بچین سایت خرید و فروش اینترنتی کالای نو و دست دوم.
نقد و بررسی بازی god of war 4
به جرات می توان گفت بازی GOD Of WAR 4 یکی از بهترین و شگفت انگیز ترین بازی هایی است که تا به حال ساخته شده است.GOD Of WAR 4 یک بازی ویدئویی در سبک اکشن_ماجراجویی است که توسط استودیو سنتا مونیکا ساخته شده و به وسیله سونی اینتراکتیو انترتینمنت در تاریخ 20 آوریل سال 2018 بطور انحصاری برای کنسول پلی استیشن(Ps4) منتشر شد. از همین رو می توان گفت این بازی جزو برترین بازی های ps4 در سال 2018 می باشد.
گاد آو وار 4 هشتمین قسمت از بازی های GOD Of WAR به شمار می رود.به جای اینکه داستان بازی همانند 7 قسمت قبلی بر اساس اساطیر یونانی روایت شده باشد در این قسمت ، بازی بر اساس اساطیر اسکاندیناوی روایت می شود.
باز هم شخصیت اصلی بازی کریتوس می باشد که این بار نسبت به قسمت های پیشین این بازی متفاوت تر و پیر تر ایفای نقش می کند.در این قسمت از سری بازی های خدای جنگ ، کریتوس صاحب فرزندی پسر(آتریوس) شده است که محافظ و استاد فرزندش خود اوست و در این قسمت از سری مجموعه های خدای جنگ فرزند کریتوس در طی بازی کمک های بسیاری در زمینه اکتشافات،حل معماها و مبارزات به پدرش می کند .
بی شک تا لحظه ی نگارش این متن GOD Of WAR یکی از پرفروشترین بازی های سال و بهترین اثرانحصاری PS4 است و فروش بالای این بازی محبوبیت آن را در بین بازی های ps4 نشان می دهد که یکی از اصلی ترین گزینه های خرید بازی ps4 برای مخاطبان این کنسول شده است ،خیلی از سایت های منتقد، بازی GOD Of WAR 4 را یکی از بهترین بازی های نسل جاری میدانند ولی GTI V جایگاه GOD Of WAR 4 را به خود اختصاص داده است و با فروش فوق العاده ای که داشته است موجب شده افراد زیادی این بازی را بیشتر مورد استقبال قراردهند. در ادامه می توانید نقد و بررسی بازی GTA V را نیز مشاهده کنید.
داستان مهیج و سرگرم کننده بازی ، کیفیت بالای کاراکترها و محیط بازی ، صحنه های بسیار جذاب و ... همه همه دست به دست هم داده اند تا محیطی را برای گیمر به وجود آورند که نهایت لذت را از بازی ببرد. شرکت سنتا مونیکا در قسمت جدید بازی خدای جنگ سعی نموده است تا بازی را با جزئیات کامل تر و دقیق تری به مخاطب عرضه نماید تا با استفاده از این امر حس خوب بازی به کاربر انتقال پیدا کند. برخی جزئیات به کاربرده شده در بازی مفاهیم و معانی خاص خود را دارند که در هنگام بازی کردن با آنها مواجه خواهید شد
سنتا مونیکا این بار تمام تلاش خود را به کار برده است است که بازی در بهترین حالت و شرایط خود به دست کاربران برسد و بتواند نگاه های منتقدانه به بازی را به سوی خود جذب نماید از همین رو این بازی با تلاش های شبانه روزی یک تیم بسیار قوی و فوق العاده آماده سازی شده است همچنین سعی شده تا صحنه هایی برای کاربران ایجاد شود که این صحنه ها جزو خاطره انگیزترین و بهترین صحنه هایی باشد که کاربر در طول تمام مدت زمانی که به بازی های ویدیویی پرداخته است باشد.
در ادامه شما را دعوت می کنم تا برخی از صحنه های بازی را در ویدیو زیر مشاهده کنید.
داستان بازی GOD Of WAR 4
سال های زیادی از انتقام گرفتن کریتوس از خدایان المپ نشین می گذشت که در آخرین جنگ کریتوس و پدرش،کریتوس موفق شد زنده بماند و از دستان مرگ بگریزد ، در این بین و بعد از سال ها کریتوس صاحب فرزندی به نام آترئوس می شود که در سرزمین نورس (سرزمینی پر از هیولاها و جنگجویان بزرگ) به زندگی خود ادامه میدادند. کریتوس برای آترئوس هم پدر بود هم استاد،او باید سبک زندگی در نورس را به آترئوس یاد میداد که چطور بتواند با دشمنان روبرو شود و زنده بماند.هدف آترئوس از این همه تلاس برای این بود که بتواند خواسته همسرش(فی) راکه از او خواسته بود خاکسترش را به بلندترین قله جهان برساند، انجام دهد.
