دنیای رویایی من جایی میان همسرم، یادگیری، مارکتینگ و کارآفرینی؛ چالش قوت غالبم، عشق جامهی رنگینم وخلاقیت روشنایی راهمست. کنجکاو، ایدهالگرا و متصل به منبع انرژی بیپایان الهیام.. یک کلام ائلنورم!
دانش مالی؛ اوجب واجبات کارآفرینی
بعد از انتشار مقالهی قبلی در باب خلاصهی بررسی نیمسال ۲۰۱۹ در صنعت سلامت دیجیتال، بازخوردی مبتنی بر اینکه «ائلنور چی میگی تو!!؟» دریافت کردم! بعد متوجه شدم که مخاطبینم، نیازمند توضیح و توصیف برخی اصطلاحات پایهی مالی کسبوکاری هستند. این نوشتار توفیق اجباری برای مرور درسهای گذشته و یادآوری آنچه تخصصمان نبود ولی باید فرامیگرفتیم، شد.
کارآفرینان با انبوهی از مهارتهای از قبل موجود، وارد دنیای کسبوکار میشوند. برخی فروشندههای بالذات هستند؛ برخی دیگر سازماندهی و انتظام بلد هستند و... . اما تعداد کمی تشنهی واقعی فراگیری مهارتها و دانش مالی هستند و وقتی در مورد مسائل مالی با آنها صحبت میکنید، اکثریت به فکر تهیه صورتهای مالی و مدیریت دفاتر حسابداری مشاغل کوچک خود میافتند.
صاحبان کسبوکاری که در بحثهای مالی دچار سردرگمی میشوند، تا این مباحث قوز بالای قوز کسبوکارشان نشده، بایست حسابداری استخدام کنند یا از نرمافزارهای موجود حسابداری استفاده کنند. مشخصا این عاقلانهاست که وقتی اوضاع میتواند قمر در عقرب شود، کار را به کاردان بسپاریم؛ اما این از اهمیت یادگیری پایهی مباحث مالی و درک اینکه اوضاع مالی کسبوکارتان در چه مرحلهایست، کم نمیکند. بنابراین، چند اصطلاح نه چندان قلمبه سلمبهی مالی وجود دارد که هر کارآفرینی باید با آنها آشنا باشد. این اصطلاحات را شاید روزی از زبان مشتریان بزرگ، شرکای تجاری و سرمایهگذاران بشنوید.
۱- دارایی (Assets)
اولین مورد در لیست اصطلاحات مالی، داراییها هستند. داراییها منابع اقتصادی هستند که کسبوکار مالک آنهاست. در نگاه کلی، داراییها همهی آنچیزیست که کسبوکار شما مالک آن بوده و دارای ارزش اقتصادی هستند. خب شاید بگویید : اینو که میدونستیم! اما اساسا داراییها بر شش نوع هستند.
- داراییهای جاری (Current Assets)
این نوع داراییها، شامل مواردی میشوند که میتوانند به راحتی تبدیل به پول نقد شوند. نمونههایی ازاین نوع داراییها عبارتند از دارایی سهام، موجودی (انبار)، سرمایهگذاریهای کوتاهمدت، اوراق بهادار قابل فروش، سپردههای ثابت، ماندهی موجود در حسابهای پس انداز و پس انداز تجاری شما، حسابهای دریافتنی (حساب مشتریان نسیه!) و هزینههای از پیش پرداخت شده. چون این نوع دارایی به سرعت توانایی تبدیل به پول نقد را دارد، دارایی مایع هم نامیده میشوند.
- داراییهای ثابت (Fixed Assets)
داراییهای بلندمدت یا داراییهای غیرجاری هم نام دیگر این نوع از داراییهاست. این نوع از دارايیها ماهیتی ثابت داشته و به راحتی توانایی تبدیل به پول نقد را ندارند و اغلب نیازمند فرآیندی پیچیده و مقدار زیادی زمان برای تبدیل به ارزش نقدی خود هستند. برای مثال زمین، املاک، ماشینآلات و تجهیزات و مبلمان اداری.
