خلاصه‌ی خلاصه: How to Read a Book

حدود دو هفته پیش از اینجایی که من نشستم، اگه روبرو رو نگاه می‌کردین، دقیقا دو ردیف کتاب که روی هم تلنبار شدن رو می‌دیدین! چند روزی میشه که شده یک ردیف و یک دهم ردیف و همش زیر سر علی بندریه. تهش میگم چرا اینجوری شد!

کتاب‌هایی که فکر می‌کردم خوندم! ولی نخونده بودم
کتاب‌هایی که فکر می‌کردم خوندم! ولی نخونده بودم

قضیه از اونجایی شروع شد که خیلی اتفاقی پادکست سی و نهم بی‌پلاس توی Sound Cloud برام پلی شد و منم درگیر یک کار دیگه بودم و گوشم هم پی پادکست! اینجوری شد که من برای اولین بار این اپیزود رو گوش دادم، حالا چرا اولین؟ چون توی همون بار اول تصمیم گرفتم برای بار دوم هم این پادکست رو گوش بدم و ریز به ریز نکاتشو بنویسم، توی این پست می‌خوام خلاصه شده پادکست بی‌پلاس رو که خودش خلاصه کتاب چگونه کتاب بخوانیم هست رو براتون توضیح بدم.

این کتاب به درد آدم‌هایی می‌خوره که هدفشون از کتاب خوندن، یاد گرفتنه. یعنی یک چیزی رو بلد نیستن و برای فهمیدنش میرن سراغ کتاب‌ها! مثلا خود من اطلاعات تاریخیم خیلی ضعیفه و برای دونستن تاریخ معاصر رفتم سراغ کتاب ایران بین دو انقلاب که خیلی هم تعریفشو شنیده بودم و به قول علی بندری می‌خوام جوری بخونمش که دانشم فربه بشه :) برای همین بعد خوندن فصل "توده‌ها" رهاش کردم چون سخت بود دیگه! و گذاشتمش فعلا توی لیست "انشاالله یه روز با دقت می‌خونمش"!

علی بندری توی یه تیکه از پادکست میگه:

جوری کتاب بخونیم که انگار داریم از یه معلمی چیزی یاد می‌گیریم. یک نویسنده‌ای پیدا کنیم که یک چیزهایی میدونه که ما نمی‌دونیم و نمی‌فهمیم، پس باید تلاش کنیم و جون بکنیم و عرق بریزیم تا بفهمیم. برای همین اینقدر یادگیری سخت و ارزشمنده!

نویسنده توی این کتاب، خوندن رو توی ۴ مرحله تقسیم‌بندی می‌کنه:

۱ـ روخوانی

ما وقتی یک کتاب رو خوندیم و بعد یه مدت دیدیم هیچی ازش یادمون نمونده، پس یعنی ما کتاب رو در سطح یک خوندیم و فقط روخونی کردیم و نویسنده اشاره می‌کنه که هر کسی که سواد داشته باشه می تونه این کار رو انجام بده! پس عملا از بچه‌ دوم دبستان به بعد تا فرد رو به موت، توانایی این مدلی کتاب خوندن رو داره.

۲ـ بررسی

توی این بخش ما قبل از خوندن یه مروری روی مطالب داریم و با کمک فهرست میریم سراغ بخش‌های جذاب و مورد علاقمون و مطالب کلیدی کتاب رو اینجوری در می‌آریم تا بفهمیم که اصلا این همونی هست که می‌خوام بخونمش یا نه. توی این بخش ما عنوان و مقدمه و فهرست و پیشگفتار رو دقیق مطالعه می‌کنیم.

چگونه یک کتاب را بخوریم! مرحله ۳
چگونه یک کتاب را بخوریم! مرحله ۳

۳ـ خواندن تحلیلی

رسیدیم به اصلی‌ترین و مورد بحث‌ترین مدل کتاب خوندن، خوندن فعالانه! که بیشترین بخش کتاب رو به خودش اختصاص داده، فعالانه خوندن یعنی اینکه یادداشت برداری کنیم، سوال بپرسیم از نویسنده حین خوندن، فکر کنیم وسط حرفاش و از همه مهم‌تر برداشتمون رو حاشیه‌نویسی کنیم.

بعد از خوندن کتاب توی این سطح دقیقا می‌تونیم بفهمیم و توضیح بدیم کتاب راجع به چی بود، استدلال‌هاشو می‌تونیم بهم ربط بدیم، خیلی ساده و راحت می‌تونیم برای بقیه توضیحش بدیم و می‌تونیم بفهمیم که نویسنده چجوری داره آجر به آجر مطالبو کنار هم می‌چینه تا موضوع اصلی رو به ما بفهمونه.

بعد از این مدل کتاب خوندن ما دقیقا می‌فهمیم سوال محوری کتاب چیه؟ مفروضات چیان؟ و جواب سوال در نهایت چی میشه.

قطعا این مدلی کتاب خوندن زمان زیادی ازمون می‌بره ولی خب تهش چیزای خیلی ارزشمندی به دست میاریم.

۴ـ خواندن تطبیقی

توی این بخش ما به دنبال فهمیدن یک سوال، سر و ته یک موضوع رو توی چندتا کتاب بررسی می‌کنیم! توی این بخش ما یک سوال اساسی داریم و هدفمون اینه به جوابش برسیم، بخاطر همین موضوع سوال رو توی کتاب‌های مختلف پیدا و مطالعه می‌کنیم.


خلاصه که بهتره جای لیوان چایی، خودکار یا مداد دستمون بگیریم موقع کتاب خوندن!
خلاصه که بهتره جای لیوان چایی، خودکار یا مداد دستمون بگیریم موقع کتاب خوندن!


حالا فک کنم فهمیدین چرا کتاب هام دو دسته شدن؟ چون که فهمیدم خیلی‌هاشو فقط توی سطح روخوانی خوندم که خب به درد .... می‌خوره! :) جا داره بگم من واقعا و عمیقا عمه هامو دوست دارم :) کتاب‌های روخوانی شده رفتن برای اینکه یه روزی تحلیلی خونده بشن تا دانشمو فربه کنن!