داستان کامل بازی جذاب 4 GOD Of WAR
هدف اصلی کریتوس و آترئوس در این بازی این است که خاکستر همسرش را به بلندترین قله ی جهان نورس برسانند.کریتوس برای سنجش توانایی آترئوس او را به یک شکار برد که توانستند یک گوزن را به کمک هم شکار کنند.در راه برگشت بودند که با یک ترول روبرو شدند که موفق شدند او را شکست دهند.بعد کشتن ترول کریتوس پی برد که آترئوس توانایی غلبه بر خشم خود را ندارد زیرا آترئوس بعد مردن ترول همچنان داشت به بدن او خنجر میزد.
وقتی که به خانه رسیده بودند یک مرد غریبه که پشت در خانه بود کریتوس را صدا کرد.وقتی در را باز کرد با مردی روبرو شد که انگار کریتوس را خیلی وقت بود می شناخت و مدام داشت او را نصیحت میکرد. بعد از مدتی کریتوس و مرد غریبه باهم به جنگ و جدال پرداختند که مرد غریبه در این جنگ از خود قدرت عجیبی نشان داد.در حین جنگ کریتوس پی برد که مرد غریبه هیچ دردی را حس نمیکند یعنی او یک رویین تن است.مدت کمی گذشته بود که کریتوس موفق شد بر او غلبه کند و گردن او را بشکند و شکستش دهد.
بعد از پیروز شدن در جنگ با مرد غریبه، کریتوس تصمیم گرفت که خانه را ترک کند و با پسرش به راه خود ادامه دهند.در مسیر خود یک گراز را شکار می کنند و در مسیر خود با یک زن جادوگر مرموز برخورد کردند. این زن آنها را در ادامه مسیر و رسیدن به مقصدشان کمک کرد و آنها را به سرزمین الف هایم برد.وقتی که با آنها به این سرزمین وارد شد بعد از زمان خیلی کمی آنها را بدون هیچ دلیلی ترک کرد و به سرزمین خود برگشت.
در ادامه مسیر،کریتوس و آترئوس به مکانی رسیدند که آن مرد غریبه(در ظاهر کشته شده بوده است) و دو نفر که او را همراهی میکردند مکان کریتوس را از یک زندانی می پرسیدند که زندانی با این که مکان آنها را میدانست ولی هیچ چیزی به آنها نگفت و آنها آن مکان را ترک کردند.بلافاصله کریتوس و آترئوس به نزد زندانی رفتند و مشخص شد که آن زندانی میمر (خدای دانش نورس) است.میمر توسط "اودین ها" سال های زیادی در داخل درخت زندانی شده بود.میمر به کریتوس و آترئوس گفت که بلندترین قله نورس در "یوتون هایم" قرار دارد همچنین هوییت مرد غریبه و همراهانش را افشا کرد که مشخص شد مرد غریبه "بالدر" پسر اودین است و دو همراه او "مگنی" و "مودی" که پسران ثور بودند.میمر که به مدت صد سال میشد که در درخت زندانی بود از کریتوس خواست که سرش را ببرد.کریتوس نیز درخواستش را قبول کرد و سرش را برید و آن را پیش زن جادوگر برد.
زن جادوگر توانست سر میمر را احیا کند و او را زنده کند.میمر با دیدن جادوگر هوییت او را نیز افشا کرد. او الهه"فریا"،همسر اودین بود.کریتوس بخاطر پنهان کاری فریا،با عصبانیت آنجارا ترک کرد.
بعد از اینکه کریتوس و آترئوس و میمر آن مکان را را ترک کردند به "یورمونگاند" ،مار جهان رسیدند.زبان مار شبیه زبان مردگان بود که کسی نمیتوانست زبان او را متوجه شود ولی میمر توانست با او ارتباط برقرار کند و حرف بزند.مار،جثه ی خیلی بزرگی داشت که از آینده و زمان "راگناروک" آمده بود.با توجه به این که چهره آترئوس برای مار آشنا بود قبول کرد که به آنها کمک کند.
