داستان سیستان

نویسنده ای انقلابی
رضا امیرخانی (متولد 1352 ) زمانی در جامعه مطرح شد که نویسندگان نسل‌های گذشته دوره طلایی خود را سپری کرده و انقلابیون امیدی به آمدن نویسنده‌ای تازه نفس نداشتند . امیرخانی خیلی زود به شهرت رسید.

امیرخانی در سفر استانی به سیستان و بلوچستان همراه رهبر معظم انقلاب بود و بر این اساس کتاب «داستان سیستان» را نوشت؛ اینچنین بود که طیف مخاطبان او بیشتر شد چرا که بیشتر مخاطبان او جوانان انقلابی اند. نهادهای انقلابی از او به عنوان نویسنده حمایت می کنند. یک جوان نویسنده انقلابی وفادار به آرمان‌های انقلاب. کسی که زمانی با دیگری قابل قیاس نبود.


امیر خانی به سبک نوشتار جلال آل احمد علاقه دارد
امیر خانی به سبک نوشتار جلال آل احمد علاقه دارد



امیرخانی رئیس هیأت مدیره انجمن تازه تأسیس قلم،که قرار بود جبهه نویسندگان انقلاب اسلامی را رهبری کند شد. البته موضعگیری‌هایش در آن سال‌ها نشان می‌دهد که او سودای رهبری طیف نویسندگان انقلاب را در سر داشت و خیلی زود عرصه را به طیف سنتی نویسندگان انقلاب به رهبری محمدرضا سرشار واگذار کرد.

از رمان «رهش» در بهمن ۱۳۹۶ رونمایی شد. صفی دراز که برای خرید این اثر امیر خانی از یک کتاب فروشی تا خیابان وصال تهران کشیده شده بود را یادتان هست؟(موضوع داستان رهش ماجرای شهر تهران است. شوهرِ شخصیتِ اصلی، معاون شهردار منطقه یک است. شاید منظور آقای قالیباف باشد. امیرخانی در این کتاب، نماد تمدنی جمهوری اسلامی را مصلای نیمه‌کاره تهران می‌داند و آن را با شمس‌العماره و کاخ گلستان مقایسه می‌کند.)



آثار رضا امیر خانی:

اِرمیا (1374)

منِ او (1378)

از... به...(1380)

داستان سیستان (1382)

نشت نشا ( 1384)

نفحات نفت ( 1389)

جانستان کابلستان ( 1390)

قیدار( 1391)

رهش ( 1396)



داستان سیستان

کل این کتاب گزارش امیرخانی از سفر ده روزه ی آقای خامنه ای به استان سیستان و بلوچستان است که در روزهای آغازین اسفند 1381 و همزبان با انتخابات شورای شهر دوم و همچنین آماده شدن امریکا برای حمله ی دوم به عراق صورت گرفته است.


در این کتاب که ساده، صمیمی و با مطایبه نوشته شده است سعی شده با تکیه بر خاطرات سفر، صمیمیت مردم و مردمی بودن رهبر و استفاده ی حداقلی از بودجه ی کشور برای سفرهای استانی رهبری بولد شود:


*حکایت شهر انبار و استقبال از امیرالمومنین و دویدن دهقان ها جلو مرکب را خوانده بودم و سخنی که حضرت ایشان فرموده بود:«این کار در دنیا شما را به رنج می اندازد و در آخرت به شقاوت می کشاند... از کاری که شما را خوار می کند، حذر کنید.»

**علی فهمید که ناجور رفته ام تو لاک؛ سر صحبت را باز کرد و من مسئله مستقبل های غیر بومی را به او گفتم. تصدیق کرد، اما گفت که چندان هم تعجب نکرده است. از قبل شنیده بوده این قضیه را. از او پرسیدم؛ به نظرت احمد تُپُل چه قدر گرفته است تا به سیستان بیاید و شعار بدهد؟ احمد داشت آواز می خواند: «کربلا کربلا ما داریم می آییم. اگه ما نیاییم یارم میایه، دلدارم میایه...». علی خندید. احمد را دوباره نشانش دادم و گفتم چه قدر گرفته؟ علی گفت: نه! با حال تر از این حرف هاست! اینها همین جوری مجانی می آیند... باز هم کمی جای خوش حالی بود...».

***پیرزنی می گوید : « آقا خدا شما را حفظ کند!» « آقا خدا شما را حفظ کند»
پیرمردی می گوید: «خدا از عمر ما بگیرد و بر عمر شما بیافزاید!»
رهبر لبخند می زند: « نه! چرا خدا از عمر شما کم کند و من را عمر دهد؟ از خزانه ی خدا که کم نمی شود. هم به شما عمر بدهد، هم اگر صلاح دانست به بنده...»
پیرمرد جواب می دهد: «واجب تر عمر شماست. شما حافظ اسلامید!»
رهبر درنگ می کند، بعد ابرو بالا می اندازد و می گوید: «حافظ اسلام خودِِ خداست. انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون. ما خودمان را وصل می کنیم به قرآن و اسلام تا خدا ما را هم به برکت آن ها حفظ کند...»


*** در دیدار با جوانان نخبه ی استانی :«دور سفره نشسته ایم و قرار است شام بدهند. توی این مراسم است که متوجه می شویم، در زاهدان ـ مثلِ هر جای دیگری ـ یک سری آدم متنفذ هستند که در همه این جلسات شرکت می کنند؛ گیرم حالا هم نخبه باشند هم خانواده شهید هم جزو علما. دیگر با موی سفید که نمی توانند جز جوانان باشند! به هر رو، ده ـ بیست نفری هستند که در همه جلسات رهبر ـ جلسات بعدی را نیز بررسی کردم ـ حضور دارند. از میان شان یکی ـ که انصافاً با مزه است ـ سرشام بلند بلند به دیگری می گوید:ـ قادری!ها با توأم! تو از کی تا حالا نخبه شده ای؟ تو را که همیشه از کلاس بیرون می کردند. قادری جواب می دهد: «از همین امروز صبح نخبه شده ام که تو شده بودی جزو علمای استان!»



https://www.aparat.com/v/1ocPd/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D9%87_%D8%B1%D8%B6%D8%A7_%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1_%D8%A8%D8%A7_%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1%DB%8C