شوخی شوخی با رساله هم شوخی؟


معرفی کتاب طنز «کلثوم ننه» که در میان نویسندگان بزرگی چون جمال‌زاده، هدایت و شاملو ارج و قرب زیادی داشته.

کتاب کلثوم ننه آقا جمال خوانساری و طراحی بیژن اسدی‌پور
کتاب کلثوم ننه آقا جمال خوانساری و طراحی بیژن اسدی‌پور


«واجب است همه ی زن های حاضر در پشت در و پنجره های اطاق عروس و داماد بنشینند و حرکات و اقوال آن ها را ببینند و بشنوند، و بعد از آن در وقت نماز، نماز را ترک نمایند و آنچه را دیده و شنیده اند به یکدیگر بگویند و بشنوند و بخندند که ثواب بسیار دارد.» شاید باورتان نشود ولی این متن بخشی از کتابی است که یک روحانی در دوران صفویه نوشته.

کتاب «کلثوم ننه یا عقائدالنساء» نوشته آقا جمال خوانساری از علما و برجستگان تاریخ روحانیت شیعه است که سیصد سال پیش علیه خرافه گرایی مردم نوشته شده است. نوشتن کتاب طنز اجتماعی آن هم در خصوص خرافات مذهبی از آن اتفاق‌هایی نیست که مدام شاهدش باشیم و هرچه هست را باید روی سر حلوا حلوا کنیم. یکی از خوش ساختارترین و بامزه‌ترین کتاب‌ها در این زمینه، کتاب «کلثوم ننه» است. کتاب در مورد 4 زن فقیه است که در مورد آداب و رسوم مذهبی و محرمات و واجبات فتوا می‌دهند ولی همه فتواها از خرافات آن زمان نشات می‌گیرند و ارتباطی به اسلام و تشیع ندارند. آقا جمال خوانساری با توجه به شناختی که از جامعه آن زمان داشته، سعی کرده با نوشتن این کتاب طنز، به مبارزه با خرافه‌ پرستی بپردازد. «کلثوم ننه» کتاب خوش‌خوانی است و برخلاف کتاب‌های هم عصرش، فاصله زیادی از زبان امروز ندارد.

کلثوم ننه ، دده بزم‌آرا ، بى‌بى‌شاه زینب و باجی یاسمن، 4 خاله خان باجی‌ای هستند که کاراکترهای اصلی کتاب را تشکیل می‌دهند و هر کدام برای خودشان علامه دهری هستند و فتوا می‌دهند مثل بنز. آقا جمال خوانساری با تیزهوشی تمام و شناخت جامعه، دستش آمده که اکثر خرافات زمان از همین گعده‌های زنانه بیرون می‌آید و باید همین بخش را مورد نقد قرار داد. کلثوم ننه و سه فقیه دیگر در خصوص تمام مسائل شرعی نظر می‌دهند. «اجماعی علماست که عروس باید با مادر شوهر و خواهر شوهر و زن برادر شوهر که جاری یا ....2 گویند؛ دشمنی نماید و همچنین آنها و اگر در دل با هم دوست باشند، در ظاهر با هم دشمنی بکنند که از جمله واجبات است و بی‌بی شاه زینب گفته که عروس باید هرچه مادر شوهر گوید بر خلاف رفتار نماید و مادر شوهر همیشه شکوه عروس را به پسر کند.» یا در رابطه با معاشرت زنان با شوهران‌شان اینطور می‌گویند: «بدانکه زن وقتی از شوهر راضی شود که زن دیگر نگیرد و در شب و روز با او صحبت بدارد و هر چه او را امر کند به زودی انجام دهد و هر وقت از خانه بیرون رود چیزی از برای او خرید کند و بیاورد، و بی بی شاه زینب گفته که هرگاه زن از خانه بیرون رود، مرد منع نکند. و دده بزم آرا گفته است که باید پول به زنان داد به جهت آجیل ایشان، و هرگاه مرد ندهد، زن خرده دخلی کند گناهی نکرده است.»