- داراییهای ملموس (Tangible Assets)
همانطور که از نامش مشخص است، داراییهای ملموس، شامل داراییهایی میشوند که میتوان دید و لمس کرد. ممکن است این نوع از داراییها ثابت یا جاری باشند. برای مثال، پول نقد (دارایی جاری) دارایی ملموسیست که میتوان به صورت فیزیکی لمس کرد. بیشتر داراییهای ثابت، ملموس نیز هستند. زمین، املاک، ماشینالات و تجهیزات و مبلمان و همهی چیزهای دیگر که میتوانید ببینید و لمس کنید.
- داراییهای غیرملموس (Intangible Assets)
بدیهیست که این نوع از داراییها متضاد داراییهای ملموساند. برای مثال توافقنامهها فرانچایزینگ (یعنی اعطای امتیاز شعب کسبوکار)، گواهیهای ثبت اختراع، برندها، نامهای تجاری و حق کپی رایت! اگرچه ممکن است به نظر برسد که این موارد هیچ منفعتی اقتصادی ایجاد نمیکنند، اما صاحبان مشاغل میتوانند منافع مالی بسیاری را از طریق آنان بهرهمند شوند. به عنوان مثال، برند یا نام تجاری یک شرکت میتواند به نفوذ در بازار و فروش محصولاتش کمک کند. اگر تاکنون کالایی را صرفاً به دلیل نام تجاریاش خریداری کردهاید ، آن شرکت دارایی ناملموس خود (برند) را به درآمد فروش تبدیل کرده است.
- داراییهای عملیاتی (Operation Assets)
این داراییها مواردی هستند که برای انجام کار و عملیات روزمره یک کسبوکار ضروریست. به عبارت دیگر، این نوع از داراییها مواردی هستند که یک شرکت برای تولید محصول یا خدمات خود از آنها استفاده میکند و میتواند شامل داراییهای ثابت و جاری و همچنین داراییهای ملموس و ناملموس باشد. برخی از متداولترین موارد موجود در این گروه پول نقد، موجودی بانکی یک شرکت، موجودی (انبار) و ماشین آلات و تجهیزات عملیاتی (برای مثال رایانه) است.
- داراییهای غیرعامل (Non-Operation Assets)
سرانجام، داراییهای غیر عامل آنهایی هستند که برای ارائه محصول یا خدمات کسبوکار حیاتی نیستند؛ اما با این وجود برای ایجاد و اداره یک کسبوکار ضروری هستند. به عنوان مثال، بسیاری از داراییهای نامشهود در این دسته قرار میگیرند ، مانند برندها ، علائم تجاری و حق ثبت اختراع.
۲- بدهیها (Liabilities)
اگر داراییها منابع دارای ارزش اقتصادی باشند که شرکت شما مالک باشد، بدهیها برعکس هستند. در واقع، بدهیها مواردی هستند که شرکت شما براساس قانون مسئولیت پرداخت آن را دارد، مخصوصاً بدهیها یا تعهدات مالی.
به عنوان مثال، هر بدهی که در طول شروع کار، رشد و حفظ عملیات خود توسط یک کسبوکار به آن تعلق میگیرد، یک بدهی است. این موارد میتوانند شامل وامهای بانکی ، چکهای بانکی و وامهایی باشند که به فروشندگان و تولیدکنندگان محصول مدیون هستید.
بدهیها ، مانند داراییها ، می توانند به زیر شاخههای مختلف تقسیم شوند. دو نوع اصلی بدهیها اغلب به عنوان بدهیهای جاری و بدهیهای غیرجاری شناخته میشوند.
- بدهیهای جاری (Current Liabilities)
این نوع بدهی به بدهیهای فوری اشاره دارد که باید ظرف یک سال بازپرداخت شوند. به عنوان مثال، پولی که به تأمینکنندگان یا فروشندگان بدهکار هستید، یک بدهی جاریست.
