خلاصه کتاب اثر مرکب نوشته دارن هاردی

یک کتاب دیگه در مورد موفقیت !

شاید فکر کنید که بازم همون حرفای همیشگی : تلاش کن ، به خودت ایمان داشته باش ، خودتو باور کن، تو میتونی ! هه هه ! به نظرم من که این حرفها همشون توهم هستن ! موفقیت فقط از پرتو تلاش بدست می آد البته تلاش درست در مسیر درست ! خوب ، این کتاب اینو به ما یاد میده . البته چیزای مهم دیگه هم یادمون میده .

اگه قرار باشه فقط یک کتاب در مورد چطور موفق شدن بخونی اون کتاب قطعن اثر مرکبه ! :)

شروع کتاب اینطوریه :

اگر از کار کردن ، منظم بودن و تعهد بیزارید بهتره تلویزیون رو روشن کنید و منتظر تبلیغاتی باشین که وعده ی موفقیت یک شبه رو می دن !

بعد تعریف میکنه که هیجده ماهه بوده که پدر و مادرش از هم جدا میشن و او پیش پدرش می مونه . میگه هر روز ساعت شش صبح با صدای برخورد وزنه های آهنی به کف سیمانی گاراژ خونه که در کنار اتاق خوابم بود بیدار می شدم .پدرم بر در ورودی گاراژ نوشته بود نابرده رنج گنج میسیر نمی شود. روزی نبود که پدرم ورزش نکند چه باران بود چه تگرگ ، لباس گرم می پوشید و ورزش می کرد. پدرم مربی راگبی بود و به شاگردانش می گفت تا استخوان تان بیرون نزند حق ترک تمرین را ندارید!

مهم ترین فلسفه ی پدرم این بود که مهم نیست که باهوش یا خنگ هستید باید با تلاش و کوشش کمبود تجربه ، مهارت ، ذکاوت و توانایی ذهنی تان را جبران کنید . پدرم از مدیر راگبی به فروشنده بسیار موفقی تبدیل شد و در نهایت همان شرکتی را که در آن کار می کرد ، خرید.


فراز اول اثر مرکب : اثر مرکب در عمل

موفقیت مثل چاپ عکس فوری و یا گرم کردن غذا در ماکرو فر نیست ! اگر هر روز یک گام کوچک بردارید در انتهای سال نتایج بسیار بزرگ هستند!تنها راه موفق شدن انجام کارهای کسل کننده ، مداوم و بی هیجان است !

بعد شروع می کنه به مثال زدن که مثلن فلانی می خواست لاغر بشه بهش گفتم فقط روزی یکربع شروع کن به دویدن ! اما هر روز حتمن این کارو انجام بده . بعد از حدود دو هفته یکربع رو تبدیل کن به بیست دقیقه و بعد هم همچنان مصر باش که ادامه بدی و ادامه بده . بعد از یکسال می بینی که نتایج فوق العاده هستند.

فرمول اول :

تصمیم های کوچک هوشمندانه + تکرار + زمان = تفاوت های شگرف

در واقع در این فراز دارن هاردی تاکید بسیار زیادی روی پایداری می کنه و اینکه نتیجه زمانی حاصل میشه که اون کار کسل کننده ی حوصله سر بر ، رو هر روز و هر روز انجام بدیم . اگرچه در ابتدا نتیجه ای نمی بینیم ولی با گذشت زمان و ادامه دادن ما کم کم نتایج ضعیفی می بینیم و به یکباره نتیجه ها شروع به درخشش می کنند.

فراز دوم اثر مرکب : انتخاب ها

در این قسمت از اهمیت تصمیم ها می گوید. این که کلیه ی تصمیمات ما به دو بخش عمدی و غیر عمدی تقسیم می شود. قبل از هر تصمیم گیری ما انتخاب می کنیم وبا هر انتخاب وارد مسیری می شویم که در انتهای راه پیامدهایی منتظر ماست . مشکل اصلی در انتخاب های غیر عمدی ست . آنجا که بنا به عادت یا فرهنگ یا سبک زندگی بدون فکر انتخابی می کنیم . گرچه درظاهر انتخاب نکرده ایم بلکه به شیوه ی موجود راضی بوده ایم اما در حقیقت انتخاب کرده ایم ! وقتی بنا بر عادت یا سبک زندگی به شیوه ای تن می دهیم در حقیقت پیامد های ناشی از آن را انتخاب می کنیم ! مثلن ما عادت کرده ایم که غذای چرب بخوریم . طبق عادت در این مورد تصمیمی نمی گیریم اما پیامد های این انتخاب نا آگاهانه که چاقی و بیماری قلبی و پرفشاری خون هست را در حقیقت انتخاب کرده ایم .

