نقد کتاب سمفونی مردگان

سمفونی مردگان، شاهکار استثنایی عباس معروفی، داستانی تمام عیار از ظهور و سقوط یک روشنفکر درون خانواده سنتی و داستان عشق و زندگی های نافرجام است.

آیدین، پسر بزرگ خانواده، شاعری روشنفکر و نوگرا که در لا به لای افکار پوسیده پدر و زیر فشار زندگی سنتی، نابود میشود.

البته بنا به گفته خود نویسنده باید گفت، سمفونی مردگان را نمیشود راجب یک شخص دانست و یا در یک خط توضیح داد. سمفونی مردگان در اصل داستانی تمام عیار از تمامی اعضای یک خانواده و حتی یک جامعه است. جامعه‌ای که عشق را نمی‌شناسد، شعر را نمی‌فهمد و درکی از چیزهای جدید ندارد.

شخصیت پدر در داستان، نماینده حاکمیت سنتی جامعه و به نوعی نماینده افکار خشک و سنتی جامعه ایران در زمان نوشته شدن این رمان است. جامعه سنتی که همیشه خود را حق به جانب دانسته و حقوق هرکسی را که خلاف افکار خودش باشد نقض میکند. پدر، همانند تمامی اقشار سنتی جامعه، کارهای خود را در جهت درست میداند و به فکر خودش میخواهد از آیدین و خانواده محافظت کند، با اینکه کاری بجز نابودی و سقوط آنها نمیکند.

رمان سمفونی مردگان از لحاظ رعایت موضوعاتی در داستان نویسی همانند شخصیت پردازی و فضا/زمان به بهترین شکل ممکن عمل میکند. به نحوی که شخصیت پردازی در این داستان، به شدت ریزبینانه و مهم است. در رمان سمفونی مردگان، ما با یک خانواده تمام عیار سنتی در زمان گذشته طرف هستیم. نویسنده از پرداخت شخصیت برای هیچکدام از اعضای خانواده کوتاهی نمیکند. تمام کاراکترهای سمفونی مردگان، معماری دقیقی از لحاظ داستان و تاریخ خود دارند. پدری مستبد و سنتی با افکار بدبینانه و نگاهی خصمانه، مادری که در این محیط جامعه و خانواده، اجباراً منفعل است، آیدا، دختر خانواده و جامعه ای بسته که در آشپزخانه منزوی شده و مریض میشود و اورهان جانشین افکار پدر، به دنبال ادامه دادن مسیر نابودی خانواده.

احساسات موجود در سمفونی مردگان، آنقدر واقعی و قابل درک است، که مهم نیست شما طرفدار کدام یک از طرف دعوا باشید. طرفدار پدر و اورهان یا آیدین. مهم این است که خشم و ترس را میتوانید در تمام بخش های کتاب احساس کنید. خشم به شعر به عشق و حتی به پیشرفت.

مبحثی که چه در جامعه شناسی و چه در روانشناسی این اثر به شدت مهم است این است که مهم نیست شما چه قدر نوگرا و یا آرزومند هستید. محیط اشتباه و مریض می‌تواند نه تنها شما، بلکه تمامی مفاهیم زیبا را نابود کند.

رفتن به تهران برای آیدین، یک تغییر مکان بود برای رسیدن به آرزوها و جایگاه اصلی خود. تغییری که چون هیچگاه موفق به دستیابی به آن نشد، هیچگاه نتوانست از مهلکه جان سالم به در ببرد. و آیدا که در خانه نابود شده بود و دیگر جانی برایش نمانده بود، حتی تغییر مکان هم نتوانست او را نجات دهد و در آبادان هم سقوط به سراغش آمد.

سمفونی مردگان، همانند تمام شاهکارهای هنری، فقط مربوط به یک زمان و یک خانواده نیست. این رمان را در هر زمان و مکان میشود تعمیم داد. همانطور که عباس معروفی در مصاحبه‌ای گفت: نامه های زیادی دریافت میکنم از مرد و زن که برایم مینویسند ما آیدین هستیم. انگار که آیدین را میتوان نماینده تمامی افراد گرفتار در چنگ استبداد و سنت دانست. حتی میتوان گفت رمان سمفونی مردگان، در زمان حال، بیشتر قابل فهم است. چرا که امروزه در جامعه ایران و یا جوامع شبیه آن، فاصله فرهنگی افراد خانواده و جامعه بیشتر شده است. فاصله ای که همیشه باعث فشار زیاد بر روی قشر روشنفکر توسط قشر مذهبی جامعه میشود.

مانی عباسیان

سمفونی مردگان، شاهکار استثنایی عباس معروفی، داستانی تمام عیار از ظهور و سقوط یک روشنفکر درون خانواده سنتی و داستان عشق و زندگی های نافرجام است.
آیدین، پسر بزرگ خانواده، شاعری روشنفکر و نوگرا که در لا به لای افکار پوسیده پدر و زیر فشار زندگی سنتی، نابود میشود.
البته بنا به گفته خود نویسنده باید گفت، سمفونی مردگان را نمیشود راجب یک شخص دانست و یا در یک خط توضیح داد. سمفونی مردگان در اصل داستانی تمام عیار از تمامی اعضای یک خانواده و حتی یک جامعه است. جامعه‌ای که عشق را نمی‌شناسد، شعر را نمی‌فهمد و درکی از چیزهای جدید ندارد.
شخصیت پدر در داستان، نماینده حاکمیت سنتی جامعه و به نوعی نماینده افکار خشک و سنتی جامعه ایران در زمان نوشته شدن این رمان است. جامعه سنتی که همیشه خود را حق به جانب دانسته و حقوق هرکسی را که خلاف افکار خودش باشد نقض میکند. پدر، همانند تمامی اقشار سنتی جامعه، کارهای خود را در جهت درست میداند و به فکر خودش میخواهد از آیدین و خانواده محافظت کند، با اینکه کاری بجز نابودی و سقوط آنها نمیکند.
رمان سمفونی مردگان از لحاظ رعایت موضوعاتی در داستان نویسی همانند شخصیت پردازی و فضا/زمان به بهترین شکل ممکن عمل میکند. به نحوی که شخصیت پردازی در این داستان، به شدت ریزبینانه و مهم است. در رمان سمفونی مردگان، ما با یک خانواده تمام عیار سنتی در زمان گذشته طرف هستیم. نویسنده از پرداخت شخصیت برای هیچکدام از اعضای خانواده کوتاهی نمیکند. تمام کاراکترهای سمفونی مردگان، معماری دقیقی از لحاظ داستان و تاریخ خود دارند. پدری مستبد و سنتی با افکار بدبینانه و نگاهی خصمانه، مادری که در این محیط جامعه و خانواده، اجباراً منفعل است، آیدا، دختر خانواده و جامعه ای بسته که در آشپزخانه منزوی شده و مریض میشود و اورهان جانشین افکار پدر، به دنبال ادامه دادن مسیر نابودی خانواده.
احساسات موجود در سمفونی مردگان، آنقدر واقعی و قابل درک است، که مهم نیست شما طرفدار کدام یک از طرف دعوا باشید. طرفدار پدر و اورهان یا آیدین. مهم این است که خشم و ترس را میتوانید در تمام بخش های کتاب احساس کنید. خشم به شعر به عشق و حتی به پیشرفت.
مبحثی که چه در جامعه شناسی و چه در روانشناسی این اثر به شدت مهم است این است که مهم نیست شما چه قدر نوگرا و یا آرزومند هستید. محیط اشتباه و مریض می‌تواند نه تنها شما، بلکه تمامی مفاهیم زیبا را نابود کند.
رفتن به تهران برای آیدین، یک تغییر مکان بود برای رسیدن به آرزوها و جایگاه اصلی خود. تغییری که چون هیچگاه موفق به دستیابی به آن نشد، هیچگاه نتوانست از مهلکه جان سالم به در ببرد. و آیدا که در خانه نابود شده بود و دیگر جانی برایش نمانده بود، حتی تغییر مکان هم نتوانست او را نجات دهد و در آبادان هم سقوط به سراغش آمد.
سمفونی مردگان، همانند تمام شاهکارهای هنری، فقط مربوط به یک زمان و یک خانواده نیست. این رمان را در هر زمان و مکان میشود تعمیم داد. همانطور که عباس معروفی در مصاحبه‌ای گفت: نامه های زیادی دریافت میکنم از مرد و زن که برایم مینویسند ما آیدین هستیم. انگار که آیدین را میتوان نماینده تمامی افراد گرفتار در چنگ استبداد و سنت دانست. حتی میتوان گفت رمان سمفونی مردگان، در زمان حال، بیشتر قابل فهم است. چرا که امروزه در جامعه ایران و یا جوامع شبیه آن، فاصله فرهنگی افراد خانواده و جامعه بیشتر شده است. فاصله ای که همیشه باعث فشار زیاد بر روی قشر روشنفکر توسط قشر مذهبی جامعه میشود.