معرفی و نقد کتاب دوبلینی ها


کتاب دوبلینی ها، کتابی عمیق و رئالیستی است که نه تنها شرح و بسط های متعددی بر حاشیه ی آن نوشته شده است بلکه حتی کتاب هایی در نقد و کتاب هایی به تقلید از این کتاب نیز وجود دارد. کتابی که هرکس از ظن خود یار آن شده و در مورد نظر نویسنده قلم فرسایی کرده است. چنین اتفاقی نشان می دهد که آقای جویس نویسنده ای توانمند در زمینه ی داستان کوتاه است و همگی می دانیم نگاشتن یک داستان کوتاه موفق به مراتب سخت تر از نگاشتن یک داستان بلند موفق است. چرا که در یک داستان کوتاه باید بتوانید تمام مفاهیم را در چند جمله خلاصه کنید حال آنکه در یک داستان بلند ابتکار و آزادی عمل شما چند برابر است.

کتاب دوبلینی ها شرح حال مردم دوبلین است. کتاب آنقدر رئال نوشته شده است که شاید بتوان به آن برای تشریح حال و احوال مردم دوبلین در آن زمان استناد کرد. کتاب آنقدر زیبا مراحل تغییر شهر دوبلین را از یک جامعه سنتی به یک جامعه ی مدرن شرح می دهد که اگر کمی اهل دقت باشید می توانید شرایط مردم شهر را در طی زمان بدست بیاورید. در اینجا قصد دارم توضیح کوتاهی در مورد بعضی از داستان های این کتاب ارائه بدهم

خواهران

در داستان خواهران شما با کودکی مواجه هستید که به کشیشی وابسته است. پسر زمان زیادی را با کشیش میگذراند و کشیش نیز دانشی را که در اختیار دارد به وی منتقل می کند. بر این داستان نقدهای زیادی نگاشته شده است. عده ای کشیش را نماد کلیسای کاتولیکِ رو به افول در مقابل پروتستانیسم آن دوران میدانند و عده آن را نماد خود مسیحیت. اما اینها مهم نیست. مهم این است که راوی داستان هیچ از مردن کشیش ناراحت نیست و حتی آن را پیش بینی کرده بود. می توان راوی را نماد خود ایرلند در نظر گرفت. ایرلندی که طفلی تازه رسته از چنگال کلیسای کاتولیک است و میخواهد ببالد و پیشرفت کند. اما کشیش اجازه نمی دهد و با مرگ کشیش کودک می تواند با "هم سن و سالان" خود بازی کند و راه پیشرفت را پیدا کند.

برخورد

در برخورد ما شاهد برخورد دو فرهنگ هستیم. فرهنگی غربی، برآمده از غرب وحشی و فرهنگ اروپایی. در این داستان نیز شاهد خفقان هستیم. خفقان برآمده از مدرسه و کلیسا. در داستان، راوی در چنگال مدرسه اسیر است اما میخواهد رهایی یابد. با خفقان موجود میجنگد و با سرپیچی از قوانین سعی میکند قوانین دلخواه خود را به جامعه دیکته کند. شاید بتوان این داستان را تا حدودی با ظهور لیبرالیسم در ایرلند همخوانی داد.

عربی

در داستان عربیه لیبرالیسم نمود بیشتری پیدا میکند. از کشیش تنها یاد و خاطره ای باقی مانده است. اما راوی همچنان دلبسته ی معنویات است و در کنار آن، دلفریبی بازار عربی که میتواند نمادی از بازار آزاد باشد به نمایش گذارده می شود. نکته ی فوق العاده عمیقی که باید در این داستان به آن توجه کرد آن است که راوی در زمانی به بازار می رسد که بازار در حال تعطیل شدن است. جویس با این داستان به خوبی توانسته است روی سیاه بازار را به خواننده نشان دهد و آن این است که اکثر افراد زمانی به بازار میرسند که همه ی سودها کسب شده و بازار در حال تعطیل شدن است.نکته ی دیگری که میتوان از این داستان استنباط کرد نوع برخورد زننده ی کسبه ی بازار با راوی داستان است دقیقا نوع برخورد خشکی که در جهان لیبرالیستی با فقرا صورت می گیرد.


