چطوری پرورش کرم راه بندازیم!

همین که تصمیم به خوندن این نوشته گرفتید خودش جای امیدواری داره چون نشون میده دغدغه بسیار خطیر پرورش کرم رو دارید یا در آینده خواهید داشت! از اونجایی که اکثرتون کرم‌های کله‌گنده‌ای هستید، این میتونه یه ( bookworm to bookworm) باشه؛ البته نه واسه خودتون، واسه اینکه برای یه غنچه‌ی نوشکفته‌ای به کار ببندید!

وقتی از همون کودکی، بچه ها رو به سمت کرم‌کتاب شدن سوق بدیم، یکی از بهترین هدیه‌ها و میراث‌ها رو براشون به جا گذاشتیم. جدا از اینکه کرم‌آموزی که در ایام طفولیته، وقت بیشتر و بی دغدغه‌تری برای مطالعه داره، مهارت کتاب‌خواندن هم بیشتر و بیشتر درش تقویت می‌شه...

مامانم عامل اصلی کتابخون شدن من بود و با‌ اینکه در ادامه با لحن دستورالعمل طوری پیش میرم، در واقع بیشتر قصدم اینه که با شرح تجربه شخصیم به عنوان یه کرم‌کتاب پرومکس، پز مامانم رو بدم که چه کار بزرگی در حقم انجام داده!😌

برای بزرگ‌کردن یک بچه، یک کتابخانه نیاز است
برای بزرگ‌کردن یک بچه، یک کتابخانه نیاز است

📚قبل از اینکه مدرسه با کتاب‌های درسی حرکت اول رو بزنه، شما با کتاب‌های غیردرسی بهش شبیه‌خون بزنید!

همیشه اولین دیدارها خیلی مهم هستن چون تا مدت‌ها یه پیش‌زمینه درست یا غلط رو توی ذهن ما می‌کارن. اکثر افرادی که دیدم از کتاب‌خوندن متنفرن، اولین دیدارشون با کتاب، توی مدرسه بوده؛ یعنی اولین بار کتاب رو با کتاب‌های درسی‌ای شناختن که برای بچه‌ای به اون سن معمولا کسالت‌آور و گاها اذیت‌کننده است. خب این تا مدت‌ها میشه همون پیش‌زمینه‌ی غلطی که کلا از مطالعه کردن بیزارشون میکنه ولی اگه قبل از همه‌ی اینها، کتاب‌ رو با موضوعات جذاب‌تری بهشون بشناسونید احتمالا پوزه مدرسه به خاک مالیده میشه و دیگه توی باور‌های کرم‌آموز، تر وخشک باهم سوخیده نمیشن!

📚از علاقه بچه‌ها به قصه شنیدن نهایت سواستفاده رو بکنید! (چیزه... استفاده مفید بکنید🗿)

بچه‌ها به طور ذاتی، بدون اینکه درکی از مطالعه داشته باشن به داستان شنیدن علاقه دارن. از همون سن کم که حتی سواد خوندن ندارن بهشون نشون بدید که قصه‌ها از کجا اومدن. یعنی وقتی می‌خواید قصه بگید‌، خوووب کتابه رو بکنید تو چش و چال کرم‌آموز که یعنی ببین! دارم از روی این چیزه که اسمش کتابه برات قصه میگم!!

شخصا تا یادمه از زمانی که چشم باز کردم دور و برم پر از کتاب بود؛ از کتاب لالایی گرفته تا رنگ‌آمیزی. با اینکه سواد نداشتم انقدر کف و خون بالا میاوردم از دیدن شخصیت‌های داستانی چاپ شده تو کتاب :)

📚یک سرمایه گذاری ارزشمند!

ممکنه که بچه‌ها در ابتدا علاقه زیادی به کتاب نشون ندن. شما باید با حوصله سعی کنید تا به‌وسیله چیز دیگری انگیزه‌‌شون رو بیدار کنید. البته اشتباه نکنید این با باج‌دادن فرق داره!

 درواقع اصلی‌ترین ترفندی که مامانم نسبت به من به‌کار برد همین بود. یادم نیست که از اول علاقه داشتم یا نه؛ اما یادمه گرفتن 200 تا تک تومنی به ازای هر کتاب و 500 تا تک تومنی به ازای هر مجله، مثل چی سوخت انگیزم رو تامین می‌کرد! (الان که فکرش رو می‌کنم عجب کرم قانعی بودم باید سر نرخش بیشتر چونه می‌زدم.😬)

به هرحال این سرمایه‌گذاری زیرکانه مامانم یکی از به یادماندنی‌ترین خاطرات کودکیمه🎀

📚دیکتاتور و خود‌‌رای نباشید!

بعضی از بزرگتر‌ها هستن که تاکیدشون فقط به یه ژانر خاصه مثلا میگن بچه‌ی ما فقط باید علمی بخونه یا مذهبی! شما اینطور نباشید. در ابتدا که کرم-غنچه کوچولو درکی از ژانر نداره، آبادش کنید با همه نوع طیف کتاب کودکان؛ فانتزی و علمی و رنگ‌آمیزی و شعر و... بزارید با نهایت لذت علاقش رو پیدا کنه و از این همه تنوع بگه ساچ ا واو!😲

سلیقه خودتون رو تحمیل نکنید که بدتر دل‌زده میشه.

