«مذاکره؟»

در عالم سیاست، مانند زندگی، تجربه باید چراغ راه آینده باشد.بارها شنیده‌ایم که "انسان عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود." این مثل ساده، برای کسانی است که از اشتباهاتشان درس می‌گیرند و مسیرشان را تغییر می‌دهند.اما گاه در عرصه سیاست، این حکمت فراموش می‌شود؛ خصوصاً زمانی که پای مذاکره‌های پرحاشیه ایران و آمریکا در میان است.مذاکراتی که در ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ آغاز شد، در حالی صورت می‌گیرد که چهره‌های آشنایی دوباره بر سر میز نشسته‌اند؛ همان کسانی که ۱۰ سال پیش، در ۲۳ تیر ۱۳۹۴، پای مذاکره رفتند و پس از ۲۰ ماه تلاش بی‌نتیجه، تنها طعم بدقولی و بدعهدی آمریکا را چشیدند.اکنون، با گذشت یک دهه، باز همان صحنه تکرار می‌شود.خدا می‌داند که این بشر کی به جایی می‌رسد که خرد را راهنمای خود کند.درست است که نمی‌توان از حالا نتیجه را قطعی دانست، اما تاریخ گواهی می‌دهد که مذاکره، تنها زمانی موفق است که بر پایه‌ی اعتماد متقابل و حفظ عزت طرفین بنا شده باشد.و این دو اصل مهم، در مذاکرات امروز به‌وضوح غایب‌اند.شاعری چه نیکو گفته است:مذاکره بی‌حاصل استگر شرط، آن زانو زدن استصلحی که با خواری شودخنجر به قلب میهن استایران سرافراز است و بسهرگز به دشمن، سر نهد؟آن روز که عهدش شکنددشمن خودش رسوا شودتاریخ، بی‌رحم است؛بار دیگر اگر اشتباهی تکرار شود، عذرها پذیرفتنی نیست.امروز، خرد و عبرت، تنها سلاح‌هایی هستند که می‌توانند آینده‌ی این سرزمین سرفراز را از تکرار تلخی‌ها بازدارند.«مذاکره؟»

در عالم سیاست، مانند زندگی، تجربه باید چراغ راه آینده باشد.

بارها شنیده‌ایم که "انسان عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود." این مثل ساده، برای کسانی است که از اشتباهاتشان درس می‌گیرند و مسیرشان را تغییر می‌دهند.

اما گاه در عرصه سیاست، این حکمت فراموش می‌شود؛ خصوصاً زمانی که پای مذاکره‌های پرحاشیه ایران و آمریکا در میان است.


مذاکراتی که در ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ آغاز شد، در حالی صورت می‌گیرد که چهره‌های آشنایی دوباره بر سر میز نشسته‌اند؛ همان کسانی که ۱۰ سال پیش، در ۲۳ تیر ۱۳۹۴، پای مذاکره رفتند و پس از ۲۰ ماه تلاش بی‌نتیجه، تنها طعم بدقولی و بدعهدی آمریکا را چشیدند.


اکنون، با گذشت یک دهه، باز همان صحنه تکرار می‌شود.

خدا می‌داند که این بشر کی به جایی می‌رسد که خرد را راهنمای خود کند.


درست است که نمی‌توان از حالا نتیجه را قطعی دانست، اما تاریخ گواهی می‌دهد که مذاکره، تنها زمانی موفق است که بر پایه‌ی اعتماد متقابل و حفظ عزت طرفین بنا شده باشد.

و این دو اصل مهم، در مذاکرات امروز به‌وضوح غایب‌اند.


شاعری چه نیکو گفته است:


مذاکره بی‌حاصل است

گر شرط، آن زانو زدن است

صلحی که با خواری شود

خنجر به قلب میهن است

ایران سرافراز است و بس

هرگز به دشمن، سر نهد؟

آن روز که عهدش شکند

دشمن خودش رسوا شود


تاریخ، بی‌رحم است؛

بار دیگر اگر اشتباهی تکرار شود، عذرها پذیرفتنی نیست.

امروز، خرد و عبرت، تنها سلاح‌هایی هستند که می‌توانند آینده‌ی این سرزمین سرفراز را از تکرار تلخی‌ها بازدارند.