بعد ادامه می دهد که اگر شما نگران اضافه وزن تان هستید باید آگاهانه عمل کنید و آگاهانه انتخاب کنید یعنی روی تک تک لقمه ها حواس تان باشد . اگر به پول داشتن فکر می کنید باید آگاهانه عمل کنید و روی تک تک سکه های ته جیب تان هم حواس تان باشد.مثال می زند که خودش پول یک فنجان قهوه اش را جمع کرده یا مثلن برای بین روزش به جای اینکه فست فود بخرد از خانه غذا می آورده است.

و در ادامه برای اینکه این انتخاب های غیر عمدی را شناسایی کنیم می گوید که تمام کارها و وقایع روزانه خود را ثبت کنید ! هر ساعت بنویسید که چه کار می کنید و اگر کاری نمی کنید بنویسید که به چه چیزی فکر می کرده اید! اگر خرید می روید مبلغ دقیق پولی که خرج کرده اید را بنویسید .در پایان هفته متوجه می شوید که با وقت خود چه می کنید! مثلن توضیح می دهد که یکی از دوستانش بعد از ثبت وقایع روزانه متوجه شد روزی سه ساعت فقط به گوش کردن اخبار می گذرانده ! از شبکه های مختلف و حتا در ماشین از رادیو !

با ثبت وقایع آرام آرام انتخاب های ناخودآگاه شما شناسایی می شود و میتوانید برای انتخاب های نادرست برنامه ریزی کنید!

فراز سوم اثر مرکب : عادت ها

مغز برای هر تصمیمی انرژی مصرف میکند. اگر شما عادت بسازید در بسیاری از موارد مغز احتیاج به تصمیم گیری ندارد و در نتیجه این انرژی را ذخیره می کند . بنابراین شما برای انجام سایر کارهای تان دیرتر خسته می شوید .

با تمرین و تکرار هر رفتاری در طول زمان خودکار می شود.

اما چرا عادت بد ایجاد می شود؟ چرا در حالیکه می دانیم شیرینی تر بسیار ضرر دارد و چاق کننده است بازهم آن را می خوریم ؟ چون با یک گاز به شیرینی فورن بیست کیلو چاق نمی شویم و یا با کشیدن یک سیگار فورن صورتمان چروکیده نمی شود.بنابراین چون نتیجه خیلی از عادت های بد در طول زمان ظاهر می شود ما به آن رفتار ادامه می دهیم .و در واقع هنگام شروع به اون کار به لذت آنی فکر می کنیم .

با این فکر که در دام لذت های آنی نیفتید برای ترک عادت های بد شروع کنید.

و در قدم دوم باید بدانید که اراده کافی نیست بلکه شما برای تغییر عادت به نیروی قوی تری احتیاج دارید . باید

نیروی چرایی شما بسیار قوی تر باشد.وقتی چرایی تان قوی می شود چگونه ها بی معنا می شوند.بعد مثال جالبی میزنه : میگه اگر دوتا ساختمون بلند در کنار هم با فاصله دو متر باشه و به شما بگن اگه از این ساختمون با یک رابط بری به اون ساختمون بری یک میلیون بهت میدیم اما به خاطر خطری که داره شما قبول نمی کنید .اما اگه تو اون یکی ساختمون آتش سوزی بشه و بچه تون اونجا باشه بدون دریافت پول هر طور شده یک راهی پیدا می کنین و میرین برای نجات بچه ! چون در اینجا یک چرایی خیلی قوی دارین !

هر چه عمیق تر فکر کنید قدرت های پنهان درون شما آشکار می شوند و این همان نیروی چرایی است !

