نشر جهان درونم، فردیتم و خلاصه ای از تجربههای شخصیم بدون تضمین دقیق یا جذاب بودن . کانال تلگرام: https://t.me/ketab_stuff
عاشورا شناسی فلسفی+معرفی کتاب
صالحی نجفیآبادی سال ۴۸ کتابی منتشر کرد با نام "شهید جاوید". این کتاب انقلابی بود در فلسفه اندیشی قیام عاشورا اما نه بهخاطر محتوایش. کتاب بعد از مدتهای زیادی دوباره نظریهٔ شهادت برای حکومت را مطرح کرد و مدعی شد امام حسین برای حکومت قیام کرده نه شهادت و مطالبی جنجالی درمورد علم امام مطرح کرد. نقطهای که باعث شد از آن به بعد بسیاری از بزرگان هم وارد زنده کردن بررسی فلسفی هدف امام حسین از قیام عاشورا شوند.
مثلاً شهید جاوید ادعا میکرد اساساً امام علم نامحدود ندارد و از آیندهٔ خونین پیش روی خودش حداقل بهشکل دقیق مطلع نبوده وگرنه حرکت او نوعی انداختن نفس در هلاکت است و غیرمنطقی.
نظریهٔ شریعتی و شهید مطهری دقیقاً در جبههٔ مقابل میگوید اساساً امام برنامه داشت با شهادتش و ریخته شدن خونش به اهدافش برسد و از قبل میدانست پیروز نخواهد شد. نظریهٔ علامه طباطبایی هم تقریباً جمع این دو نظریست (شخصاً این نظریه برام جالبتر بود).
?این روزها عادت کردیم در اینطرف و آنطرف و فلان کانال و بیسار استوری انواع و اقسام اظهارنظرهای زرد درمورد هدف شناسی و شناخت فلسفی عاشورا را بخوانیم و ببینیم و سرش دعوا کنیم اما تقریباً خیل عظیمی از ما اساساً خبر نداریم ۷ نظریهٔ کلی در باب فلسفهٔ قیام امام حسین مطرح شده و سر هرکدام حجم زیادی بحث و جدل و دعوا صورت گرفته. کتاب استاد اسفندیاری بررسیِ جامعی از تمام این هفت نظریه است. کتاب عاشوراشناسی اسفندیاری به معنای واقعی کلمه "پژوهش فلسفی-دینی (کلامی)" است؛ واقعاً مجموع مطالب و نظرات موافق و مخالف را بسیار جامع و کامل گردآورده و نظر شخصی خود هم گفته و درواقع مجموع سه کتاب مجزاست. بنظرم قبلتر از هر عملی، تفلسف و عمقورزی در باب عاشورا و این پدیدار عجیب و عظیم الویت دارد. حتماً و قطعاً توصیش میکنم . . .
برای خودم نظریۀ جمع نسبت به بقیۀ نظریات قانع کنندهتر بود اما با تقریری که خود داشتم. به نظر من در پارادایم مباحث کلامی شیعیان، نباید اعمال و اهداف انسان کامل (به معنای فلسفی و مصداقی خودش که در اینجا امام حسین است) را با منطق زمانی عادی تحلیل کرد. اما یعنی چه؟ معمولاً برای دیگران زمان فقط گذشته و آینده است و تحلیل ما از رفتار آنها و اهدافشان بر اساس همین منطق است. اما در باب انسان کامل حداقل از نظر من دو نوع هدف بهشکلی موازی در خط زمان باید توسط او پیش برود. اهدافی برای گذشتگان و حال حاضر، و اهدافی برای آیندگان و افرادی که "اختیار"شان وابسته به عملکرد انسان کامل است.اما حالا یعنی چه؟ امام حسین باید برای آنها که اگر بدانند سرانجام قیامش چه میشود، دیگر قوۀ اختیارشان بیمصرف میشود و بر روی عاقبتشان اثر منفی دارد کاملاً عادی رفتار کند؛ برای همین برایشان مسلم را از پیش میفرستد و حتی خود مسلم از همانهاییست که نباید با دانستن آنچه پیش رویش است اختیارش از کار بیفتد. برای همین در باب این افراد از امام رفتارهایی منطبق با نظریۀ حکومت میبینیم؛ امام تمام شرایط برای مهیا شدن حکومت را در پیش پایشان میگذارد تا خودشان اختیار کنند.
ولی برای آنها که دانستن آنچه پیش روست یا در اختیارشان تاثیر منفی ندارد (از نظر سلب کردن اختیار) یا بر روی اختیارشان تاثیر مثبت دارد (بسط اختیار با سختتر کردن انتخاب بین دو مورد، جایی که همهچیز دست خود فرد خواهد بود)، امام از آینده بهره میبرد و با آنان طبق نظریۀ شهادت سیاسی برخورد میکند. و اما برای ما آیندگان هم با شهادت سیاسی برنامهریزی میکند. نظریۀ شهادت سیاسی سیستمی اساسی را براندازی میکند (دستگاه فکری فلسفی یزید) و دستگاهی جدید پایهریزی میکند که چون از صدر تا ذیلش خون میچکد تا آیندههای دور (1400 سال بعد) هم برای آیندگان باقی میماند؛ این هنر استفاده از تراژدیست. در کل اگر مثل من از بچگی سوال داشتید که "اگر امام میدانست که چه میشود چرا اساساً حرکت کرد؟" یا بسیاری از این دست سوالات، وقتش است با این کتاب شروع کنید و نترسید و در باب عاشورا فلسفهورزی کنید. بهزودی جستارهایی حول موضوعات این کتاب مینویسم.
✒️پ.ن: کمی از سطحیات گروههای خانوادگی و تحلیلهای فضایی فلان کانال آتئیستی و افاضات عجیب و بیمبنای فلان مداح زرد و گدای توجه و فلان استوری با هشتگ "پول محرم" و "پول هیئت" و "۱۴۰۰ سال پیش . . ." ، فاصله بگیریم و حقیقتاً این پدیدار آمیخته شده با تاروپود فرهنگ و دستگاه فکری-فلسفیِ ایران (و جهان اسلام) را کندوکاو کنیم . . . خیلی جالب است که بعد از خواندن کتاب، به هر شعر، رمان، سخنرانی، مداحی و . . . که در باب عاشورا بر بخورید سریع میگویید "عه این فلان نظریست!" و شروع میکنید به فکر کردن و عمیق شدن.
نقاشیها از حسن روحالامین
مطلبی دیگر از این انتشارات
در اتاق ۱۰۱ چه بر سر آدمها میآید؟!
مطلبی دیگر از این انتشارات
شوهرباشی
مطلبی دیگر از این انتشارات
دوره بازترجمه اصول فلسفه حق: بندهای 8 و 9