- بدهیهای غیر جاری (Non-Current Liabilities)
بدهیهای غیرجاری که به عنوان بدهیهای بلندمدت نیز نامیده میشوند، شامل بدهیها یا تعهداتیست که شرکت شما باید در مدت بیش از یک سال بازپرداخت کند. به عنوان مثال، بدهیهای غیرجاری شامل مواردی مانند وامهای تجاری ، بدهیهای معوق مالیاتی، وام و انواع اقساط بلندمدت است.
۳- ترازنامه (Balance Sheet)
با تجمیع دو مورد فوق، یعنی داراییها و بدهیها، به ترازنامه شرکت شما میرسیم. سند ترازنامه به منظور دستیابی به ارزش خالص شرکت شما، کل بدهیهای شرکت شما را از کل داراییهای آن کسر می کند.
داراییها که شامل داراییهای جاری و ثابت شرکت شماست، در دست است. از طرفی بدهیها شامل بدهیها خالص یا بدهیهای ناخالص هستند. با کم کردن آنچه مدیون هستید از آنچه دارید، میتوانید ارزش خالص شرکت خود را تعیین کنید و به یک تصویر جامع از وضعیت مالی شرکت در زمان معین برسید.
۴- هزینهها (Expenses)
طبق تعاریفی که در وبسایتهای آمریکایی دیدهام، هزینههای کسبوکاری هر هزینهای است که "معمولی و ضروری" برای اداره یک کسبوکار یا تجارت باشد. این هزینهها هزینههایی است که شرکت شما هر ماه برای ادامهی حیات خود متحمل می شود و مواردی مانند اجاره، سربار انرژی (برق و گاز و آب)، هزینههای قانونی، حقوق کارمندان، پرداختهای مربوط به پیمانکار و هزینههای بازاریابی و تبلیغات را شامل میشود. برای تضمین بقای کسبوکارها از نظر مالی، کاهش در حد امکان هزینهها مورد تاکید صاحب نظران و کارآفرینان مجرب است.
۵- حسابهای دریافتنی (Accounts Receivable)
حسابهای دریافتنی (که به اختصار A / R گفته میشود) مبلغی است که مشتریان به کسبوکار شما بدهکار هستند. معمولاً کسبوکارها با فاکتور مبلغ بدهی را به مشتری اطلاع میدهند و در صورت عدم پرداخت، بدهی از نظر قانونی قابل پیگیری است. در سند ترازنامه، حسابهای دریافتنی به عنوان دارایی ثبت می شوند.
۶- جریان وجوه نقد (Cash Flow)
جریان وجه نقد شما حرکت کلی وجوه در درون کسبوکار شما درهر ماه ، از جمله درآمد وهزینه است. به عنوان مثال، پول از طریق مشتری و مشتریانی که کالاها یا خدمات شما را مستقیماً خریداری میکنند، یا از طریق جمع آوری طلبها به صورت حسابهای دریافتنی، وارد کار شما میشوند. از طرف دیگر، وجوه نقدی از مشاغل شما خارج میشود تا هزینههایی مانند اجاره، قبوض مصرف انرژی و آب، مالیات و حسابهای پرداختنی را پرداخت کند.
۷- صورت جریان نقدی (Cash Flow Statement)
کسبوکارها برای تعیین میزان پرداخت بدهی طولانی مدت یا توانایی آنها برای پرداخت صورتحسابها، جریان عمومی وجوه نقدی را در صورت جریان پول نقد بررسی میکنند. صورت جریان وجوه نقد، پولی را که در یک بازه زمانی خاص وارد یک کسبوکار شده و از آن خارج می شود، نشان میدهد؛ که آیا یک شرکت اصطلاحا Solvent (به این معنی که آیا میتواند صورتحساب خود را پرداخت کند یا خیر) است یا ورشکسته؟
شبیه به حساب بانکی شخصی شما، اگر پول ورودی (واریز) بیشتر از خروجی (برداشت) باشد، گردش وجوه نقد شرکت شما مثبت تلقی میشود. از طرف دیگر، اگر خروجی پول بیشتری نسبت به ورود داشته باشید، شرکت شما ممکن است دچار کمبود جریان نقدی شده و نیازمند به اخذ وام یا اعتبار شود.