اِوِلین

از این داستان به بعد دو اتفاق می‌افتد، اول آنکه راوی از اول شخص به سوم شخص تغییر می‌کند و دوم آنکه دیگر کشیش حتی در حد یاد و خاطره نیز حضور پررنگی ندارد. تنها عکسی است بر دیوار. احتمالا این همزمانی میخواهد چیزی را گوشزد کند شاید هم نمی‌خواهد.

اِوِلین داستان دختری است که خسته شده است. از تمام مشقت‌هایی که باید در خانه‌ی پدری تحمل کند. اولین می خواهد فرار کند. همراه با معشوقش به آن سوی آبها برود و زندگی تازه‌ای آغاز کند. مانند بسیاری از ایرلندی‌ها که در آن دوران که مهاجرت می‌کردند. اولین نیز میخواهد به سرزمین رویاها برود. اما اِوِلین راه دیگری را انتخاب می‌کند. او ترجیح می‌دهد در سرزمین مادری بماند در جایی که پدر و برادرانش بودند در جایی که بی‌پولی بود و در جایی که ریشه داشت.

دو ولگرد (دو زنباز)

داستانی در مورد نوع نگاه به زن. در زمانی که زن‌ها به تدریج تبدیل به کالا می‌شدند. در دورانی که جوان‌ها هم به دنبال زنبارگی بودند و هم به دنبال ازدواج. این داستان به نوعی نمایانگر وضعیت جامعه در گذار از سنت به مدرنیته است. در داستان نقاطی را می‌بینیم که شخصیت ها از زن ها با احترام یاد می‌کنند و در مقابل نقاطی از داستان را می‌بنیم که زن را به مثابه یک ابزار برای ارضا نیازهای مرد می‌بینند.

پانسیون

بازهم داستانی در مورد وضعیت زنان در دنیای مدرن. داستان در مورد زنی است که مبارزه می‌کند. زنی که از شوهرش طلاق گرفته و حال مشغول اداره کردن یک پانسیون است. دختر زن با یکی از مشتریان که قدری هم میانسال است هم‌بستر می‌شود و حال باید برای رفع اختلاف مرد با دختر ازدواج کند. کشمکش شخصیت ها با شرایط آن دوران شهر دوبلین بسیار خواندنی است و نشان می‌دهد که هنوز جامعه آماده ی پذیرش چنین روابطی نبوده است. اگرچه می‌دانیم امروزه شرایط بسیار متفاوت است.

پاره ای ابر و هم پالکی ها

هر دو داستان اشاره به وضعیت بد اقتصادی و معیشت دارد. در زمانی که انسان ها دیگر برده‌ی اربابان خود نیستند بلکه برده‌ی نیازهای خودند. در داستان پاره ای ابر داستان مردی را می‌خوانیم که از شغلش متنفر است اما به آن نیاز دارد چراکه زن و فرزند دارد. در طرف مقابل با شخصیتی آشنا می‌شویم که تمام اروپا را گشته، آزاد و رهاست و تن به ازدواج نمی‌دهد. این شخص مصداق عینی کاپیتالیسم است. فردی فایده گرا که همه چیز برایش پول است حتی ازدواج. او می‌خواهد با زنی ثروتمند ازدواج کند چرا که معتقد است در غیر این صورت پایبند زن و بچه شدن ارزشش را ندارد اما مرد دیگر چنین عاقبت اندیشی ندارد و با گرفتار کردن خود در میان زن و فرزند خودش را درگیر زندگی کرده است.

در همپالکی ها داستان استثمار نوین را می خوانیم. داستان فردی را که در شرایطی بسیار دشوار متحمل کاری می شود که هیچ علاقه ای به آن ندارد اما از سر اجباری که نیازهایش به او تحمیل کرده مجبور به ادامه است. تاسفبار تر اینکه حتی توان اعتراض ندارد. در نهایت از تمام این فشارها به دو چیز پناه میبرد الکل و خشونت.

