کتاب دختران راهی دیگر

در اینجا جرعه‌ای از کتاب را می‌نوشیم تا روح وجودمان خنک شود.

اینجا درباره تکه های از کتاب هست که به سلیقه خودم انتخاب کردم.


این کتاب برای تقدیم به تو خواننده کتاب نوشته شده چون تو تصمیم داری تا برای آنکه نگاهی به فراتر از آنچه تاکنون میدانسته ای بیندازی، بخشی از وقت خود را صرف کنی تو به دنبال آن بوده ای که آن گروه از زنان آمریکایی را که راه اسلام را پذیرفته اند.


او را ممکن است در حال خرید در فروشگاه راندن اتومبیل تحصیل در دانشگاه یا به عنوان همکار در محل کارتان ببینید لباس او بسیار عفیف و پوشیده است. با روسری موهایش را پوشانده و فقط صورت و دستهایش از پوشش بیرون است. البته گاهی حتی صورت خود را نیز پوشانده است. اگرچه لباسهایش معمولاً تمیز و پاکیزه اند اما پرزرق و برق و جلوه گرانه نیستند این لباس گاهی اوقات نشان دهنده مدل لباس کشوری بیگانه است. او در جامعه ما کاملاً متمایز است و اغلب افکاری شبیه به مذهب عجیب تروریست بنیادگرا راز آمیز خارجی یا نفت را به ذهن متبادر میکند.

چرا بسیاری از افراد درستکار یکر است باید به جهنم بروند صرفا به خاطر اینکه به مسیح اعتقاد ندارند (مخصوصا گاندی فکر ما را خیلی به خود مشغول کرده بود؟ از طرف دیگر، چرا بعضی از افراد وحشتناک مثل دوستان شیاد پدر من فقط به خاطر اینکه مسیحی هستند باید پاداش بگیرند و به بهشت بروند؟ چرا خدای بخشنده و مهربان ما خواستار ریخته شدن خون یک قربانی عیسی مسیح برای بخشیدن گناهان مردم شده است؟ چرا ما باید چوب گناه حضرت آدم را بخوریم؟ چرا کلام خداوند (انجیل) با حقایق علمی امروز مغایرت دارد؟ چطور میشود که مسیح خدا باشد؟ چطور یک خدای واحد به طور همزمان میتواند سه چیز مختلف باشد (تثلیث)؟ ما درباره این مسائل با هم بحث میکردیم اما هرگز به جوابهای قانع کننده ای دست نمی یافتیم کلیسا هم هیچوقت نتوانست پاسخ سؤالات ما را بدهد؛ آنها فقط به ما میگفتند: ایمان داشته باش.


این بانوان به نظر د که می رسد مجذوب چیزی شده اند که در کشورهای اسلامی مشاهده کردند. آنها به سمت آنچه دیدند و حس کردند کشیده شدند و با تبدیل شدن به جزئی از آنچه که به آنها عرضه شده بود و با آن آشنا شده بودند، به این


جاذبه ها واکنش نشان دادند.


تغییر دین فقط یک انتخاب ساده نبود بلکه برای من یک بازگشت به خانه تلقی می شد. تمام سوالاتی را که داشتم و نداشتم. پاسخ داد. عاشق اسلام هستم عاشق مفهوم است هستم. الحمد لله که خداوند مرا لایق


چنین امتحانی ساخت


ره آورد اسلام برای من آرامش فکری بود. زیرا مجبور نیستم معنای تثلیث را بفهمم و اینکه چگونه خداوند سه تاست ولی یکی است و یا اینکه چگونه می توان خداوندی را به صلیب

کشید و کشت برای من اسلام جوابگو تمام پاسخها بود.


