موری.


رمان کوتاه موری از آقای مهدی خطیبی را به پیشنهاد دوست خوبم زهره رضازاده تهیه کردم. این رمان را به‌تازگی انتشارات کتاب کوله‌پشتی چاپ و منتشر کرده است.?

?هر قومی برای ازدست‌رفته‌های خود به طریقی مویه می‌کند. در مازندران آوای حزن‌انگیزی را که زنان در غم ازدست‌دادن عزیزی سرمی‌دهند موری می‌گویند.

?موری با زاویه‌دید اول شخص از زبان مردی حدوداً چهل‌ساله روایت می‌شود که در جدال با خویشتن است.

اسم داستان با درونمایه‌اش هماهنگ است و شروع خوبی دارد.

موری بیشتر سفر ذهنی مردی است که از جبر روزگار، گرفتار تنهایی‌ای شده که سال‌ها آرزویش را داشته ولی حالا با رسیدن به آن، بیشتر شکسته و افسرده شده است.

فضاسازی و توصیف‌ها عالی هستند، این مورد را که راوی گاهی از کلمات کمتر شنیده شده برای توصیف‌های خود و ابراز احساساتش استفاده می‌کرد، دوست داشتم.

گره اصلی زود گشوده می‌شود و راوی مخاطب را با گذشته‌اش و نوشته‌های مجازی خود همراه می‌کند.

رمان شخصیت‌های کمی دارد، درواقع دو شخصیت اصلی دارد که از جنبه‌های روان‌شناختی خوب پرداخت شده‌اند.

داستان به‌خوبی دنیای مجازی امروز را با دنیای کاهگلی گذشته به هم پیوند داده است، نصف داستان مخاطب به‌همراه شخصیت‌ها پا به تهران قدیم می‌گذارد.

تصویرپردازی محله‌ی عودلاجان (یکی از محله‌‌های قدیمی تهران) را دوست داشتم، می‌شد با شخصیت اصلی هم‌ذات‌پنداری و تهران قدیم را تجسم کرد.

در ابتدا راوی مخاطب عام را مورد خطاب قرار می‌دهد، کمی بعد با اضافه شدن شخصیت دوم داستان (الی)

مخاطب راوی تغییر می‌کند و تا آخر، داستانش را خطاب به الی می‌گوید.( فقط در یکی از قسمت‌های داستان، راوی همسرش، شراره، را خطاب قرار می‌دهد که به‌نظرم این تغییر درست نبود و مخاطب را کمی سردرگم می‌کرد.)

موری سفری ذهنی است که حال را به گذشته پیوند می‌زند، موری جدال درونی شخصیتی گمشده در خود است، شخصیتی که هم تنهایی را می‌خواهد و هم نمی‌خواهد.

#مریم_جعفری_تفرشی