پاییز فصل آخر سال است!

?داستان سه راوی دارد. زاویه دید اول شخص که از زبان سه شخصیت زن روایت می شود.

خواننده بعد از خواندن بخش اول متوجه این موضوع می شود، شخصیت ها با ریتم کند و خسته کننده‌ای به خواننده معرفی می شوند و نکته‌ی مهمی که به نظرم ضعف اصلی این کتاب بود، یکسان بودن لحن هر سه شخصیت اصلی بود و همین امر شناخت و ارتباط گرفتن با شخصیت ها را برای خواننده سخت می کرد.

هر سه شخصیت اصلی دختر هایی هستند در آستانه سی سالگی با دغدغه های شغلی، عاطفی و مهاجرت.

از بین سه شخصیت اصلی لیلا، شبانه و روجا، شبانه بهتر از همه پرداخت شده بود، توالی زمانی در داستان در یک خط صاف جلو نمی‌رفت و گاه اتفاقی از زاویه نگاه هر سه شخصیت بیان می شد که این نقطه قوت داستان بود.

نثر کتاب روان است و نویسنده گاه از توصیفات جذابی هم استفاده کرده ولی داستان تعلیق بسیار کمی دارد و هیچ گره‌‌ و نقطه اوجی هم در داستان نیست. روایتی از زندگی روزمره آدم های خسته و نالانی است که در انتها هیچ کدام نمی توانند از پس مشکلاتشان بربیایند. داستان پایانی باز دارد و خواننده هم نمی تواند هیچ پایانی برایش متصور شود.

در کل با وجود تعریف هایی که از این رمان شنیده بودم ولی آن را نپسندیدم و امیدوارم کتاب دیگر خانم مرعشی به نام هرس که از قبل تهیه کرده ام، بهتر از این کتاب باشد.

این کتاب را پیشنهاد نمی‌کنم.❌

#مریم_جعفری_تفرشی

?کپی با ذکر منبع✔


نمی‌دانم این “چیزی شدن” را چه کسی توی دهان ما انداخت؟ از کی فکر کردیم باید کسی شویم یا کاری کنیم. اینهمه آدم در دنیا دارند نباتی زندگی می‌کنند. بیدار می‌شوند و می‌خورند و می‌دوند و می‌خوابند. همین. مگر به کجای دنیا برخورده؟