نبردتان را پیدا کنید و برای برداشتن هر قدم از خود بپرسید آیا این کار با ارزش اصلی ام هم راستا ست ؟ ؟ ؟

در ادامه توضیح می دهد که بعضی عادت های بد هم در شرایط خاصی ایجاد می شود که باید از آن شرایط فاصله بگیرید.مثلن با دوستان تان که میفتید الکل می خورید یا اینکه در موقع خاصی از روز شیرینی می خورید . طبیعی است که باید سعی کنید از دوستان تان فاصله بگیرید و در آن هنگام از روز خود را مشغول کنید و شیرینی در دسترس تان نباشد.

تکنیک های دیگری برای ایجاد عادت خوب در کتاب آمده است اما چون این نوشته خلاصه است من به مهم ترین بخش ها می پردازم. کتاب بسیار خوبی در زمینه خلق عادت خوب و از بین بردن عادت بد به نام خرده عادت ها وجود دارد که خلاصه جامع و کاملی از آن را نوشتم و در ویرگول منتشر کرده ام .

لینک آن را اینجا می گذارم :

https://vrgl.ir/BNy1J

فراز چهارم اثر مرکب : تکانش

تکانش دوست صمیمی بیل گیتس ، استیو جابز ، مایکل جردن و خیلی از افراد موفق دیگر است .تا وقتی با تکانش دوست باشید هیچ کس به پای شما نمی رسد.

من خودم به شخصه این بخش از کتاب رو خیلی دوست داشتم .حالا بریم و تکانش رو تعریف کنیم:

تکانش هم در جهت مثبت عمل میکنه و هم در جهت منفی !

یک چرخ و فلک معمولی توی پارک رو برای این که به حرکت در بیارین نیروی خیلی زیادی لازمه ولی وقتی شروع به حرکت کنه دیگه میره و میره و تازه تند تر هم میشه ! یا اینکه یک موشک غول پیکر برای اینکه از زمین پرتاب بشه بیشترین میزان سوخت رو همون ابتدای کار که می خواد از زمین کنده بشه لازم داره و بعد که پرتاب بشه مصرف سوخت ش میاد پایین و حالا مفهوم تکانش رو اگر بخوام براتون ساده شده بگم اینه که برای شروع هر کاری در ابتدا انرژی زیادی لازمه ، کار خیلی سخته چون باید به یکسری از رفتارهای غلط باید غلبه کنین ولی وقتی تو دور بیفتین دیگه همین طوری می رین جلو و جلوتر و سرعت تون هم مدام زیاد میشه .

اما نکته مهم اینه که هر شروعی به تکانش نمی رسه چون ما شروع می کنیم و بعد از مدتی رها می کنیم !در واقع تعهد لازم برای ادامه مسیر رو نداریم . چاره کار چیه ؟ !

چاره کار اینه که روتین بسازیم . روتین چیه ؟ روتین یک مجموعه از کارهاست که باید طبق یک ترتیبی هر روز به صورت روزانه انجام بدین .مثلن صبح که از خواب بیدار میشین اول نرمش ، بعد مرور کردن برنامه اون روز بعد مهم ترین کار همون روز و . . . اینجا توضیح میده که روتین هر کس با دیگری فرق داره و طبق شخصیت و نظر خود شخص تعیین می شه .

روتین به طرز بسیار عجیبی استرس های زندگی شما را کم می کند! هر چه چالش شما بزرگتر باشد باید روتین شما سخت تر باشد! مثال بارز این مساله دوره سربازی ست ! چون قراره تو اون دوره آدم ها برای زندگی آینده ساخته بشن بنابراین روتین روزانه بسیار سخت گیرانه ای دارند. بیدار شدن راس یک ساعت ، مرتب کردن رختخواب ها در پنج دقیقه ، پوشیدن لباس ها و پوتین با بند بسته در سه دقیقه و . . .

البته یک نکته وجود داره اینکه گاهی در طول روز کاری ناخواسته پیش می آد و ما واقعن نمی تونیم طبق روتین پیش بریم بنابراین روتینی برای اول روز و آخر روز درست کنید چون معمولن ابتدا و انتهای روز در کنترل خودمون هست !

اما حالا روتین ساختیم چطور روتین به تکانش می رسه ؟ روتینی تبدیل به تکانش میشه که در جهت اهداف شما باشه !یعنی حتمن باید روتین شما با اهداف بلند مدت و کوتاه مدت شما هماهنگی داشته باشه و در یک راستا باشه .