سپس پسران ثور که همه جا را برای پیدا کردن کریتوس و آترئوس گشته بودند بلاخره آنها را آنجا پیدا کردند.مگنی که برادر بزرگتر بود خاستار تسلیم شدن کریتوس و پسرش شد که کریتوس این کار را قبول نکرد و مبارزه ای سخت بین آنها شد.کریتوس که مرد قدرتمندی بود توانست مگنی را بطور وحشیانه ای از پا دربیاورد و او را بکشد.برادر کوچکتر(مودی) که کشته شدن برادرش را با چشمان خود دید از ترس پا به فرار گذاشت و آنجا را هرچه سریع تر ترک کرد سپس نزد پدرش رفت که پدرش رفتار خوبی با مودی نداشت پس مودی تصمیم گرفت که از کریتوس انتقام خون برادرش را بگیرد.
مودی توانست کریتوس را در یک مکانی غافل گیر کند و او را با قدرت الکتیریسته به اختیار خود دربیاورد.او که کریتوس را به اختیار خود درآورده بود قصد داشت با مسخره کردن پدر و مادر آترئوس ،او را آزار دهد که این کار مودی باعث عصبانیت شدید آترئوس و موجب برافروخته شدن خشم اسپارتان او شد ، در نتیجه آترئوس که قدرت فیزیکی کافی نداشت از حال رفت.سپس قدرت اسپارتان کریتوس برافروخته شد و توانست خود را از زیر فشار الکتیریسته مودی خارج کند.
مودی بار دیگر از ترس کریتوس پا به فرار گذاشت و کریتوس که دید آترئوس حال خوبی ندارد مجبور شد دوباره به پیش فریا برای کمک به پسرش برگردد.فریا خاستار این شد که کریتوس به "هل هایم"برود و پیزی را که میخواهد برایش بیاورد تا بتواند جون پسرش را نجات دهد. کریتوس برای اینکه به هل هایم برود به تیغه های آشوبی که حامل عنصر آتش است و در خانه اش قرار داشت نیاز دارد.کریتوس به خانه خود رسید و از زیر کفپوش خانه اش تیغه های آشوب را بیرون آورد.در این حین "آتنا" پدیدار شد و کریتوس را یک هیولای خشن نامید.کریتوس حرف آتنا را قبول کرد و گفت آری من یک هیولا هستم ولی ازین پس هیولای تو نخواهم بود.
کریتوس توانست با زحمت بسیار،چیزی که فریا از هل هایم خواسته بود را پیدا کند و بیاورد.فریا دلیل بیهوش شدن آترئوس را ندانستن قدرت هایش میدانست.گویا آترئوس به هوش آمده و حرف های فریا را شنیده بوده سپس کریتوس دیگر نتوانست خدا بودن آترئوس را پنهان کند و تصمیم گرفت که به او بگوید که او یک خدا است.آترئوس که فهمیده بود یک خدا است از کریتوس درباره اینکه چگونه میتواند گرگ باشد سوال میکرد.
بار دیگر مودی سر راه پدر و پسر درآمد.اینبار نتوانست فرار کند و بدست آترئوس کشته شد.آترئوس به دلیل این که مادرش را مسخره کرده بود او را بطور وحشتناکی کشت.
پدرو پسر برای رفتن به یوتون هایم به چشم های میمر که بطور تصادفی یورمونگاند آنها را خورده بود احتیاج داشتند بنابراین تصمیم گرفتن که برای گرفتن چشم میمیر برگردند پیش یورمونگاند.در مسیری که میرفتند بالدر در آنجا کمین کرده بوده و منتظر آنها بود.با رسیدن آنها به بالدر،بالدر توانست ضربه ای محکم به کریتوس وارد کند وآترئوس را بدزدد و با اژدهای خود فرار کند.ضربه بالدر بر روی کریتوس تاثیری نداشت و کریتوس توانست آنها را دنبال کند و بر روی اژدها بپرد.در همانجا شروع به مبارزه ای نفس گیر کردند که درگیری آنها موجب شد که آنها به دروازه هل هایم رسیدند و همگی وارد هل هایم شدند.درآنجا بالدر توهم زده بود و داشت با مادرش حرف میزد.مادرش یعنی فریا طلسمی قوی روی بالدر گذاشته بودکه او را تبدیل به یک رویین تن کرده بود.او اصلاً هیچ چیزی را در زندگی حس نمیکرد و بخاطر این طلسم از دست مادرش ناراحت و عصبانی بود.
