اینجا خانه ایست برای حیاتِ افکارِ بازیگوشم....
فرزند کشی یا هوو کشی؟
همه چیز از آنجا شروع شد که جیسون، شوهرِ بی وفای " مِدِه آ "(Medea) با خیانتی دیگر در جهانِ ادبیات، نمایشنامه ایی متفاوت را در دستان اوریپید خلق کرد. نمایشنامه ایی که چندی طول نمی کشد تا مده آ جایزه ی منفورترینِ شخصیتِ زنِ درامِ جهان را از آنِ خود کند...
داستان نمایشنامه ی کوتاهِ مده آ از خودِ مده آ شروع میشود. زنی در آن سر دنیا که برادر خود را تکه تکه کرد تا به عشقی شورانگیز میان خود و جیسون پیوندی به ظاهر ناگسستنی دهد. به همراه جیسون به سرزمین های یونان می آید و برای رهایی از ترسِ تیغ بُرّانِ پدر که پیوند عاشقانه ی آنها را تهدید میکرد او را نیز به یاری دوستان می کشد و بدینگونه تمام شجره نامه ی گذشته ی خود را پاک می کند. آن هنگام با جیسون صاحب 2 فرزند میشود تا شاید شجره نامه ی جدیدی را ایجاد کند. اما دیری نمی گذرد که جیسون با دخترِ شاه کورَنت وصلت میکند و تمام تار و پودهای پیوند قلبی و قبلی خود را به آتش میکشد.
حال که قلب مده آ به آتشی سوزان شباهت دارد و دامن تمام اهل خانه را گرفته است با اندیشه های زخم زننده ی مده آ که مانند پیت نفتی می مانند در انتظارِ به آتش زدنِ وجودِ سرزمین کورَنت با انتقامی پرخون می نشیند. انتقامی چه بسا کورکورانه تنها برای زخم زدن به جیسون.
مده آ همه ی عزیزان و نا عزیزان و دشمنان خود، همه ی آن چوب های تر و خشک را با حیله و کینه ایی غریب و زنانه به آتش می کشد و این بار هم تمام شجره نامه ی خود را میسوزاند تا با خودخواهیِ عظیمِ خود پا به فرار برای نوشتن شجره نامه ی دیگری برای خود بگذارد.
اما مفاهیمی که در بند بند و حتی جمله جمله ی کتاب موج میزند اعتراض به وضعیت زنان و ناعدالتیست که در 400 سال پیش از میلاد مسیح در یونان وجود داشته و این نمایشنامه دوباره این جمله را در ذهن ها تداعی و جاری می کند که زن ها همچنان به مانند سابق ناشناخته و هول برانگیزند.
اُوریپیدِ یونانی در نمایشنامه ی مده آ ، جیسون و مده آ را به چالشی خونین فرا خوانده که اثرش 2500 سال بعد از آن زمان هنوز نیز پا برجاست و چه بسا مسیر تاریخ را پیموده و خود را به نحوی در خُرَمدین کُشی ها نشان داده است.
او همچنین با قلمی رازآلود به نکاتی فراتر نیز که در پشتِ کلماتش مخفی کرده اشاره کرده است و آنچنان استادانه نوشته است که نقادان از نقد و تفسیر این کتاب دست نمیتوانند بکشند...
زنی که در این نمایشنامه با دستان هنرمند اوریپید خلق شده باری دیگر نشان میدهد که زنان همچنان که میتوانند با عشق چیزی فراتر از زندگی بیافریند با خیانت و بدون عشق هم میتوانند مرگ آفرین باشند آن هم نه مرگی معمولی بلکه مرگ و کشتاری به اُبهتِ همانِ عشقِ آتشینشان...
تکه هایی از کتاب:
دایه: آه من، من بدبخت! چرا پسرانت را در گناه پدرشان انباز می کنی؟ چرا از آنان بیزاری؟ آه کودکان، برای شما ترس به جانم افتاده است. روان های خاندانِ شاهی کینه توزند؛ آن ها آزردگی شان را آسان از یاد نمی برند، شاید چون فرمان دادن خوی شان شده، کم بر روان هاشان مهار می زنند.
مده آ: ...از میانِ تمام آفریده هایی که نیروی ادراک دارند و می اندیشند، ما زنانْ تیره روزترین ایم. نخست باید جهیز بسیار دهیم به شویی که زمامدار خودکامه تن هامان شود، این خود خفت آورتر از آن بلای زناشویی ست؛ و خطر هولناک تری نیز هست: اینکه مردی نیک نصیب ما می شود یا مردی بد. زیرا جدایی ها زن را بی آبرو میکند و نمی تواند دست رد به سینهِ شویِ کسی زند. سپس عادات و رسومی غریب که در خانه خویش چیزی از آن ها نشنیده دوره اش می کنند، یک زن باید همچون پیشگویی بداند...
اطلاعات بیشتر: نمایشنامه ی مده آ توسط نشر بیدگل منتشر شده است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
هنر ظریف ایده دزدی!
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتابخوان ها و افراد همیشه ناراضی
مطلبی دیگر از این انتشارات
پاییز فصل آخر سال است!