یادتان باشد اگر تا الان روتین نداشتید برنامه روزانه تون رو خیلی شلوغ نکنین .مثلن اگر تا امروز اهل ورزش کردن نبودین یکهو برنامه نزارین که هفته ای شش روز و هر روز سه ساعت تمرین می کنم ! این برنامه شاید خیلی جالب به نظر برسه ولی خیلی زود شما رو خسته می کنه! برنامه بریزید هفته ای دو روز هر بار یک ربع و بعد از یک هفته یک روز به تمرین خود اضافه کنید و هفته بعد می تونید هر بار بیست دقیقه تمرین کنید.

شرط مهم در ایجاد روتین ثبات قدم است و اگر شما ثبات قدم نداشته باشید روتین شکل نمی گیره پس کار رو زیاد سخت نکنین که به روتین تبدیل بشه و بعد هم با هماهنگی روتین با اهداف تون تبدیل به تکانش بشه !

فراز پنجم اثر مرکب : تاثیر ها

در این قسمت گفته میشه که ما از سه دسته تاثیر می گیریم :

یک : وروردی هایی که به مغزمون میدیم .

دو : افرادی که با آنها وقت می گذرانیم .

سه : محیط اطراف

وروردی های مغز : مغز طوری طراحی شده که برای بقای ما تلاش میکنه . بنابراین همیشه مراقب نشانه های کمبود و حمله است . ذهن شما مثل یک لیوان خالی هر چه در آن بریزیر را نگه می دارد. اخبار منفی ، عناوین جنجالی ، حوادث ، یاوه گویی ها ، مطالب شهوانی جوک های بی ارزش ،درگیری های نظامی ، وضعیت بد اقتصادی، تبلیغات تلویزیونی مبتنی بر ترس

اگر آب کثیف و آلوده در لیوان بریزید هر چه از آن خلق کنید کثیف و آلوده است. اما اگر همین لیوان را با آب تمیز بشورید و آبی تمیز در آن بریزید با آن چیزهای تمیز خلق می شود.

چاره : رژیم رسانه ای بگیرید .از اخبار به شدت دوری کنید . از تلویزیون و وقت گذراندن در شبکه های اجتماعی دوری کنید ، حتا اگر احتیاج دارید در مورد چیزی اخبار را بدانید تا می توانید اخبار غیر مرتبط را فیلتر کنید.

در عوض هنگامی که رانندگی می کنید و یا اوقات فراغت دارید سعی کنید به پادکست های انرژی بخش گوش دهید و کتاب های الهام بخش بخوانید.

افرادی که با آنها وقت می گذرانیم : لیستی از پنج نفری که بیشترین وقت را با آنها می گذرانید تهیه کنید . به این افراد گروه مرجع می گویند. طبق تحقیقات روان شناسان نود و پنج درصد موفقیت ها و شکست های ما را این دسته تعیین می کنند.

طرز فکر آنها و نگرش آنها به شدت روی ما تاثیر می گذارد. اگر آنها افرادی منفی باف باشند، اگر اهل غر زدن و نق زدن باشند ، اگر مدام در پی فرصتی باشند تا تقصیر ها را به گردن دیگران بیاندازند بدانید که شما هم به زودی مثل آنها می شوید . این تاثیر بسیار آرام هست و حتا خودتان هم متوجه نمی شوید که چقدر از آنها تاثیر گرفته اید.

در قدم اول از آنها دوری کنید و بهتر اینست که رابطه تان را با آنها قطع کنید.اما ممکن است این افراد کسانی باشند که امکان قطع رابطه وجود نداشته باشد بنابراین تا می توانید از آنها فاصله بگیرید و روابط تان را محدود کنید. در عوض با افرادی که امیدوار و پرتلاش هستند ، تفکر سالمی دارند و برای کسب موفقیت تلاش می کنند رابطه تان را بیشتر کنید چرا که چه بخواهید و چه نخواهید این افراد هم روی شما تاثیر می گذاردندو به زودی شما هم مانند آنها می شوید.

حرف آخر اینکه در زندگی و در بیشتر موارد سعی کنید از افراد صاحب نظر مشاوره بگیرید. حتا شریک کاری تان را طوری انتخاب کنید که کارایی اش از شما بیشتر باشد تا بتوانید از او مشاوره بگیرید و روز به روز ترقی کنید.