📚بچه‌ها آینه والدین هستن! ( آینه دق😶)

راستش تنها کرم‌کتاب خانوادمون من هستم. فقط یه دوره مامانم دچار این شده بود که کتاب نمی‌خوند ولی دوست داشت کتاب بخره! همین باعث شده بود که کتابخونه جهیزیش تا خرخره پر کتاب باشه. درشو هم چهارقفله می‌کرد تا به کتابای عزیزتر از بچش دست نزنم! چون هم برای سنم مناسب نبودن هم می‌ترسید ملالی به دل کتاباش وارد کنم! من که شیفته‌ی این کتابخونه بودم از هر فرصتی استفاده می‌کردم تا بشینم روبه روشو با عشق زل بزنم بهش. علاقه افراطی مامانم به منم سرایت کرد؛ منتها من علاوه بر اینکه عاشق خرید و نگهداری از کتابام به خوندنشون هم علاقه دارم!😄

خلاصه که شما الگو کرم‌آموز هستین؛ باید شما رو درحال اون کار ببینه و علاقه‌تون به اون کار ارزشمند رو حس کنه تا اونم کنجکاو بشه.

من و مامانم:
من و مامانم:

📚کتابخونه رو به سان خونه مامان‌بزرگ پاتوقش کنید!

من هنوزم که هنوزه با اینکه تمام ویژگی‌ها و عنوان‌های کتاب‌های کتابخونه رو حفظم، وقتی برای هزارمین پامو میزارم اونجا، انگار به یه جهان جذاب و کشف نشده وارد شدم. این حس قشنگو به نی‌نی کرم فسقلی هدیه بدین و از واکنشش لذت ببرین.✨

معمولا کتابخونه‌ها مسابقات و جشنواره‌های زیادی برگزار می‌کنن. همینا براش یه سرگرمی و پاتوق سالم می‌شه.

📚مرگ بر موبایل، قاتل تمرکز!

به‌ من باشه میگم بچه تا 15 سالگی اصلا نیاز به گوشی نداره. درسته دنیای داخلش خیلی جذابه و همین الان خودم به هیچ‌وجه نمی‌تونم ترکش کنم اما این صرفا یه اعتیاده وگرنه فکرشو که میکنم اگه تا همین سن هم از فضای مجازی هیچ درکی نداشتم چیز خاصی رو از دست نداده بودم. زمانی که از گوشی دور بودم، قبل از اومدن کرونا، بهترین دوران کتابخوانیم بود. حرفم اینه که تا میتونید استفاده بچه‌ها از گوشی رو به حداقل برسونید.

📚رفیق خوب نصف ماجراست!

این مورد، یعنی پیدا‌کردن یه دوست کتابخون، تقریبا از اراده شما خارجه و بیشتر به کرمچه‌تون بستگی داره؛ به‌هرحال داشتن دوست تو هر زمینه‌ای، اون زمینه رو جذاب‌تر میکنه. (من اولین دوستامو از کتابخونه و طاقچه پیدا کردم)

اما می‌تونین توی خانواده، فضای یکرنگ و صمیمانه‌ای رو بین بچه‌هاتون ایجاد کنید که موضوع مشترکش کتابخوانیه.

📚مغزتان را دو‌دستی تقدیم کرم دردانه کنید تا آن را بخورد!

معمولا بچه‌ها دوست دارن در مورد چیز جدیدی که باهاش رو به رو شدن، به طور سرسام‌آوری حرافی کنن پس بعد از خوندن یه مطلب جدید، باید منتظر وراجی‌هاشون باشید. باید حوصله به خرج بدید و بهشون تو ذهنی نزنید. یادتون نره که اونا عاشق هم‌صحبتی با والدین‌شون هستن و اگه توجه، درک و امنیت رو از جانب شما حس کنن، احساس شعف‌شون چند برابر میشه و همین یه جور انگیزه مضاعف میشه براشون تا اون کاری که باعث شده این احساسات رو از شما دریافت کنن، با علاقه بیشتری تکرار کنن.

مامان من بهم می‌گفت خلاصه واسش بگم ولی خب هیچ وقت گوش نمی‌داد🚶‍♀️

نکتش اینه که به‌هر‌حال همه‌مون گوسفندیم :) اینکه چقدر گوسفندیم مهمه!
نکتش اینه که به‌هر‌حال همه‌مون گوسفندیم :) اینکه چقدر گوسفندیم مهمه!

کلام آخر اینکه هیچ گونه اجبار و احساس فشاری نباید وجود داشته باشه. وایب رفتارتون نباید با زمانی که به بچه دیکته می‌کنید یه کاری رو انجام بده یکی باشه، مثلا زمانی که مجبورش می‌کنید اسباب بازی‌هاشو جمع کنه، مشق‌هاشو بنوسه یا غذای ناموردعلاقش رو بخوره! فرایند کرم کتاب شدن یه مسیریه که صرفا باید ازش لذت برد.

پ.ن:

میدونم نوشته‌ی پر از کرمی شد ولی چه کنم که تقصیر این اجنبی‌هاست یه اصطلاح آبرومندانه‌تر و دلرباتری نساختن.🙄

چون خیلی حق بود
چون خیلی حق بود