ما نیاز به پزشکان کارآفرین بیشتری داریم.

با شنیدن لغت کارآفرینی در وهله اول ایجاد شغل یا ایجاد ثروت به ذهن می‌رسد که البته تعریف غلطی نیست. هرچند ممکن است برخی با مفهوم ایجاد ثروت در حوزه سلامت مخالف باشند و آن را در تقابل با اهداف و رسالت نظام سلامت بدانند ولی شاید اگر به هسته و بنیان کارآفرینی عمیق‌تر نگاه کنیم دلیل نیاز به کارآفرینی در سلامت را بیشتر متوجه شویم.

ما نیاز به پزشکان کارآفرین بیشتری داریم
ما نیاز به پزشکان کارآفرین بیشتری داریم

چرا به کارآفرینی در حوزه سلامت نیاز است؟

انسان‌ها در قرن‌های پیش با تجربه کردن آموختند که چگونه سلامت خود را بهتر حفظ کنند. بعدها برای این تجربه کردن‌ها مدل‌هایی ایجاد کردند و آن‌ها را در قالب علم درآوردند. اکنون ما روش‌های پذیرفته شده‌ای برای حل مشکلات در زمینه درمان، تشخیص و غیره داریم. ده‌ها سال پیش ما نیاز به پژوهشگران بیشتری داشتیم تا مطالعات علمی بیشتری برای اثبات یا رد راهکارهای درمانی و تشخیصی و غیره پیدا کنیم و امروز تعداد قابل توجهی پژوهشگر در سراسر دنیا مشغول به فعالیت هستند. بدون شک هر راهکاری باید با مطالعات علمی سنجیده و ارزیابی گردد ولی ما چقدر در تولید راهکارهای نوآورانه موفق بوده‌ایم؟

رویکرد کارآفرینی به ما می‌آموزد که مشکلات را عمیقا بررسی کنیم و راهکارهایی نوآورانه ارائه دهیم که مشتری واقعا به آن‌ها نیاز دارد. پیشرفت‌های حوزه سلامت در قرن حاضر شگفت‌آور بوده و به شکل قابل توجهی امید به زندگی و کیفیت زندگی افزایش پیدا کرده است. با این حال بسیاری از مشکلات، به خصوص موارد کوچکی که اغلب حل آن‌ها می‌تواند تاثیرات قابل توجهی داشته باشد، هرگز به مرحله‌ای که به صورت سیستماتیک حل شوند نمی‌رسند. تعداد زیادی از این مشکلات بومی، کوچک و یا خارج از دید سیاست‌گذاران، مسئولان و تصمیم‌گیرندگان هستند و هرگز در اولویت قرار نمی‌گیرند. در حالی که هر یک از آنها می‌تواند فرصتی برای خلق یک ارزش واقعی باشد.

در حقیقت ما در حوزه سلامت به افرادی بیشتری نیاز داریم که بتوانند مشکلات واقعی را بیابند، و راهکارهایی نوآورانه، به روز و عملیاتی ارائه دهند و البته بتوانند در پیاده‌سازی و عملیاتی کردن راهکار نیز نقش ایفا کنند.

چرا نقش پزشکان کارآفرین مهم است؟

تقریبا در تمام سیستم‌های سلامت دنیا، پزشک نقشی محوری و کلیدی دارد. مدیریت بیماران، مدیریت تیم درمان، اقدام‌های پیشگیرانه و حتی در بسیاری موارد مدیریت مراکز نیز برعهده پزشکان است. هرچند اکثر اوقات برای ایفای درست این نقش‌ها علاوه بر پزشکی، دانش‌ و مهارت‌های دیگری نیز نیاز است ولی در هر صورت امروزه، به خصوص در کشور ما، ایران، پزشکان در این جایگاه قرار دارند. علاوه بر این تقریبا غیرممکن است که با ساختار فعلی سیستم‌های سلامت، بتوان فرآیندی را یافت که پزشک در آن به نحوی ذینفع نباشد. از آموزش و پیشگیری از بیماری‌ها تا درمان و بازتوانی، از ساخت داروها و تجهیزات پزشکی تا عرضه و فروش آن‌ها، تقریبا به هر موردی فکر کنید مستقیم یا غیرمستقیم پزشک در آن نقش دارد.

اگر کارآفرین را کسی بدانیم که راهکاری مناسب برای مشکلات ارائه می‌دهد، در اولین قدم لازم است که درک درست، عمیق و کاملی از مشکل داشته باشد. سیستم‌های سلامت و به تبع آن مشکلات آن‌ها بسیار پیچیده هستند. برای فهمیدن چنین سیستم پیچیده‌ای فرد باید سال‌ها در این سیستم نه فقط مشاهده بلکه کار هم کرده باشد. حال آنکه سیستم‌های سلامت کشورها بسیار با هم متفاوت هستند و مسائل فرهنگی اجتماعی این تفاوت‌ها را دوچندان کرده است.

در اینجا است که نقش محوری پزشک برای درک مناسب مشکلات در سیستم سلامت بسیار کمک کننده خواهد بود. پزشکان سال‌ها در نظام سلامت آموزش می‌بینند و کار می‌کنند و به همین دلیل از روابط و مشکلات آن به خوبی آگاه هستند. از سوی دیگر با بیماران، سایر پرسنل بهداشتی درمانی و نهادهای نظارتی و مدیریتی سیستم سلامت ارتباط نزدیک دارند و در نتیجه می‌توانند مشکلات ذی‌نفعان مختلف را ببینند. البته یافتن و تحلیل مشکلات یکی از مهارت‌هایی است که یک پزشک کارآفرین باید آن را کسب نموده باشد.

از سوی دیگر، وارد کردن یک ایده نوآورانه و ساختارشکن در نظام سلامت بسیار دشوار است. ما در حوزه سلامت بسیار در مقابل پذیرش تغییرات مقاوم هستیم. بسیاری تصور می‌کنند که این رفتار از غرور نشأت می‌گیرد ولی در حقیقت ما در حوزه سلامت می‌آموزیم که هیچ چیز را بدون مطالعات دقیق علمی نپذیریم. علاوه بر شواهد و مستندات علمی که باید برای پذیرش یک تغییر وجود داشته باشد، کسی که این ایده نوآورانه را مطرح می‌کند هم مهم است. ما وقتی ایده را می‌شنویم، فارغ از اینکه موضوع آن چیست اینکه فردی که آن را ارائه می‌کند دانش، تجربه و سابقه کافی در این زمینه داشته باشد در نظر ما در مورد ایده تاثیر می‌گذارد.

به همین دلیل حضور یک پزشک کارآفرین در تیمی که ایده نوآورانه‌ای را ارائه می‌دهد می‌تواند پذیرش ایده از سوی سیستم سلامت و به خصوص پزشکان دیگر را به صورت محسوسی افزایش دهد. البته حضور پزشک به عنوان ارائه‌دهنده ایده کافی نیست و باید در تمام مراحل ایده‌پردازی، اعتبارسنجی، ساخت، فروش و غیره نقش فعال داشته باشد.

در نهایت اینکه کارآفرینی خود علمی است که نیاز به آموزش و یادگیری دارد و مهارت‌های مختلف آن را باید کسب نمود. بنابراین پزشک کارآفرین باید به همان اندازه که پزشک است یک کارآفرین خلاق و توانمند نیز باشد.