محیط اطراف : شما ممکن است تا رویای در ذهن تان داشته باشید اما محیطی که برای خودتان انتخاب کرده اید کوچکتر از آن رویا باشد.مثل اینکه یک درخت تنومند را در گلدان بکارید.ایجاد محیط مثبت در زندگی تان یعنی همه ی ناهنجاری های زندگی تان را پاک کنید. هر چیزی که قدرت زهکشی دارد و به شما آسیب می رساند را حذف کنید. قول هایی که به شما استرس می دهد، کارهای نیمه تمامی که مدام در گوش تان زنگ می زند، تحمل بی احترامی ها که غیر مستقیم به شما می گوید بی ارزش هستید.کار کردن و حقوق نگرفتن ، همه ی این بازدارنده ها را سرو سامان بدهید و رویه تان را عوض کنید.

فراز ششم اثر مرکب : شتاب

حالا که یاد گرفتیم چگونه رفتارمان را در جهت موفقیت تغییر دهیم وقت آن است که نکته ای را بدانیم :

مهم ترین رقیب شما خودتان هستید ! جایی که خسته می شوید این رقیب خیلی قوی تر می شود. جایی که کم می آورید و رها می کنید این رقیب قوی تر می شود.وقتی کار پیش نمی رود و شما شروع به آوردن بهانه می کنید این رقیب قوی تر می شود.

مهم ترین نکته ای که به شما توان ادامه ی مسیر را می دهد و اینکه بتوانید بعد از هر بار زمین خوردن ادامه دهید تلاش های اضافی است. این به این معنی نیست که بیشتر از دیگران تلاش کنید بلکه بدین معناست که بعد از بهترین عملکردتان تلاش های مضاعفی انجام دهید ! ! ! ! در حالیکه اکثر افراد بعد از نتیجه گرفتن از میزان تلاش شان کم می شود اما باید به شما بگویم که درست بعد از موفقیت باید تلاش اضافی داشته باشید.

تلاش اضافی بعد از انجام بهترین تلاش برای شما شتاب به ارمغان می آورد و رشد شما را با سرعتی دو چندان تضمین می کند.

پس اگر وزنه می زنید و سه تا ست 12 تایی تمرین می کنید بعد از پایان 12 مرتبه 3 مرتبه دیگر هم تلاش کنید.

اگر روزی دو ساعت برای مطلعه وقت می گذارید هر روز یک ربع بیشتر به آن اضافه کنید. رشد واقعی جایی ست که بیشتر از حد توان تان تلاش کنید و اینجاست که موفقیت شما تصاعدی بالا می رود.

نکته دیگری که شتاب برای شما به ارمغان می آورد اینست که کارها را به روشی متفاوت از دیگران انجام دهید . مثلن اگرهمه برای سال نو تبریک شفاهی می گویند شما کتبی تبریک بگویید یا که کارت پستال بفرستید .

ایده ای غیر منتظره داشته باشید تا بتوانید تاثیر بگذارید و شتاب بگیرید. مثلن اگر برای مصاحبه شغلی می روید سعی کنید از یک پروژه ای که خوب انجام داده اید یک پاور پوینت درست کنید و آنجا به مصاحبه کنندگان نشان دهید. دارن هاردی اینجا می گوید که برای خواستگاری دختر مورد علاقه اش از پدرش با توجه به اینکه آنها خانواده مهاجر بودند و البته انگلیسی هم بلد بودند چندین جمله ی مراسم خواستگاری را به پرتغالی یاد گرفته و با پدر دختر مورد علاقه اش پرتغالی حرف زده و خواستگاری کرده و اینطور توانسته تاثیر بیشتری بگذاره.

نتیجه گیری : هیچ دانستنی ارزش ندارد مگر اینکه با عمل همراه شود و برای داشتن نتایج متفاوت باید کارها را به روشی متفاوت انجام بدهید.آیا امروز از دو سال گذشته ی خود جلوتر هستید؟ آیا تونستین از شر عادت های بدتون خلاص بشین ؟ اگر نه بلند شین که اثر مرکب خیلی به شما کمک می کنه .