آقا جمال خوانساری روحانی طناز اصفهانی و نویسنده کتاب «کلثوم ننه»
آقا جمال خوانساری روحانی طناز اصفهانی و نویسنده کتاب «کلثوم ننه»

اگر در دوران صفویه هم دانشگاه تهران داشتند، به احتمال زیاد آقا جمال خوانساری مدیر گروه جامعه شناسی دانشگاه می‌شد. نگاه تیز بینانه آقا جمال نشان می‌دهد که چقدر به روحیات جامعه خودش تسلط داشته و فرهنگ‌شان را می‌شناخته. نکته‌ای که امروز در بین جامعه‌شناسان آکادمیک ما کیمیا است. در بخشی از کتاب به تعارفات عجیب مهمان‌داری اشاره شده و معلوم می‌شود که این لوس بازی‌ها ریشه در تاریخ دارد. «در وقت چیز خوردن میهمان هرچند که سیر شده باشد؛ بر میزبان واجب است که لقمه های بزرگ گرفته و به یاد هریک از خویشان او که به خانه مانده اند و حاضر نیستند بدهد؛ و ایشان را در سر سفره یاد کند که جای فلان خالی است.»

به دلیل زنانه بودن فضای عقائد النسا بخش‌هایی از کتاب به وجوه خصوصی زندگی زنان وارد می‌شود که خیلی برای مردان آشنا نیست و عجیب است که آقا جمال به این درجه از شناخت در رابطه با خرافات زنانه رسیده. احتمالا در بین زنان خرافاتی زمان خودش عامل نفوذی داشته که از قول آن‌ها همچین فتوایی صادر کرده: «بی بی شاه زینب و دده بزم آرا و کلثوم ننه گفته اند که از جهت گشادن بخت دختران و زود به شوهر رفتن ایشان به منار مشهور کون برنجی رفته بگویند: "ای منار کون برنجی/ حرفیت می زنم ز من نرنجی/ میون من دسته می خواد/ مرد کمر بسته می خواد" بعضی برآنند که باید گردکانی را روی پله گذارد و با مقعد خود بشکند و کلثوم ننه می گوید که باید با طرف راست مقعد بشکند و ایضا کلثوم ننه گفته اگر دختر سرین پر گوشت داشته باشد و نتواند گردکان را بشکند، باید تخته بر روی گردکان گذارد و مقعد خود را بر تخته زند که به استعانت تخته گردکان را بشکند و این خالی از قوه نیست.»

در کلیه بخشهای کلثوم ننه، از واژگان و عبارات رساله‌ها و کتب مربوط به فروع دین استفاده شده است. آقا جمال برای تاکید در طنز ماجرا استفاده از جمله‌های حوزوی مثل «و این احوط می باشد»، «اولی آن است که»، «واین قول اقوی است»، «اجمالا ترک نشود» و... را وهن به روحانیت و رسالات‌شان نمی‌داند تا پیامش را به بهترین شکل ممکن به مخاط برساند. برای مثال فصلی از این رساله مربوط به مواقعی است که ترک نماز در آن مواقع واجب است. «و این قول اجماعی است و در چند جای دیگر هم وجوب ترک نماز را نوشته‌اند که چون سندش ضعیف بود و اختلاف داشت ایراد نشد.»

این اثر بارها به چاپ رسیده و به زبانهای مختلف دنیا ترجمه شده وهمواره مورد توجه نویسندگان بزرگی ازجمله محمدعلی جمال زاده و صادق هدایت بوده است. احمد شاملو نیز در کتاب کوچه بارها به این کتاب ارجاع داده است. به احتمال زیاد اگر این کتاب امروز نوشته می‌شد، نویسنده‌ و کتابش به 16 روش سامورایی پاره پاره می‌شدند. پس به جای گریبان دریدن و نخود هر آش شدن، این کتاب خوشمزه را بخوریم و بیاشامیم و کمی ظرفیت‌های‌مان را بالا ببریم.