"جهاد" کلمه ای آشنا برای بسیاری از غیر مسلمانان است چون رسانه های جمعی همواره این واژه را مترادف اعمال تروریستی نشان داده اند. دکتر جمیله کولوکوترونیس، آمریکایی الاصل و متولد آمریکا که به اسلام گرویده است. در رساله دکتری خود درباره مفهوم جهاد در اسلام توضیحات فراوانی داده است. جهاد کلمه ای عربی است و معنای آن کوشش وافر یا تلاش مجدانه است. در زمان پیامبر اسلام له همزمان با رشد و بالندگی این د دین تازه کلمه جهاد نیز سعنای تازه ای پیدا کرد خانم دکتر کولوکوترونیس" در کتاب خود با عنوان الله


جهاد تصویری تاریخی این طور میگوید اما واژه جهاد به معنی تلاش در راه خدا (الله) بود. پس از عصر پیامبر . مورخان واژه جهاد را به معنی جنگ مقدس گرفتند؛ اما این تعریف تمامی معنای آن واژه را در برنمی گرفت، جهاد را باید تلاش در راه خداوند معنی کرد. فقط این تعریف است که تمامی نکات دقیق و ظریف


این واژه را در بر می گیرد.


با این تعریف از جهاد، هر فعالیتی که مرتبط با عمل به اسلام باشد می تواند یک


تلاش مقدس باشد. مثلاً حتی بیدار شدن در سحرگاهان برای نماز صبح نیز برای


کسی که عادت به خواب صبح دارد و سحر خیز نیست، یک تلاش تلقی می شود.


معانی منفی راجع به جهاد برای غربیها از آنجا ایجاد شده که گروههای تندرو


که نماینده عقاید اقلیتی بسیار محدودند از این واژه بسیار استفاده می کنند.


اسلام نام یک دین است. این یک کلمه عربی به معنای پذیرش خداوند متعال به عنوان قدرت برتر جهان و پذیرفتن خداوند یکتا (توحید) است. معنای لغوی کلمه اسلام صلح است یعنی زندگی در صلح با خالق، و نیز با

شخص خود و همچنین با مردمان دیگر.

اصول دین

به اعتقاد بنیادی مسلمانان که مبنای دین اسلام است عبارت اند از یگانگی خداوند (توحید) پیامبری حضرت محمد (نبوت) و حیات پس از مرگ (معاد) اعتقاد به یگانگی خداوند (توحید) زیربنای دین اسلام است. خداوند (الله) تنها خداوند جهان است. کلمه "الله" از نظر لغوی به معنای خداوند است که ته مذکر است و نه مونت و نه جمع بسته میشود؛ از اینرو الله در عالی ترین مرتبه هستی قرار دارد. الله آفریننده همه انسانهاست. مسلمانان اعتقاد دارند که الله خدای مسیحیان یهودیان مسلمانان و همه افراد دیگر است. قرار دادن هرکس یا هر چیزی در کنار خداوند کفر تلقی میشود. این وحدانیت الله را توحید می خوانند. و مبنی بر یکی بودن خداوند است اسلام اعتقاد مسیحیان به تثلیت (پدر، پسر روح القدس را رد میکند و هیچ مقام الوهیتی برای عیسی صبح قائل نیست. اما با وجود این مسلمانان از حضرت عیسی به عنوان


پیامبری قابل احترام و فرستاده خداوند یاد میکنند.


نمازهای پنجگانه روزانه احتمالا مشکل ترین کار است. چون شیوه زندگی آمریکایی ما اغلب مانع از آن می شود که نمازها را در سر وقت خود به جا آوریم. بعضی مواقع زمان بندی مناسب برای انجام کارهای دیگر فرصت لازم را پدید می آورد. هرگز نماز را ترک نکرده ام، حتی اگر نتوانست باشم آنها را در سر وقت معین شده به جا آورم. اگرچه نماز خواندن من کار بزرگی در نزد خداوند به حساب نمی آید اما هر عمل کوچکی در حین نماز همواره یاد خداوند را در فکر و قلب من زنده نگاه می دارد.

