معلّم آینده :)
چهار داستان از چخوف
زندگینامه:
آنتوان چخوف، نویسندهی نامدارِ اهلِ روسیه است. او در ۲۹ژانویه۱۸۶۰ در شهر تاگانروگ به دنیا آمد. در دانشکدهی پزشکی درس خواند و پس از گرفتن مدرک طبابت، به نوشتن نمایشنامه و داستان کوتاه روی آورد. وی در زمان حیاتش بیش از ۷۰۰ داستان کوتاه نوشت و منتقدان، او را بهترین نویسندهی داستانهای کوتاه در تاریخ میدانند. چخوف در چهارمین دههی زندگیاش بیماری سل گرفت و در روز ۱۵ژوئیه۱۹۰۴ درگذشت. در مراسم تشییع جنازهی او بسیاری از مردم عادی هم حضور داشتند.
اینک، پس از این مقدّمهی غیرضروی، برویم سراغ اصل کار! داستانها:
۱.شرطبندی:
ما آدمها برای ساماندادن به جامعه، قانونهایی گذاشتهایم. اگر کسی از این قانونها سرپیچی کند، مُجرم خواهد بود و باید در همین دنیا مجازات شود. اعدام، نوعی مجازات است که همواره موافقان و مخالفانی داشته است. برخی معتقدند که مجازاتِ اعدام باید باشد تا جامعه از شرّ انسانهای پلید و بدسرشت، برای همیشه رهایی یابد. در مقابل، برخی باور دارند که باید به اعدامیها فرصت دوباره بخشید تا خود را اصلاح کنند و به انسانهایی شایسته و مفید تبدیل شوند. آنتوان چخوف در داستان کوتاه شرطبندی، دربارهی «درستی یا نادرستیِ حکمِ اعدام» قلم زده است.
https://taaghche.com/book/17155
۲.متهم:
مُجریان عدالت، گاهی بهجای آنکه شاهدزدها و خرابکارهای مکّاره را بگیرند، گناهکاران خُردهپا را شکار میکنند. کم نبودهاند قاضیهایی که با کلّهگندهها در خفا ساختهاند و چشم بر خطاهای فاحش آنان بستهاند تا از این راه، ثروتی اندوزند. آنگاه، این فسادستیزانِ دروغین که خود در تنور فساد میدمند، برای آنکه وجدان خویش را راضی نگه دارند، چند متهم بدبخت و پاپتی را گیر میاندازند و برایشان حکم صادر میکنند. در داستان «متهم»، بهراستی مُجرم کیست؟ (داستان متهم در مجموعهداستان «مرگ در جنگل» قرار دارد.)
https://taaghche.com/book/61147
۳.بلیت بختآزمایی:
رفتار ما آدمها به موقعیّتمان بستگی دارد. اگر موقعیّت تازهای پیش بیاید که بهسود ما باشد، چهبسا برای بهرهبردن از آن، دست به هرکاری بزنیم. آنوقت است که بهقول معروف، آن روی دیگرمان را نشان میدهیم. بلیت بخت آزمایی، یکی از آن موقعیّتهای دگرگونکننده است که شاید در زندگی ما هم رُخ دهد.
https://taaghche.com/book/16910
۴.اندوه:
غم، همزاد آدمی است. هرکس، از نیازمند گرفته تا بینیاز، روزگارش را با نوعی غم میگذراند. پارهای از غمها آدمی را رشد میدهند و بر استواری و صلابت او میافزایند. غم اگر در دل بماند و به بیرون راه نیابد، غمزدهها را پژمرده و ناخوشاحوال میکند. از این رو، خدا به ما «گوش» عطا کرده است تا با آن، پای درددل غمدیدهها بنشینیم و باری از اندوهشان کم کنیم. افسوس که گاهی این نعمت را بِلااستفاده میگذاریم و به نزدیکانمان که تشنهی توجّه ما هستند، اعتنا نمیکنیم. در این صورت، آنان چه خاکی بر سر بگیرند و چگونه نفَسی آسوده از غصّه بکشند؟ در این داستان، قصّهی پیرمردی اندوهگین را خواهیم خواند که به دنبال همدل و همدمی میگردد. (داستان اندوه در مجموعهی «بهترین داستانهای کوتاه چخوف» قرار دارد.)
https://taaghche.com/book/5409
طاقچه چیست؟
طاقچه، یک اپلیکیشن کتابخوانی است. بعضی از کتابهای طاقچه رایگان هستند و برای خواندن آنها لازم نیست که بهایی پرداخت. همچنین در این برنامه، امکانی هست به نام طاقچهی بینهایت. طاقچهی بینهایت بهزبان خودمانی همان کتابخانههای عمومی در سطح شهر است که با عضویت در آن، میتوان به کتابهای بیشماری دست یافت. برای استفاده از این قابلیّت، باید اشتراک روزانه، هفتگی یا ماهانهی آن را خرید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
دوره بازترجمه اصول فلسفه حق: بند 4
مطلبی دیگر از این انتشارات
کفش باز...
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه کتاب معرفی کنیم؟