نکاتی که باید در کتاب خواندن به یاد داشت

بارها شده که کتابی را خوانده ام و اتفاقا خیلی هم از خواندن آن لذت برده ام اما هیچ چیزی از سیر داستان به یاد نمی‌آورم و صرفا یک سری کلیات در ذهنم مانده استحتی شده که بعد ها یک کتابی را که سابقا خوانده بودم را دوباره خوانی کرده ام وبا نکته جالب در آن مواجه شده ام. کسی که تند میخواند مطمئنا متوجه استعاره ها و تشبیهات و محتوای داستان و غیرداستان نخواهد شد به عنوان مثال آیا یک فرد معمولی متوجه زیبایی این تشبیه میشود

هر کتاب که میخوانید در هر ژانری که باشد چه داستانی و چه غیر داستانی فرقی نمی‌کند.رعایت یک سری از نکات ضروری است

1.در خواندن کتاب لزومی ندارد که عجله کنید و همینطور صفحات را ورق بزنید.بلکه کمی وقت بگذارید و کتاب را با حوصله تر بخوانید.با تند تند ورق زدن و پریدن از صفحات مطمئنا متوجه محتوا و استعاره ها و تشبیه های ان نخواهید شد.محسن کریمی میگوید: در یک چنین وضعی، خواندن سرعت می‌گیرد، جزئیات اساسی نادیده می‌ماند، تمام‌کردن جایگزین یادگیری می‌شود و کتاب، نخوانده تمام می‌شودشاید بگویید که در این صورت خواندن یک کتاب طولانی مدت به درازا می‌انجامد؛خب چه اشکالی دارد بهتر از آن است که هیچ چیزی از آن به جا نیاوریم.

2.تعصب بیجا ممنوع.اینکه خواندن ما منحصر در آثار یک شخص یا کشور شود هم درست نیست.بارها در کتاب فروشی ها و در بین کتابخوان ها متوجه شده ام که نام هزاران نویسنده اعم از روسی انگلیسی و .....به چشم میخورد اما خبری از نویسندگان نام و آشنای ایرانی نیست.اینکه تعدادی از نویسنده ها معروف نیستند به این معنی نیست که کار کم کیفیتی نوشته باشند.

3.اگر معنای کلمه ای را نمی‌دانید آن را پشت گوش نیندازید و به سراغ لغتنامه برویدو تعدادی از مترادف ها و متخالف های آن را فرا بگیرید.رمان های ادبی توصیفات زیبایی دارند و این توصیف ها معمولا دارای کلمات جدیدی است.این کلمات را در دفتر جداگانه ای بنویسید و هر از گاهی با آنها جمله بسازید.

4.هنر تجسم درست هم از نکاتی است که هنگام خواندن کتاب خصوصا داستانی به شدت موثر است و باعث می‌شود که درک درستی از داستان پیدا کنید.در کتابهایی که طرح آنها با توصیفات مکان و زمان درگیر است،رعایت این امر ضروری به شما می‌رود و اگر در تجسم کردن توصیفات درست عمل نکنیم به مشکل برخواهیم خورد و خیلی زود با کوله باری از توصیفات مواجه می‌شویم.

5. توجه جدی به محتوا و مضمون داستان

هرکتابی مضمونی دارد و همینطور بی حساب و کتاب نوشته نشده است.بعد از اینکه مقدار قابل توجهی از کتاب را خواندید،از خودتان سوال کنید که محتوای این کتاب چه چیزی می‌تواند باشد.

6.به صحبت های شخصیت ها گوش بدهید.اگر کتاب داستانی میخوانید که در آن شخصیت ها به پر وبال یکدیگر می‌پیچند وباهم درگیری زیادی دارند بهتر است که به رد و بدل شدن کلمات انها دقت کنید.هر شخصیتی در داستان تیپ مخصوص به خودش را دارد و با دقت بیشتر میتوانید به شخصیت آنها پی ببرید. واین یعنی روانشناسی از طریق مصادیق.شخصیت ها اگر چه فرضی هستند ولی مشابه خلق و خوی آنها یافت می‌شود.

حتی اگریک کتابخوان معمولی هم هستید،رعایت این نکته ها می‌تواند برایتان سودمند و مفید باشد.