من امین زمانی هستم. لیسانس، برق خوندم، از برق فرار کردم، پناه آوردم به mba و شعر.
ایرانیها؛ احمقترین مردم دنیا!
«چرا تا یه چیزی گرون میشه، ما برای خریدش صف میکشیم؟ ما ایرانیها به خاطر حماقتمون به این وضعیت دچاریم؟»
این روزها زیاد با این جملات مواجه میشیم. یا با عباراتی مثل: «اگه فقیر به دنیا بیایی تقصیر تو نیست، اما اگه فقیر بمیری قطعا مقصری»
اما چقدر این حرفها درستن؟
برای این که ببینیم این عبارات درستن یا نه، بد نیست به کتاب کمبود رجوع کنیم. «سندهیل مولانینتین» تو کتاب «کمبود» در مورد اثرات فقر صحبت کرده و احتمالا بدون این که اسمی از ایران شنیده باشه به این سوالها جواب داده. من سعی میکنم برای بررسی موضوع، قسمتهایی از این کتاب رو نقل کنم.
ارتباط آیکیو و فقر
در تحقیقی از کشاورزهای هندی در ٢ بازهی زمانی مختلف تست هوش میگیرن؛ زمانی که تازه محصولشون رو فروختن و پول دارن و زمانی که پساندازشون ته کشیده و بیپولن.
نتیجهی آزمایش این بود: در حالت بیپولی، کشاورزها ١٠ واحد آیکیوی کمتری داشتن!
در یه مطالعه دیگه، به افراد فقیر میگن فکر کنید برای تعمیر ماشین فرضیتون به ۱۰۰۰ پوند پول نیاز دارید. همین قرض فرضی، ضریب هوشیشون رو حدود ۱۴ واحد پایین میاره!
فقر، فقر میاره
کتاب، کشاورزایی رو مثال میزنه که به محصولاتشون کود نمیدن با این که میدونن ٣٠ درصد سودشون رو بیشتر میکنه.
اما چرا؟ چون کشاورزها سعی میکنن، هزینههای اضافیشون حذف شه.
هزینهی اضافی چیه؟ از دید یه آدم فقیر هر هزینهای که بشه بدون اون زنده موند، هزینه اضافیه! کسی تا حالا از نخریدن کود مرده؟ نه!
بنابراین کشاورزها کاری میکنن که منجر به فقر بیشترشون میشه.
تابآوری
در تحقیقی به تعدادی آدم میگن میخوایم بهتون شوک برقی بدیم!
به یه گروه از این افراد دکمهی توقف آزمایش میدن، به گروه دیگه نمیدن.
گروهی که دکمهی توقف داشتن، به شکل قابل توجهی درد بیشتری رو تحمل کردن. چون تو ذهنشون باور داشتن که هر وقت اراده کنن، میتونن شوک رو قطع کنن. اما گروهی که دکمهی توقف شوک نداشتن، خیلی زودتر تابآوریشون میشکنه.
انسان فقیر، کنترلی روی شرایطش نداره {در واقع دکمه توقف مصیبت نداره} و زودتر از درون میپاشه.
خودکنترلی
چرا آدمهای بیپول، تصمیمهای غلط انفجاری میگیرن؟ مثلا یهو پساندازشون رو به باد فنا میدن؟
کتاب توضیح میده که مغز، قابلیت خودکنترلی داره تا بتونه جلوی تصمیمهای غلط رو بگیره.
آدمهای بیپول هر لحظه مراقبن که اشتباه خرج نکنن، پولشون از بین نره، {حتی تو خرید مایحتاج اولیه زندگیشون هم همیشه تردید دارن}. یعنی قوهی خودکنترلی مغزشون دائم فعاله!
از یه جا به بعد مغز خسته میشه، قابلیت خودکنترلیش رو از دست میده و باعث میشه فرد، تصمیمهای احمقانه بگیره.
درماندگی آموختهشده
از دانشآموزای طبقه متوسط و طبقه محروم میپرسن که اگه معلم کتکتون بزنه چی کار میکنید؟
٩٣ درصد بچههای طبقه متوسط میگن که این کار، غیرمنصفانه است، اما ۶٩ درصد بچههای طبقه محروم میگن که حتما حقمون بوده!
این درماندگی آموختهشده است.
فقر مثل دیوار نامرئیه که فرد رو محدود میکنه و امکان رویاپردازی رو ازش میگیره!
فقر، احمق میکند
نیمه پر لیوان اینه که هر کسی در جهان میتونه سرنوشت خودش رو تغییر بده. در طول تاریخ هم افراد فقیر زیادی بودن که به موفقیتهای فراوانی دست یافتن و حتی به ثروتهای هنگفتی رسیدن.
نیمهی خالی لیوان چیه؟ افراد فقیر به خاطر قرارگرفتن در شرایط دشوار، اغلب نمیتونن تصمیمهای درستی بگیرن.
در واقع آدمها به این خاطر که تصمیمات احمقانهای میگیرن، فقیر نیستن، فقر باعث میشه که انسانها تصمیمهای احمقانه بگیرن.
در واقع آدمها به این خاطر که تصمیمات احمقانه میگیرن، فقیر نیستن. فقر باعث میشه که انسانها تصمیمهای احمقانه بگیرن.
زندگی با فقر، هزینههای روانی زیادی رو به انسانها تحمیل میکنه، قابلیتهای ذهن را کاهش میده و باعث میشه آدمها در شرایط سخت تصمیمات کاملا نادرستی بگیرن.
میشه گفت مردم سوییس و آمریکا هم اگه در شرایط مردم ایران قرار بگیرن، احتمالا رفتارهای شبیه به ما خواهند داشت. نمونه این رفتارها رو تو خالیکردن فروشگاهها زمان قرنطینه شاهد بودیم!
امین زمانی: اینستاگرام من
مطلبی دیگر از این انتشارات
دوره بازترجمه اصول فلسفه حقّ: توضیحاتی درباره بند 128
مطلبی دیگر از این انتشارات
ما و جماعتِ کتابخوان(عجیب الخلقه ها)
مطلبی دیگر از این انتشارات
به بهانه معرفی کتاب تجربهی اوج، فراسوی سرخوشی: رسیدن به عرش از طریق فرش!