10 دلیلی که پزشکان کارآفرینان خوبی می‌شوند

10 دلیلی که پزشکان کارآفرینان خوبی می‌شوند
10 دلیلی که پزشکان کارآفرینان خوبی می‌شوند

باور قدیمی بر آن است که پزشکان تاجران خوبی نمی‌شوند و درک اقتصادی مناسبی ندارند بنابراین بهتر است به مراقبت از بیماران بپردازند و مسائل کسب‌وکاری و تجاری را به اهلش بسپارند. اگر درست یا غلط بودن این باور را کنار بگذاریم، سوالی که برای من وجود داشت این بود که آیا پزشکان کارآفرینان خوبی نیز نمی‌شوند و به جز تعداد معدودی که احتمالا از ابتدا راهشان را غلط انتخاب کرده بودند، اغلب پزشکان نمی‌توانند کارآفرینان موفق و تاثیرگذاری باشند؟ به همین دلیل برخی از مشخصه‌های پزشکان و کارآفرینان را باهم مقایسه کردم و به 10 مورد زیر رسیدم که نشان می‌دهد پزشکان هم می‌توانند در عرصه کارآفرینی نقش‌آفرینی کنند و ارزش ایجاد نمایند.

1. تصمیم‌گیری و یادگیری:

فرآیند تصمیم‌گیری بالینی بسیار مشابه روندی است که برای تصمیمات تجاری انجام می‌شود. در هر دو فرآیند ما از تجربه به‌ دست آمده از تصمیمات قبلی می‌آموزیم و تصمیم‌های جدید می‌گیریم. چرخه یادگیری که بخشی از تئوری نوپای ناب است و استارتاپ‌ها از آن بهره می‌گیرند بی‌شباهت با مدلی که پزشکان ده‌ها سال است از آن استفاده می‌کنند نیست.

2. تحقیق و آزمون کردن:

پزشکان هر روز مشغول تحقیق و آزمون کردن اقدامات خود و ارتقای آن‌ها هستند. این دقیقا همان کاری است که کارآفرینان تمرین می‌کنند تا در کسب‌وکار خود به کار بگیرند.

3. عدم قطعیت:

با وجود همه پیشرفت‌های علم پزشکی در هیچ موردی در طبابت نمی‌توان با قطعیت نظر داد و پزشکان آمادگی مواجه شدن با این شرایط عدم قطعیت را دارند. کسب‌وکارها به خصوص استارتاپ‌ها نیز در شرایط عدم قطعیت هستند و کارآفرینان می‌دانند چگونه در این شرایط کار کنند.

4. تمایل به دست به کار شدن:

پزشکان و کارآفرینان به قول معروف هر دو مرد عمل هستند. هر دو تمایل دارند که زودتر وارد عمل شوند و مشکل بیمار را حل کنند یا راهکار خود را پیاده‌سازی کنند. حتی پزشکان می‌آموزند که اگر اقدامی تفاوت چندانی برای بیمار ایجاد نمی‌کند آن را انجام ندهند.

5. شناخت الگو‌ها:

پزشکان در شناخت الگوها بسیار کارآمد هستند. بسیاری از فعالیت‌های پزشک به شناخت خوب الگوها و تشخیص آن‌ها در موارد مختلف بستگی دارد. یک کارآفرین نیز برای آنکه بتواند تصمیمات مناسبی اخذ نماید باید بتواند الگوها را به خوبی بشناسد و از آن‌ها در تصمیم‌گیری‌های خود بهره ببرد.

6. مشاهده‌گری و پرسشگری:

یک پزشک برای تشخیص بیماری می‌آموزد که چگونه مشاهده کند، چه سوالاتی بپرسد و چگونه این موارد را برای دریافت پاسخی منطقی به هم متصل نماید. کارآفرینان نیز با مشاهده و پرسشگری سعی در کشف مشکلات و چالش‌های حل نشده گروهی از افراد دارند.

7. سود و زیان:

در پزشکی و تجارت هر تصمیمی مزایا و معایبی دارد و پزشک و کارآفرین هر دو به خوبی می‌توانند سود و زیان تصمیم خود را ارزیابی و براساس این ارزیابی اقدام نمایند.

8. سرسختی و پشتکار:

دوران تحصیل پزشکی طولانی و بسیار سخت و طاقت‌فرسا است. مانند کارآفرینان که سال‌ها به پای ایده خود می‌نشینند تا بالاخره به موفقیت برسند، پزشکان نیز سال‌ها تلاش می‌کنند تا بتوانند به عنوان یک پزشک بیماران را درمان کنند.

9. یادگیری مادام‌العمر:

پزشکان برای آنکه بتوانند به‌روزترین و بهترین درمان‌ها را به بیمارانشان ارائه دهند باید همیشه در حال یادگیری و آموختن باشند. کارآفرینان امروزی نیز بدون کسب دانش روز و یادگیری مداوم نمی‌توانند در کار خود موفق شوند.

10. شجاعت تصمیمات سخت:

در موقعیت‌های مختلف پزشکان مجبور به گرفتن تصمیماتی سخت برای بیماران خود می‌شوند. کارآفرینان نیز مدام در این شرایط قرار می‌گیرد. به عنوان مثال پزشک باید درمان بیماری که دیگر سودی از آن نمی‌برد را قطع کند و کارآفرین نیز باید اقدامی که موثر نبوده را متوقف کند.

همه این موارد نشان می‌دهد که #پزشک_کارآفرین می‌تواند ترکیبی موثر و کارآمد باشد. این ترکیبی است که می‌تواند بسیاری از مشکلات و چالش‌های نظام سلامت، بیماران و سایر ذی‌نفعان حوزه سلامت را حل نماید. با این حال با وجود همه شباهت‌هایی که بین پزشکان و کارآفرینان گفته شد، یک پزشک نمی‌تواند بدون آموزش، کارآفرین خوبی شود. در حقیقت کارآفرینی آموزه‌ها، دانش، اصول و روش‌های خود را دارد و باید مانند یک علم به آن نگاه کرد و آن را آموخت.

منابع: