انجمن نکبت زده‌ها

این رمان 258 صفحه‌ای دومین رمان سلمان امین، نویسنده جوانی است که پیشتر برای نگارش رمان «قلعه مرغی،روزگار هرمی» برنده جایزه بنیاد هوشنگ گلشیری شده بود. از او آثار دیگری همچون «پدرکشتگی»، «بورس باز» و «کاکاکرمکی، پسری که پدرش درآمد» نیز منتشر و از آن‌ها استقبال خوبی به عمل آمده است.

و اما درباره «انجمن نکبت زده‌ها».

این عنوان را شخصیت اصلی کتاب روی افرادی که با آن‌ها زندگی می‌کند می‌گذارد. شخصیت اصلی این کتاب پسری به نام «قاسم زیادی» است. یک سرجوخه در ارتش که خدمت سربازی‌اش به واسطه تمردهای مکرر مدام طولانی‌تر شده است. او به دلیل مشکل خانوادگی، از فرمانده‌اش تقاضای چند روز مرخصی می‌کند و درحالی که تقاضایش رد می‌شود، در یک بن‌‌بست فکری قرار می‌گیرد و دست به اقدامی خطرناک می‌زند. طی این اقدام او ناچار می‌شود، چندشبی را در یک پمپ بنزین متروک با چند کارتن خواب بگذراند و این چند روز و شب، با حقایق اجتماعی متأثر کننده‌ای مواجه می‌شود.

داستان این کتاب، روایتی تلخ و تکان دهنده از انسان‌هایی دارد که زیربار فشارهای اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی، فرهنگی، و حتی سیاسی، زندگی‌شان رو به نابودی گذاشته است. شخصیت‌های متعدد این کتاب از جمله «ایبیش» که یک مرد شکاک و معتاد و البته مثلاً عاشق است، «مگت» که یک عاشق شکست خورده است که تازه از زندان آزاد شده و کارش دله دزدی است، «کبری» که ساقی مواد مخدر است و سایر شخصیت‌های فرعی که داستان هرکدامشان ذیل داستان قاسم روایت می‌شود، نمود یکی از انسان‌های از یاد رفته در جامعه امروز است که عامل اصلی نکبت زدگی‌شان «فقر» است.

قاسم در نهایت با کودکی معصوم تنها می‌ماند و سعی می‌کند، آنچه را که در این مدت دیده و شنیده، هضم کند و تصمصم درستی برای زندگی‌اش بگیرد.

روایت داستان، روایتی عمیق و تأثر برانگیز است. شخصیت‌ها به خوبی پرداخته شده‌اند هرچند گاهی به نظر من شخصیت قاسم ضعیف می‌شود و میان قاسمی که نامه می‌نویسد و قاسمی که دست به اقدامات خطرناک می‌زند، هماهنگی و تعادل برقرار نیست. سیر داستان، به شدت گیراست، و حوادث متعدد در یک پلات و چارچوب و سیر طبیعی و منطقی ادامه پیدا می‌کند و خواننده را به ادامه مطالعه وامی‌دارد ونسبت به سرنوشت شخصیت‌ها کنجکاو می‌کند. زبان داستان، زبانی عامیانه و گاهی ادبی و رسمی است. دانای کل (سوم شخص) داستان را برای مخاطب روایت می‌کند ولی گاهی روایت، جای خودش را به قضاوت درخصوص وقایع یا شخصیت‌ها می‌دهد که به نظر من بهتر بود روایت ادامه می‌یافت و قضاوت بر دوش خواننده گذاشته می‌شد.

در نهایت باید بگویم، انجمن نکبت زده‌ها، اثری به واقع خواندنی و ارزشمند است و به خوبی آنچه اصطلاحاً زیر پوست شهر نامیده می‌شود را به تصویر می‌کشد. اگز فیلم «شنای پروانه» را دیده باشید، پیشنهاد می‌کنم این کتاب و سایر آثار سلمان امین ( که بعداً در مورد آن‌ها هم خواهم نوشت) مطالعه کنید و بالعکس.