اشتباهات رایج استارتاپ‌های مراقبت سلامت در منزل

خدمات مراقبت سلامت در منزل یا Healthcare home care یکی از حوزه‌های جذاب برای فعالیت استارتاپ‌ها است. هرچند خدمات در منزل از دیرهنگام وجود داشته است و در ایران نیز کسب‌وکارهای سنتی، اغلب در قالب موسسات و تعاونی‌های پزشکی یا پرستاری این خدمات را ارائه می‌کنند ولی استفاده از تکنولوژی در بهبود این خدمات افق‌های جدیدی را برای رشد و توسعه این کسب‌وکارها گشوده است.

اندازه بازار جهانی مراقبت سلامت در منزل
اندازه بازار جهانی مراقبت سلامت در منزل

از طرف دیگر چند روند کلان در حوزه سلامت نیز به وجود آمده که بر اهمیت و جذابیت این خدمات افزوده است. یکی از این روندها تمایل به کاهش زمان بستری در بیمارستان و ادامه مراقبت و درمان بیمار در منزل است. از مهم‌ترین دلایل این امر می‌توان به هزینه‌های بالای بستری بیمارستانی، محدود بودن تخت‌ها و منابع بیمارستانی و همچنین افزایش عوارض و عفونت‌های بیمارستانی با افزایش زمان بستری اشاره کرد. در نتیجه اکنون فرصت‌های بسیاری در حوزه خدمات مراقبت سلامت در منزل به وجود آمده که نیازمند راهکارهای نوآورانه است.

این بازار بیش از 300 میلیارد دلاری در تمام دنیا کارآفرینان بسیاری را به خود جلب نموده و به تبع آن در ایران نیز مورد توجه تعدادی از کارآفرینان قرار گرفته است. با مروری بر استارتاپ‌های کشورهای دیگر در این حوزه می‌توان نکاتی را دید که شاید توجه به آن‌ها بتواند در راه‌اندازی و توسعه کسب‌وکارهای داخلی راهگشا باشد. برخی از این نکات را در ادامه ذکر می‌کنیم.

اشتباه اول: مدل پلتفرمی

استفاده از مدل پلتفرمی در بین استارتاپ‌های مراقبت سلامت در منزل بسیار رایج است. منظور از مدل پلتفرمی آن است که استارتاپ به عنوان واسط، ارائه‌دهنده و دریافت‌کننده خدمت را به هم متصل می‌کند. شاید دلیل آنکه تمایل به مدل پلتفرمی زیاد است این باشد که مدل پلتفرمی در صنایع مختلفی مانند تاکسی آنلاین یا کارهای خدماتی منزل نتایج خوبی داشته است. اما با کمی دقت می‌توان تعداد قابل توجهی استارتاپ خارجی را یافت که پس از مدتی از شروع کار خود، مدل پلتفرمی را کنار گذاشته‌اند و مدل دیگری را انتخاب کرده‌اند.

یکی از مثال‌های این نوع استارتاپ‌ها استارتاپ آنر (Honor) است. این استارتاپ تنها شش ماه پس از راه‌اندازی، مدل خود را به استخدامی تمام‌وقت یا پاره‌وقت تغییر داد. مهم‌ترین دلایل عدم اقبال مدل پلتفرمی این است که در خدمات مراقبت سلامت در منزل نیاز به نیروی آموزش‌دیده متخصص وجود دارد که با توجه به ریزش ارائه‌دهندگان خدمت در مدل پلتفرمی، آموزش نیروها تقریبا غیرممکن است. از سوی دیگر دریافت‌کنندگان خدمات تمایل چندانی به تغییر مداوم ارائه‌دهندگان خدمت ندارند و در مدل پلتفرمی این امر نیز ممکن به نظر نمی‌رسد.

اشتباه دوم: انتخاب ارزش‌های نامناسب

بسیاری از استارتاپ‌های مراقبت سلامت در منزل هستند که بر ارزش‌هایی مانند صرفه‌جویی در وقت و حتی کاهش قیمت‌ها برای جذب دریافت‌کنندگان خدمت تاکید می‌کنند. شکی نیست که این موارد از جمله ویژگی‌های این استارتاپ‌ها می‌تواند باشد ولی سوال این است که آیا این مهم‌ترین دغدغه دریافت‌کنندگان خدمت است؟

شاید مهم‌ترین ارزشی که در نمونه‌های موفق خارجی استارتاپ‌های مراقبت سلامت در منزل دیده می‌شود اعتماد است. این استارتاپ‌ها با روش‌های مختلفی سعی می‌کنند تا اعتماد دریافت‌کنندگان خدمات را جلب نمایند. از جمله این روش‌ها می‌توان به بررسی سوابق و پذیرش سختگیرانه ارائه‌دهندگان خدمت، تطابق دادن ارائه‌دهنده و دریافت‌کننده خدمت، نظارت و پایش فعالیت‌های ارائه‌دهندگان خدمت و پشتیبانی عالی از مشتریان، اشاره کرد.

به عنوان مثال استارتاپ هوم‌تیم (HomeTeam) تقریبا تمامی موارد ذکر شده در بالا را به بهترین شکل ممکن ارائه می‌دهد. این استارتاپ در سال 2016، از میان بیش از 4 هزار متقاضی تنها 1 درصد آن‌ها را به خدمت گرفت. همچنین هوم‌تیم با نظارت کامل بر گزارش‌های ارائه‌دهندگان خدمت و پشتیبانی بسیار مناسب، رضایت بالای مشتریان خود را جلب نماید.

اشتباه سوم: درنظر نگرفتن بیمه

استارتاپ‌های مراقبت سلامت در منزل در بسیاری از مواقع مشتری خود را اشتباه انتخاب می‌کنند. در حقیقت در مدل کسب‌وکار این استارتاپ‌ها، کاربر که همان دریافت‌کننده خدمت است به طور اشتباه، مشتری یا پرداخت‌کننده هزینه درنظر گرفته می‌شود در حالی که مشتری واقعی باید بیمه باشد. این موضوع بدان معنا نیست که اگر استارتاپی در مدل کسب‌وکار خود از دریافت‌کننده خدمت پول می‌گیرد به کلی اشتباه می‌کند، بلکه باید دلایل و چشم‌انداز آن استارتاپ را بررسی نمود تا متوجه درست یا غلط بودن رویکرد آن شد.

از سوی دیگر، این استارتاپ‌ها به این دلیل بسیار مورد استقبال قرار می‌گیرند چون می‌توانند مجموع هزینه‌های سیستم درمانی را کاهش دهند. این دقیقا همان ارزشی است که شرکت‌های بیمه به دنبال آن هستند. اگر استارتاپی بتواند ثابت‌ کند که می‌تواند هزینه‌های مراقبت از بیمار را کاهش دهد، یا می‌تواند زمان بستری یا احتمال بستری مجدد را کاهش دهد، ممکن است بتواند خدمات خود را تحت پوشش بیمه قرار دهد و یا آنکه یک شرکت بیمه کل استارتاپ را خریداری کند.

اگر به بزرگترین استارتاپ‌های بیمه سلامت مانند اسکار هلث یا کلاور هلث نگاه کنید می‌بینید که خدمات مراقبت سلامت در منزل با مشخصاتی که در بالا گفته شد، حتما در میان بسته‌های خدمتی آن‌ها وجود دارد.

توجه به این نکته لازم است که استارتاپ از ابتدای کار نمی‌تواند شواهد کافی برای جلب نظر بیمه داشته باشد و لازم است تا مدتی با مشتریان دیگری به غیر از بیمه کار کند تا شواهد کافی را به دست آورد. ولی اگر غایت استارتاپ مراقبت سلامت در منزل رسیدن به مشتری بیمه نباشد، با اطمینان زیاد می‌توان گفت که آن استارتاپ محکوم به شکست است و دوام زیادی نخواهد داشت.

وب‌سایت استارتاپ‌هایی که در این مقاله به آن‌ها اشاره شد: