من فارغالتحصیل پزشکی و مشاور استارتاپها، کسبوکارها و سرمایهگذارهای حوزه سلامت بخصوص سلامت دیجیتالام و مدیر عامل شرکت اوسن و مسئول برگزاری برتامه تامزآپ هم هستم.
انگیزه پزشکان از همکاری با استارتاپها چیست؟
وقتی بحث استارتاپهای سلامت میشود پزشکان فقط یکی از مشتریان آنها نیستند. بلکه پزشکان در بسیاری از موارد در نقش بنیانگذار، مشاور یا یکی از مدیران با استارتاپها همکاری میکنند. حال سوال این است که چرا یک پزشک در هر نقشی، با استارتاپها مشارکت میکند؟
در کشورهای دیگر
در کشورهای دیگر به خصوص کشورهای توسعهیافته که استارتاپها سالهاست مشغول فعالیت هستند، حضور پزشکان در اکوسیستم استارتاپی سلامت بسیار پررنگتر از ایران است. شاید دلایلی که منجر به مشارکت پزشکان در آن کشورها میشود دقیقا با آنچه در کشور ما میگذرد منطبق نباشد ولی میتواند راهنمای خوبی برایمان باشد.
کریستیانا فار در مطلبی با عنوان «چرا پزشکان بسیاری به استارتاپها مشورت میدهند» در سال 2016 در مورد انگیزه پزشکان از همکاری با استارتاپها تحقیق کرده است. در این بررسی از 45 نفر از پزشکانی که با استارتاپها همکاری داشتند در مورد انگیزه ایشان سوال شده و بیشترین جواب «Fun» بوده است. در تحلیل این ارزیابی میتوان گفت که اکثر پزشکان به خاطر لذتبخش بودن کار، با استارتاپها همکاری میکنند. در تحقیق فار، انگیزههای بعدی به ترتیب درآمد، نوعدوستی و پرستیژ بودند.
در مقاله دیگری دکتر کریستین استوک، به این نکته اشاره کرده است که پزشکان از اینکه از بازی توسعه تکنولوژیهای سلامت خارج افتادهاند خوشحال نیستند و میخواهند مشارکت و همکاری بیشتری در این حوزه داشته باشند.
در مجموع به نظر میرسد که پزشکان انگیزههای درونی قویای برای مشارکت و همکاری با استارتاپها دارند ولی در بسیاری از موارد دیده میشود که رویکرد استارتاپها بیشتر بر مشوقهای بیرونی استوار است. اینکه چرا مشوقهای بیرونی به تنهایی کارساز نیستند را در ادامه توضیح خواهم داد.
مشوقهای بیرونی
بدون شک هر فردی که با یک کسبوکار همکاری میکند باید منافعی را به دست آورد. اینکه تصور کنیم که اگر یک پزشک خود درآمد خوبی دارد پس در ازای خدمتی که به استارتاپ ارائه میدهد نباید وجهی دریافت کند تصوری اشتباه است. این در حالی است که شاید مهمترین مشوق بیرونی برای همکاری پزشکان با استارتاپها پول است. البته که این مشوق نیز تا حدودی از تصورات اشتباه پزشک در مورد استارتاپها شکل میگیرد. در واقع راهاندازی استارتاپ و همکاری با آن برای کسب درآمد به خصوص برای یک پزشک بسیار پرریسکتر از طبابت کردن است. پزشکانی که وارد این عرصه میشوند باید بدانند که احتمال شکست یک استارتاپ تقریبا بالای 90 درصد است و کمتر از یک درصد از استارتاپها به درآمدهای آنچنانی دست پیدا میکنند.
از دیگر مشوقهای بیرونی میتوان به پرستیژ و شهرت اشاره کرد. شاید برای یک پزشک جوان کسب این موارد از طریق همکاری با یک استارتاپ و یا حتی بنیانگذاری چندین استارتاپ و اضافه کردن عنوان «کارآفرین سریالی» به پروفایل شبکههای اجتماعی انگیزهبخش باشد ولی بدون شک این انگیزه آنقدر قوی نیست که بتواند سختیهای چندین سال کار استارتاپی را هموار نماید.
فکر میکنم اگر پزشکان دیدگاه درستی از محیط، مراحل و مسیر راهاندازی استارتاپها داشته باشند مشوقهای بیرونی اهمیت و ارزش خود را برایشان از دست میدهند. هرچند حتی اگر پزشکی با این چنین انگیزههایی وارد کار استارتاپی شده باشد، دیر یا زود یا اشتیاق و انگیزه خود را از دست میدهد یا آنکه با استفاده از مشوقهای درونی، توان ادامه این مسیر را باز مییابد. اما مشوقهای درونی چه هستند؟
مشوقهای درونی
همه میدانیم که کار استارتاپی مملو از نوآوری، خلاقیت و اتفاقات پیشبینی نشده و در یک کلام هیجانانگیز است. حتی کار تیمی استارتاپی خود میتواند بسیار هیجانانگیز باشد. به نظر من وقتی پزشکانی که مشغول به کار روتین و یکنواخت بالینی هستند فضای کاری استارتاپی را میبینند، بسیار قابل درک است که بخواهند بخشی از زمان خود را به آن اختصاص دهند. همکاری یا بنیانگذاری یک استارتاپ برای بسیاری از پزشکان میتواند یک سرزمین رویایی باشد که نبوغ و خلاقیت خود را در آن به کار ببرند.
در پس ذهن هر پزشک میتوان نیاز به تاثیرگذاری و کمک به مردم را کم یا زیاد پیدا کرد. پزشکی که چنین حسی نداشته باشد بسیار نادر است. همانطور که از تعریف کارآفرینی و اصول راهاندازی استارتاپها میدانیم حل مشکلات مشتریان مهمترین کار یک استارتاپ است و هر چقدر این مشکل بزرگتر و عمیقتر باشد و راهکار مناسبی برای آن ارائه گردد شانس موفقیت استارتاپ بیشتر است. برای پزشکانی که یک به یک بیماران را مداوا میکنند شانس تاثیرگذاری بر تعداد زیادی از افراد بسیار انگیزهبخش است.
اگر زندگی روزمره پزشکان را بنگرید تلاش آنها برای بهبود شرایط در دنیای اطرافشان را میتوانید مشاهده کنید. هرچند گاهی این تلاش در همه یکسان نیست ولی بسیاری از ایشان بیوقفه برای بهبود شرایط افراد از زندگی بیمارانشان تا وضعیت سلامت جامعه خود در تلاش هستند. چشمانداز استارتاپی که میخواهد زندگی بسیاری را بهبود بخشد برای چنین پزشکی بسیار جذاب خواهد بود.
در نهایت بیان این نکته لازم است که برای جلب همکاری پزشک با استارتاپ، مشوقهای درونی و بیرونی هر دو لازم هستند و نمیتوانند جایگزین دیگری شوند. حتما باید منافع مادی و معنوی پزشک حفظ و تامین گردد و از طرف دیگر نیازهای درونی وی نیز در نظر گرفته شود. پزشکان هم لازم است بدانند که راهاندازی و همکاری با استارتاپها راه و رسم خود را دارد و بهتر است که با دانش و اطلاع کافی وارد این عرصه شوند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
دورنمای استارتاپهای سلامت روان
مطلبی دیگر از این انتشارات
چهار استارتاپ که به ترک اعتیاد کمک میکنند
مطلبی دیگر از این انتشارات
پایان خوش یک استارتاپ