دومین مورد از پنج مورد فروع دین اسلام برگزاری پنج مورد نماز در هر روز است که بر هر مسلمانی انجام آن واجب است. این نمازها به زبان عربی خوانده می شود و شامل حرکات مشخصی است. برای خواندن نماز باید قبل وضو گرفت که نوعی شستشو یا پاکیزه ساختن (تطهیر کردن) است. این تطهیر با آب انجام می شود و شامل شستن دستها از ارنج، شستن صورت و دستها و شستن پاها تا فورک پاست. زنان لباس خاصی برای نماز می پوشند. فرد باید رو به سویی خاص و از قبل تعیین شده یعنی به سوی مکه) نماز بخواند. همین امر نشانه ای از وحدت مسلمانان است. برای برگزاری نمازهای واجب یک جدول زمانی از قبل تعیین شده هم وجود دارد. صبح زود قبل از طلوع آفتاب، ظهر یا کسی پس از آن، در آخرین ساعات عصر بعد از ظهر)، پس از غروب آفتاب و بالاخره حدود یک ساعت پس از غروب آفتاب هر نماز حدود پنج دقیقه طول می کشد. برای زنان در مواقعی که در عادت ماهانه هستند خواندن نماز واجب نیست. مسلمانان در اینکه نماز خود را به صورت فردی در هر زمان و مکانی که تمایل دارند. بخوانند. آزادند ولی تشویق شده اند که در وقت مقرر هر نماز، آن را به جماعت بخوانند. تقریباً همه مسلمانان جهان کفشهای خود را در کنار مسجد با قبل از ورود به اتاقهای خانه از پا در می آورند تا فرشها را همواره برای نماز خواندن پاک

و تمیز نگاه دارند.

تغيير دين من به اسلام به من کمک کرد تا بیش از پیش به آرامش برسیم و تمرکز بیشتری داشته باشم وقتی به فاصله ای اندک از یک نماز نماز دیگری وجود دارد که شما را به دینداری باز می گرداند دیگر فرصتی برای غوطه ور شدن در گمراهیها وجود ندارد.

معنادارترین نکته اسلام برای من، فرایند درونی آن است - نمازها و سایر موارد خواندنی و اعمال روحانی که در زندگی من جریان دارد در تحول معنوی من نقش داشته است. اینکه بتوانی لحظاتی از همه . فارغ باشی و همه چیز را متوجه خداوند سازی تا او نیز تو را هدایت کند.

یک موهبت بزرگ و مهم است.

یادگیری تشریفات وضو و خود نماز خیلی برایم آسان بود. همسرم کلمات نماز را روی ورقه کاغذ برایم نوشت و شرحی به آن اضافه کرد که حرکات مربوط به آن یعنی ایستادن رکوع و سجود را به خوبی نشان میداد من همه کلمات نماز را ظرف یک روز حفظ کردم اما حدود یک هفته تمرین لازم بود تا مطمئن شوم که همه حرکات را درست و به جا انجام میدهم. از وضو گرفتن خیلی خوشم می آمد از اینکه جامه نماز می پوشیدم و نماز میخواندم لذت میبردم و احساس میکردم به خالق خود نزدیک تر شده ام میخواستم نهایت پرستش و شکر خود را برای

همه آنچه به من داده ابراز کنم

چند دفعه گلویم به شدت خشک شد با اینکه دچار سردرد شدم و دلم می خواست دارو بخورم اما خودداری کردم به امام حسین فکر کردم که با زبان تشنه در صحرای کربلا به شهادت رسید. به یاد افراد بی خانمان و افراد تهیدست و مصیبت زده افتادم که نمی دانند چه وقت

می توانند وعده دیگری غذا بخورند.

روزه گرفتن به فرد کمک میکند تا خود را به خدا نزدیک تر احساس کنند. به او آگاهی معنوی میبخشد. فرد روزه دار احساس مهربانی و محبت و بخشش به دیگران ،تواضع و شکرگزاری پیدا می کند. به خاطر ساعات و لحظات مذهبی این ایام است که هر سال فقط منتظر آمدن ماه مبارک رمضان هستم در طول ده روز آخر این ماه از اینکه رمضان در

حال تمام شدن است. احساس غم و اندوه دارم.

انجام فرایض مذهبی برایم آسان بود. در پذیرش و انجام عبادانی چون نماز، روزه و همچنین کنار گذاردن مشروبات الکلی، نه تنها مشکلی نداشتم بلکه از منافع آن نیز بهره مند شدم. مشکل ترین نبرد من پوشاندن سرم با روسری بود هرچند هیچکس نمی تواند بفهمد، من

پوشش اسلامی را به دلیل وقار آن پذیرفتم


از نظر من بهترین حق و حقوق اسلامی تا امروز، حجاب است. من این حق را دارم که به عنوان یک زن معمولی نه یک تکه گوشت که باید نگاه شود در نظر گرفته شوم.


به عنوان یک زن مسلمان موانع زیادی بر سر راه من وجود دارد که ناشی از مسلمانان با اسلام نیست بلکه از جانب جامعه ای است که در آن زندگی میکنیم آدم گاهی احساس میکند که در آمریکا مثل یک ماهی است که خلاف جهت آب دارد شنا میکند. دائماً باید درباره حجابت به این و آن توضیح بدهی از مشاغل مختلفی به خاطر حجابم طرد شده و به عبارت دیگر به صورتی آشکار مورد تبعیض واقع شده ام با وجود این صمیمانه شکر گزار حجابم این نوعی آزادگی در عرصه ای است که زنان بی‌بند بار غربی هرگز قادر به فهم آن نیستند. وقتی احساس عزت و احترام می‌کنم که اسلام را در هر جا که به دیگران عرضه می‌کنم،به شکلی قوی ارائه کنم تا به عنوان یک مسلمان شناخته شوم.


تصور من از زن بودن تغییر کرده است. دیگر آزادی را در شلوارهای تنگ و دامن کوتاه نمی بینم، بلکه آن را در حجاب و وقار می بایم دیگر قائل به تساوی زن و مرد نیستم بلکه بر این باورم که برای هر کدام نقشهایی وجود دارد که مناسب آنهاست. در عین حال همه ما، از مرد و زن دارای نیازها و استعدادهای منحصر به فردی هستیم که فرصت

پرورش آنها را داریم.

در جامعه ای که ادعاهای زیادی درباره امکانات آزادتر زندگی برای زنان دارد نوع نگاه مردان آمریکایی نسبت به زنان، در واقع به قهقرا بردن زنان و تبدیل آنان به تصویری جنسی است. حجاب سبب می شود که مردان نتوانند چشم چرانی کنند و مجبور باشند به زنان به صورت انسان

نگاه کنند نه اشیا


حقوق زنان مسلمان

عربستان در قرن هفتم میلادی جایی بود که در آن کشتن فرزندان دختر رایج بود. زنان از حقوق اندکی برخوردار بودند و اغلب با آنها بدرفتاری میشد. قرآن


بعضی وقتها احساس می کنم که به زنان مسلمان فرصت ابراز عقیده و سال دیدگاههایشان در مورد مسائلی که در جامعه مسلمانان وجود دارد دی نمی شود. آنها را ندیده می گیرند و به نظر بانشان توجه نمی کنند. اگر به جلسه سخنرانی که در محل مسجد انجام نمی شود بروم، دوست دارم در ردیف جلو بنشینم تا بتوانم سخنران را ببینم حرفهای او را بهتر بشنوم چرا باید همیشه در عقب جمعیت یا پشت پرده باشم آن هم فقط به این دلیل که عده ای فکر میکنند مردها قادر به کنترل خود نیستند؟ مردان خود مسؤول اعمال خود هستند زنان نمی توانند همیشه در پرده و پنهان باشند تا مردان از افکار بد دست بردارند. ما باید نوعی لباس بپوشیم و رفتار کنیم که سبب ترویج این مسأله نشویم اما من هنوز نمی توانم بپذیرم که در یک قفس بسته زندگی کرده یا در یک سخنرانی در دانشگاه عقب جمعیت بنشینم من میتوانم در عین اینکه یک زن


مسلمان هستم با احترام و وقار در میان دیگران زندگی کنم به عنوان یک زن مسلمان دوست دارم شاهد نقش فعال تر زنان در امور جامعه باشم زنان میتوانند بیشتر اظهار وجود کنند تا توهم سایه های سکوت که فرهنگ غربی برای زن مسلمان تصویر میکند زدوده شود. اسلام برای زنان مسلمان حقوق بیشماری قائل شده است. یکی از دلایل اصلی حجاب ورود زن به جامعه است. زنان مسلمان باید نقشی

فعال ایفا کرده و الگویی برای فرزندان خود باشند.

تنها چیز خوبی که در مسیحیت داشتم تزیین درخت و دریافت هدیه

در ایام کریسمس بود، فقط همین تنها موردی که نسبت به آن احساس کمبود می کنم این است که تا کردن را خیلی دوست دارم و قبلا می توانستم به شنا بروم شوهرم نمی داند که چطور میتوانم این کار را انجام دهم. می خواهم پسرم بداند که شنا کردن چقدر خوب و جالب است. حالا نمی دانم چطور می توانم به

او کمک کنم تا یاد بگیرد

به خاطر پوشیدن حجاب دیگر باد در میان موهایم نمی وزد. اما به

خودم می گویم در ایمانت قوی باش تا خداوند به تو پاداش دهد. هیچ چیزی وجود ندارد که برای ترک آن احساس ناراحتی کنم تا قبل از مسلمان شدن از ازدواج و داشتن بچه بیزار بودم. اکنون می توانم به روشنی ببینم که زندگی سابق من در سراشیبی سقوط قرار داشت.

البته کمی مغرور بودم و سالها طول کشید تا حجاب را بپذیرم مطمئنم که دوست دارم هر چند وقت یکبار یک ساندویچ گوشت

خوک بخورم.

کتاب دختران راهی دیگر :

گرایش به اسلام در میان اروپاییان و آمریکاییان، امروزه امری عادی و طبیعی است. بسیاری از مردان و زنان گمشده خود را در اسلام یافته اند و آزادانه و آگاهانه اسلام را پذیرفته اند. چه بسیار مردمی که از تسلط خشن و بی رحمانه مادیت و سرمایه داری برخاسته از دنیا پرستی بر همه چیز و همه کس به ستوه آمده اند و خواسته اند با ایمان به اسلام و عمل به احکام آن روح خود را نجات دهند و چه بسیار زنانی که از فساد و هرزگی و بی بند و باری با انتخاب اسلام، در بی دستیابی به عزت و کرامت و عفت و حرمت خود برآمده اند و چه بسیار سیاهانی که از پس در آمریکا ظلم و تبعیض دیده اند به عدالت و برابری و برادری اسلامی روی آورده و تجربه زندگی فردی و اجتماعی بر وفق معیارهای اسلامی


را در جامعه غربی آغاز کرده اند.


"فایده مهم کتاب حاضر این است که ما را با حقایقی از اسلام آشنا می کنند که چه بسا عمری با آنها زندگی کرده ایم اما به آنها توجه نکرده ایم."


نظرات یک امرایکایی مسلمان شده درباره اسلام:

اگر اسلام واقعی را میشناختید بی درنگ به آن رو می آوردید، با این


همه اسلام واقعی فقط نمونه ای آرمانی در ذهن ماست روابط زناشویی حفاظت میشود و شکوفایی تمایلات جنسی در لقافه و پنهان از انظار است خیابانها امن میشود. کودکانتان در معرض مواد مخدر و روابط جنسی قرار ندارند. آنها به آموزش ارزشها و مهارتهای عملی دست خواهند یافت درآمد شوهرتان برای حمایت از خانواده کافی خواهد بود و شما آزادید که کار کنید یا فرزندان بیشتری داشته


باشید. درس بخوانید یا در جنبه های دیگر رشد کنید.


انسانها با وحشت از بیکاری با ترس از ضبط کردن دارایی رهن شده زندگی نمی کنند. اقتصاد بر اساس سرمایه گذاریهای محلی کوچک و نظام بانکی بدون بهره خواهد بود.


زندگی دوباره قابل تحمل خواهد شد. تمامی اینها فقط سرآغاز است. اگر به مسجدی زیبا و بزرگ وارد شوید و به عبادت راستین خداوند بپردازید، عمیقا ارضا میشوید و احساس کرامت میکنید. روزی تمامی اینها همراه با رحمت خداوند

نصیمان خواهد شده


" باید اسلام را بر اساس پایه اصول ارزشها و منطق بشناسند نه اینکه فقط حلال حرام و واجب را یاد بگیرند. باید به آنان کمک کنیم بهترین شیوه را در زندگی شان پیدا و آنها

را در مسیر دستیابی به آن قرار دهیم"