۸- صورت سود و زیان (Profit & Losses – P&L)
برای بقای یک کسبوکار از نظر مالی، باید بطور مرتب درآمد بیشتری از فروش محصول یا خدمات خود نسبت به هزینههای تولید آن محصول یا خدمات بدست آورد. مثلا برای ساخت یک تی شرت دو هزار تومان هزینه میشود؛ اما آن شرکت تی شرت را به قیمت ده هزار تومان میفروشد. در این حالت ، سود شرکت هشت هزار تومان است. از طرف دیگر، زیان پولی است که یک شرکت از دست میدهد. به عنوان مثال، اگر یک تی شرت به سرقت رفته یا از بین برود و دیگر امکان فروش آن وجود نداشته باشد، این یک ضرر محسوب میشود. صورت سود و زیان همانند ترازنامه، سندی مالی به حساب میآید در طی دورههای مختلف مالی (اغلب فصل مالی یا سال مالی) محاسبه و بررسی میشود.
۹- صورت درآمد (Income Statement)
صورت درآمد جایی است که سود و زیان شرکت خود را تحلیل میکنید. حتما میپرسید چه فرقی بین صورت سود وزیان و صورت درآمد وجود دارد! جای تعجب ندارد که صورت درآمد برخی اوقات با عنوان "صورت سود و زیان" خوانده میشود.
این سند خلاصه سود و زیان وارده در طی یک دوره مشخص را که معمولاً یک فصل مالی یا یک سال کامل مالیست ، بیان میکند. به این ترتیب، اطلاعات مهمی در مورد توانایی شرکت شما برای ایجاد سود با افزایش درآمد، کاهش زیان و یا ترکیبی از هر دو ارائه میدهد.
۱۰- سود خالص (Net Profit)
در زبان حسابداران، ممکن است سود خالص شما به عنوان درآمد خالص یا منافع خالص نیز گفته شود. از آنجا که معمولاً در آخرین خط صورت سود و زیان شرکت مشاهده میشود، اغلب به عنوان Bottom Line خوانده می شود.
حالا سود خالص چیست و به چه دردی میخورد؟ خب، این کل مبلغی است که یک کسبوکار در پایان یک دوره حسابداری مشخص، معمولاً یک ماه به دست آورده یا از دست داده است.
برای تعیین سود خالص خود، میتوانید کل هزینههای کسبوکار خود را از کل درآمد فروش خود کم کنید تا تعیین کنید که چقدر پول شرکت شما بالاتر و فراتر از هزینههای تولید و فروش محصول یا خدمات خود کسبکرده است. سود خالص معمولاً برای تعیین میزان افزایش یا کاهش درآمد یک کسبوکار استفاده میشود.
سخن پایانی
احتمالا اگر وسط خواندن این مقاله دست از آن نکشیده باشید، خیلی خسته شدهاید. خب واقعیت اینست که این تازه بخشی از اصطلاحات مالیست که باید یک کارآفرین نسبت به آنها آگاه و پایه محاسبات آنان در کسبوکار خود را بداند. مشخصا قرار نیست که همهی امور مالی کسبوکارتان را خودتان انجام دهید. بههرحال مهارت و دانش مدیریت مالی، جزو نیازمندیهای اولیه ایجاد یک کسبوکار موفق است. این مهم است که حداقل چند اصطلاح مالی اساسی را بدانید تا درک کنید که شرکت شما چگونه از لحاظ مالی عمل میکند. بعلاوه، در بحث و گفتگو در مورد رشد گذشته و آینده شرکت شما با همکاران، مشتریان بالقوه و سرمایه گذاران، حداقل اندکی دانش از لحاظ مالی همیشه مفید است. انشاالله در فرصت بعدی، بیشتر در مورد اصطلاحات مالیای که محبوب سرمایهگذارانست، قلم خواهم زد.
سپاس از وقتی که برای خواندن این نوشتار صرف کردید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
درست شکست بخورید
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی شش استارتاپ در حوزه بازتوانی و توانبخشی
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه اعتماد پزشکان را به کسب وکارمان جلب کنیم؟