واقعه ی جانگداز

این داستان نویسنده دورانی را بازگو میکند که زندگی مشترک و ازدواج در بین مردم بی ارزش شده است. داستان در مورد زنی است که با مردی آشنا میشود. زن همسری دارد که به علت کارش بسیار به ندرت او را میبیند. آشنایی خارج از عرف زن و مرد ادامه پیدا میکند تا جایی که مرد تصور کرد رابطه ی آنها از یک دوستی به روابط عاطفی پیچیده تری تبدیل شده است. در نهایت از زن می خواهد که رابطه را قطع کنند. در آن لحظه زن دچار حمله عصبی میشود مرد نیز برای عدم تکرار این واقعه مصمم تر می شود که او را ترک کند. چهار سال بعد خبر فوت زن در روزنامه درج می شود. به نظر می رسد که زن خود را به قصد خودکشی در مقابل ترن قرار میدهد.

این داستان همچنین به تنهایی روز افزون مردم در دنیای مدرن اشاره دارد. جایی که مرد و زن هر دو به شدت از تنهایی رنج می بردند و این تنهایی باعث می شود که به هر مسیری که می توانند وارد شوند فارغ از آنکه این مسیر به کجا ختم می شود.

یک روز در ستاد انتخابات (Ivy Day in the Committee Room)

یک داستان تاریخی و جذاب که نشانگر فضای سیاسی آن دوران در ایرلند است. حزب های متعدد در ایرلند درحال شکل گیری هستند اما هیچکدام متوجه درد واقعی مردم ایرلند نیستند. یکی از آنها گشایش اقتصادی را در دراز کردن دست دوستی به طرف شاه ادوارد، پادشاه بریتانیا می داند. دیگری مشکل را عدم توجه به کارگران می داند اما مشکل اصلی نبود رهبر مقتدر برای مبارزه و انقلاب است.

این داستان بیشتر مدح استوارت پارنل رهبر ملی گرای ایرلندی است که در زمانی که جویس کودک بود در سن 45 سالگی فوت می کند. در آن زمان جویس که کودکی نه ساله بود شعری در مدح این شخصیت می نویسد . از این داستان و داستان های قبل اینطور به نظر می رسد که جهت گیری سیاسی-اجتماعی اقای جویس بیشتر به سمت سوسیالیسم و ناسیونالیسم گرایش دارد.


مردگان

داستان مردگان بلندترین و زیباترین داستان این مجموعه است. داستانی در مورد عشق و دوستی که اساسا با بقیه ی داستان های کتاب تفاوت دارد. در مورد این داستان چیز زیادی نمی توان گفت تنها باید آن را خواند لذت برد.



همانطور که در ابتدا اشاره کردم دوبلینی ها داستان تغییر دوبلین از یک شهر سنتی به یک شهر مدرن با تمام تفاوت ها و چالش های آن. به سختی می توان گفت که جیمز جویس در این کتاب علاقه مندی های شخصی خود را دخالت داده است. حتی جایی که در مدح وطن پرستی از زبان کاراکترها سخن می گوید به نظر می رسد حال و روز دوران را بازگو می کند نه نظر شخصی خودش را. به عنوان مثال در داستان پاره ای ابر اگرچه به نظر می رسد که هم تعهد به زندگی مشترک را مذمت می کند و هم روابط آزادانه ی دنیای مدرن را اما به نظر نمی رسد هیچکدام نظر شخصی خودش باشد. حتی با وجود آنکه بعضی از داستان ها مانند برخورد شباهت زیادی به زندگی خصوصی جویس دارد اما باز هم نمیتوان گفت که او از نوشتن این داستان قصد داشته است زندگی خود را بیان کند.

به هرحال نقد و تحلیل داستان های کوتاه به جهت ماهیت آنها کار ساده ای نیست و همچنان بحث و تبادل نظر در مورد منظور واقعی جویس ادامه دارد و خواهد داشت...

همچنین دوست عزیزم دکتر نعناکار هم نقد مفصل و جالبی بر سه داستان اول این کتاب نوشته که توصیه میکنم بخوانید:

http://vrgl.ir/G2sAJ



با عضویت در انتشارات من و کتاب می تونید با کتاب های معرفی شده توسط دوستان آشنا بشید و نظرشون رو در مورد کتاب های مختلف بدونید. اگر هم نقد خوب و مفصلی در مورد کتابی دیدید توی قسمت نظرات قرار بدید تا به انتشارات اضافه بشه ممنون.