکر وجود خورشید شوی....

اگر از من بپرسید می گویم امام حسین ریاست را نمی خواست.چرا که می دانست که کوفه ای به او وفا نمی کند.او حتی ریاست را برای هدایت مردم زمان خویش نیز نمی خواست.چرا زمانی که دید هیچ کس او را نمی خواهد جان خود و خانواده اش را با بیعت با یزید نجات نداد؟اگر بیعت می کرد مجلس ختم اسلام را گرفته بود.او برای انسان هایی که صدها سال بعد از او به دنیا می آیند بیعت نکرد و سر به نیزه داد.

در مراسم عزاداری بارها شنیده ام که می گویند کاری که حسین برای ما انجام داد پدر و مادر انجام نداده اند.اولش میگفتم این دیگه اغراقه و صرفا برای مدح امام حسین هست اما دقت کردم دیدم نه....پدر و مادر تو را برای خودشان می خواهند.با دیدن تو احساس زنده بودن می کنند،میخواهند به تو افتخار کنند و دلیلی بر تلاششان شوی و نسلشان باقی بماند تو را برای کامل کردن منیت خود می خواهند اما این اشکال ندارد؛اما والاترین عشق نیست...اما امام حسین چی؟منو برای خودش میخواست؟چی از من بهش می رسید؟اون برای هدایت شدن من عزیزترین کسش(حضرت علی اکبر) رو از دست داد.جلوی چشمای خودش شرحه شرحه کردنش....امام حسین عاشورا شهید نشد.....اون روز هشتم محرم دنیا رو وداع کرد.از من بهش چی میخواست برسه؟اون برای هدایت شدن من این کار رو کرد...هدایتی که بزرگترین نعمت است....همیشه در قلب من خواهی ماند:

بالاتر از پدر و مادرم......هم جوار اهل بیت......پایین تر از خدا.....

او افسانه تجسم یافته است؛او آرش کمانگیر دنیای واقعی است...


بعد از هر نماز 45 درجه به راست بچرخیم و دست بر سینه بگذاریم و بگویم:
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین و علی انصار الحسین...


و ارباب همه سینه زنان کشتی آرام نجات است.
ولی حیف که ارباب قتیل العبرات است.
ولی حیف که ارباب اسیر الکربات است.
ولی حیف هنوزم که هنوزست
حسین بن علی تشنه یار است و زنی محو تماشاست ز بالای بلندی
الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال....(سید حمیدرضا برقعی)


منابع استفاده شده:کتاب نامیرا/ویکی پدیا/کتاب آنگاه هدایت شدم/عشق در برابر عشق/امام حسین(ع):قصه های زندگی(نویسنده جواد نعیمی)



امام حسین
پیدا به ضمیرم او پنهان به ضمیرم او این است مقام او دریاب مقام من...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید