بِدَویم؛ تا دیر نشده!
التماس تفکر!
چرتوپرت نگو!
این حرفا رو از کجا درآوردی؟
شما بسیجیا فقط بلدین حرف خودتونو بزنین!
شما اصلاحطلبا همهتون وطنفروشین!
اگر تا به حال از اینجور جملات نشنیدهاید، احتمالا باید اعتراف کنید که یا ناشنوا هستید و یا تا به حال با کسی بحث سیاسی، مذهبی یا فرهنگی نکردهاید!
شما ضدانقلابا وجدان سرتون نمیشه!
شما مذهبیها میخواین همه چیز رو کنترل کنین!
تو فقط جوگیر شدی این حرف رو میزنی!
شما رو شستشوی مغزی دادن!
و اگر تا به حال هیچ بحث سیاسی، مذهبی یا فرهنگی موثری را تجربه نکردهاید و نه خودتان قانع شدید و نه توانستهاید کسی را قانع کنید یا یک درجه عقایدش را عوض کنید، من حدس میزنم باید ردپای چنین جملاتی را در حرفهایتان جستجو کرد.
ما غالبا اهل فکر کردن نیستیم. اکثرمان هم عقلمان در مسائل سیاسی، مذهبی و فرهنگی به چیزهایی ست که در اینستاگرام و صداوسیما و توئیتر و بحثهای خانوادگی و تحلیلهای شوهرعمههای عزیز (!) و تاکسی و اتوبوس و محل کار و مدرسه و دانشگاه و غیره میشنویم. با خودمان روراست باشیم، چندبار نشستهایم و پانزده دقیقه، فقط پانزده دقیقه به یک مسئله مهم فکر کردهایم و تحقیق، تا به نتیجه برسیم؟ ما عادت داریم اطلاعات را مثل هلوی برو توی گلو تحویل گرفته، تنها زحمت قورت دادن آنها را- جویده و نجویده- بکشیم. بعضی حتی حوصله نداریم یک دانه کتاب بخوانیم. هر مشکلی که پیش میآید، گوگل و چتجپت آنقدر سریع جواب ما را میدهند که فرصت درک مسئله را هم پیدا نمیکنیم، چه برسد به پیدا کردن جواب! تا دو دقیقه سرمان خلوت میشود، میرویم شبکههای اجتماعیمان را چک میکنیم. بله، ما بیمحابا با تکنولوژی مواجه شدیم و آن را بدون آگاهی از روش استفادهاش استفاده کردیم و وضعمان شده این که میبینید. تفکر انگار جایگاهش را در زندگی ما از دست داده.
و در این اثنا که ما برای تحلیلهای سیاسیمان دو دقیقه مفید هم وقت نمیگذاریم، پر واضح است که بحثهای سیاسی که میکنیم هم نه برای گسترش آگاهی و برپایی دموکراسی و امثالهم، که برای کم نیاوردن است!
برای ما پیروزی در بحث زمانی نیست که مثلا دستگاه فکری خود را تکامل بخشیم و اصلاح کنیم یا به تکامل افکار دیگران کمکی کنیم؛ بلکه هنگامی پیروزیم که بتوانیم به هر روش ممکن حرف خود را به کرسی بنشانیم. و به همین خاطر است که ما از چنین جملاتی در بحثهایمان- که البته بیشتر به دعوا شباهت دارد تا بحث- استفاده میکنیم و به دیگران برچسب میچسبانیم. وقتی کسی جلوی ما حرف سیاسی میزند برای ما افت دارد که نظری نداشتهباشیم! لذا از هر چرندی که قبلا شنیدهایم و خواندهایم و دیدهایم آش شلهقلمکاری میپزیم و به خورد طرف مقابل میدهیم و هر جا هم که میخواهد منطق ما را زیر سوال ببرد به او برچسب میچسبانیم تا کم نیاوریم!
اطلاعیه!
اگر کسی توانست با در پیش گرفتن چنین رویهای در بحث به نتیجهی بهدردبخوری برسد، با یک شماره رندوم تماس بگیرد تا در اسرع وقت جایزهی سهمیلیارد تومانیاش را دریافت کند!!!
و در پایان این پست و برای جمعبندی، فقط میتوانم بگویم التماس تفکر!

پست پیشین:
(توی پرانتز بگم، خوبه ویرگول یه دگمهای بذاره توی هر صفحه برای پستهای قبلی و بعدی یه نفر، گاهی آدم میخواد پستای چهار سال پیش یه نفر رو بخونه پشت سر هم، مجبوره هی اسکرول کنه. اگه کسی از عوامل ویرگول این رو میبینه به نظرم میتونین دربارش فکر کنین.)
مطلبی دیگر از این انتشارات
التماس تفکر! (۲)
مطلبی دیگر از این انتشارات
آدمو برق بگیره، جو نگیره!
مطلبی دیگر از این انتشارات
کاری که شبکههای اجتماعی با ما میکنند...