فارسی شکر است و مهندسان دیابت دارند!

«فارسی زبان فنی نیست»

این جمله و جملاتی مثل این رو زیاد دیدیم: فارسی زبان فناوری نیست، فارسی به درد علمی‌نوشتن نمی‌خوره، فارسی فقط واسه ادبیات خوبه و... .

ولی دلیلش چیه؟ به عنوان کسی که سه-چهار سالی هست کارم ترجمه متون تخصصیه و از طرفی کسی که تو مهندسی برق (و البته هم‌نشینی با بچه‌های دانشکده‌های مختلف دانشگاه تهران!) اصطلاحات غیرفارسی زیادی دیدم که به‌‌گفته‌‌ی به‌کاربرندگانشون معادل فارسی ندارن و نمی‌شه فارسیشون کرد، چند دلیل برای این امر به ذهنم می‌رسه، و البته با همین تجربه کم و ناقصم فکر می‌کنم راه‌حلی هم براش داشته باشم. فقط قبلش بذارین درباره دلیل نوشتن این متن هم کمی صحبت کنم!

برای نوشتن این متن بنده فقط یک دلیل دارم: فارسی شکر است! البته دست به گیرنده‌هاتون نزنین، منظورم معنی رایج و سنتی این جمله نیست! من دانشی تو حوزه زبان‌شناسی ندارم که بخوام بگم فارسی نسبت به زبان‌های دیگه شیرین‌تره یا نه، ولی به‌عنوان یه مهندس برق فارسی‌زبان که مجبور بوده با متن‌های ثقیل انگلیسی زیادی گلاویز بشه و عملا هیچ مشکلی تو فهمیدن انگلیسی نداره، باز هم متن و به کلی محتوای فارسی -در صورت موجودبودن در یک مبحث خاص- برای من در اولویته، حتی در مسائل پیشرو که شاید هنوز ترجمه‌های قدرتمندی در اون‌ها وجود نداره؛ دلیلش هم مشخصه: فارسی زبان مادری منه و موقع استفاده از محتوای فارسی سریع‌تر، بهینه‌تر و عمیق‌تر یاد می‌گیرم و می‌فهمم. اما بریم سراغ بحث اصلی: چرا اکثر افراد فکر می‌کنن فارسی زبان علم و فن نیست؟

اول می‌خواستم دلیل این مساله رو یه بار از دیدگاه یه مترجم (تولیدکننده متون فارسی) و یه بار از دیدگاه یه مهندس (مصرف‌کننده متون فارسی) بنویسم، اما در نهایت دیدم که در هر دو حالت یک دلیل برای این مساله وجود داره: عدم وجود واژگان مناسب. اما منظورم از مناسب چیه؟ اصطلاحی که من برای کلمات فنی مناسب تو ذهنم دارم، اصطلاح «نقطه‌زن» هست؛ همون جامع و مانع بودن. برای مثال، شما تو انگلیسی می‌تونین بگین Flexible ،Versatile ،Adaptive ،Adjustable ،Elastic یا کلی اصطلاح دیگه، که هرکدوم اشاره به مفاهیم متفاوتی دارن، و برای مثال وقتی برای یه سازمان به کار برن، هر کدوم اشاره به یکی از قابلیت‌های اون سازمان دارن، ولی تو فارسی چه معادلی براشون داریم؟ منعطف و انعطاف‌پذیر. اما این مساله به این معنی نیست که فارسی فقر کلمه داره؛ برای هرکدوم از این کلمات معادل‌های زیبایی توی فارسی پیدا می‌شه که هرکدوم می‌تونن مفاهیم رو به صورت جامع و مانع انتقال بدن، ولی به دو دلیل این کلمات استفاده نمی‌شن و این مساله فارسی رو تو متون فنی و علمی ناتوان کرده:

اول این که مرجع مناسبی برای واژه‌سازی وجود نداره و به همین خاطر مترجمین برای بازه‌ی وسیعی از کلمات مجبورن سلیقه‌ای عمل کنن؛ نتیجه‌اش هم این شده که برای کلمات فنی تناظر یک‌به‌یک انگلیسی به فارسی نداریم و این باعث می‌شه استفاده از کلمات فارسی، یک متن رو «نادقیق» کنه که این مساله توی یه متن علمی و فنی باعث می‌شه به کلی ارزش اون متن از بین بره یا تا حد زیادی پایین بیاد.

دو این که جامعه‌ی علمی و به‌خصوص مهندسی هم نسبت به فارسی بی‌مهر بوده‌ان؛ چیزی که حداقل از تجربه‌ی شخصی می‌تونم بگم که توی دانشکده برق زیاد دیده می‌شه. مهندسا ترجیح می‌‌دن همه‌ی کلمات رو عیناً به صورت انگلیسی به کار ببرن تا فارسی. دلیلش هم اینه که محتوایی که باهاش تغذیه می‌شن (چه از سوی اساتید و چه -عمدتاً- کتاب‌ها و مقالات) انگلیسی بوده؛ این یعنی «فارسی‌گریزی» داره خودش رو توی دانشگاه بازتولید می‌کنه. چرخه‌ای که باعث شده به‌تدریج استفاده از کلمات فارسی تو متون تخصصی، اون‌ها رو نامانوس و ناملموس کنه. گرچه به نظر شخصی من، با وجود این مساله هم‌چنان خوندن متنی که تا حد امکان از کلمات فارسی استفاده کرده باشه، از متنی که یکی‌درمیون از کلمات انگلیسی استفاده کرده، در بدترین حالت، اگه هیچ مزیت دیگه‌ای نداشته باشه، حداقل لذت‎‌بخش‌تره.

واژه‌نامه‌های آنلاین، راهی برای زنده‌کردن فارسی فنی
واژه‌نامه‌های آنلاین، راهی برای زنده‌کردن فارسی فنی

اما برای حل این مشکل می‌شه چی‌کار کرد؟ یکی از راه‌هایی که به نظر بنده می‌تونه خیلی موثر باشه،‌ واژه‌نامه‌های آنلاین مثل آبادیس یا برساد هستن. این واژه‌نامه‌ها باعث می‌شن به تدریج روی کلمات فنی اجماع به وجود بیاد و وقتی چندین مترجم به اون‌ها مراجعه کنن، باعث می‌شه در ترجمه‌هاشون از کلمات یکسانی برای ترجمه استفاده کنن؛ این روند باعث می‌شه که کم‌کم هم تناظر یک‌به‌یک بین کلمات فنی انگلیسی و فارسی به وجود بیاد و هم کلمات فارسی تو متون فنی ملموس‌تر بشن. یکی دیگه از راه‌هایی که مترجما می‌تونن به این روند کمک کنن، اینه که برای ترجمه به منابع و مراجع ترجمه‌شده قبلی مراجعه کنن. اگه تو متن معتبری Adaptive تطبیق‌پذیر ترجمه شده، مترجم هم اون روند رو ادامه بده و از همون کلمه استفاده کنه. اگه ترجمه کلمه‌ای هم وجود نداره تنبلی رو کنار بذارین و توی آبادیس اضافه‌اش کنین تا هم بعدا خودتون بتونین ازش استفاده کنین و هم اتحاد کلام بین متن خودتون و متن باقی مترجمانی که به آبادیس مراجعه می‌کنن ایجاد کنین!

در نهایت هم به عنوان یه مترجم و هم یه مهندس، امیدوارم روزی رو ببینم که فارسی عزیزتر از جانم علاوه بر ادبیات، عرصه علم و فن رو هم تسخیر کنه!