سپس کریتوس و آترئوس راه خروجی از هل هایم را پیدا کردند و توانستد که از آنجا خارج و پیش یورمونگاند بروند.آنها از یورمونگاند اجازه ورود ب دهانش را گرفتند و به داخل شکم او برای یافتن چشم میمیر رفتند.زمانی که آنها دنبال چشم میمیر بودند بالدر از مکان آنها آگاه شد و به یورمونگاند حمله کرد.پدر و پسر مجبور شدند که از داخل بدن مار بیرون بیایند و کریتوس دوباره در مقابل بالدر قرار گرفت.فریا نیز در آنجا حضور داشت و بعد از سالها با پسر خود روبرو شد.فریا تلاش زیادی برای جلوگیری از مبارزه بین آنها کرد ولی بی نتیجه بود و آترئوس درست وسط مبارزه آنها قرار گرفت و در همین حال بالدر ضربه ای سخت به سینه ی آترئوس وارد کرد .آترئوس که تیری از جنس "گیاه دارواش" را همراه خود داشت به دست بالدر فرو کرد و بالدر اینبار دردی را احساس کرد و طلسم مادرش شکسته شد.این اتفاقی بود که فریا از آن ناراحت بود ولی بالدر برعکس مادرش خیلی خوشحال بود.
بالدر برای چندمین بار به کریتوس حمله ور شد که کریتوس توانست جلوی او را بگیرد و شکست دهد ولی او را زنده نگه داشت.اینبار بالدر روی فریا حمله ور شد و قصد داشت که او را خفه کند که باز هم کریتوس مانع کار او شد و فریا را نجات داد و گردن بالدر را برای بار دوم شکست و او را جلوی چشمان مادرش کشت.با وجود اینکه کریتوس جان فریا را نجات داده بود ولی فریا بخاطر کشته شدن پسرش به دست کریتوس،اینبار کریتوس را نفرین کرد.میمیر بعد کشته شدن بالدر به شروع زمستانی سخت و طاقت فرسا اشاره کرد که 3 سال طول میکشد.بخاطر کشته شدن بالدر زمستان چن سالی نزدیک تر شد. این زمستان مقدمه ای برای رویداد"راگناروک"بود.
حال کریتوس و آترئوس میتوانستند به مسیر خود یعنی یوتون هایم ادامه بدهند و به ماموریت خود پایان دهند.آنها در آنجا با چیزهای عجیبی روبرو شدند مثلاً غارنگاره هایی بودند که تمام کارهایی که طول سفر انجام داده بودند را شرح کرده بود. فی از آینده آنها و تمام اتفاقهای گذشته با خبر بود.یکی ازین تصاویر که مربوط به آینده بود که نشان میداد آترئوس بالای سر کریتوس نشسته و چیز عجیبی شبیه مار از دهان او خارج شده است.
آترئوس از پدرش در مورد نام خود پرسید که چرا روی دیوار ها نام او را لوکی نوشتند و کریتوس درجواب سوالش کفت که مادرت تصمیم داشت نام تو را لوکی بگذاریم اما من او را متقاعد کردم که نام تو را آترئوس بگذاریم زیرا آترئوس نام یکی از اسپارتان های بزرگ و سرزنده بود.در نهایت با سعی و تلاش های بسیار و سختی های راه ،کریتوس و آترئوس توانستند به بلندترین قله ی یوتون هایم برسند و خاکستر فی را آنجا پخش کنند و به ماموریت خود پایان دهند.
و در آخر بازی و بازگشت آنها به خانه ، آترئوس خوابی را از آینده دید که یک مردی با عصبانیت به خانه آنها حمله کرده و طوفانی را در آنجا اینجاد کرده است.کریتوس و آترئوس از خانه بیرون آمدند و با مردی عصبانی روبرو شدند که در دستش چکش برقی وجود داشت.آن مرد "ثور" بود،برادر بالدر و پدر مگنی و مودی بود که برای انتقام آنها آمده بود.
معرفی شخصیت های بازی 4 GOD Of WAR
کریتوس || آترئوس || بالدر || فی || یورمونگاند || فریا || مگنی و مودی || ثور || اودین
کریتوس
شخصیت اصلی داستان است که به همراه خانواده اش به اسکاندیناوی آمده و به زندگی خود ادامه میداد که همسرش جان خود را از دست داد. کریتوس بخاطر خواسته همسرش که خاکسترش را روی بلندترین قله ی جهان پخش کند مجبور شد با پسرش به سفر برود. کریتوس در سفر با مشکلات زیادی برخورد کرد که توانست با قدرتی که داشت همه آنهایی که مقابلش ایستاده بودند را بکشد.
آترئوس
پسر کریتوس و فی است که ر ابتدای بازی روش شکار کردن را از پدرش می آموخت که مجبور به سفر شدند.آترئوس پدرش را در این سفر همراهی میکرد و پا به پای او می رفت.آترئوس اطلاعات خوبی نسبت به سن خود درباره جهان نورس داشت.آترئوس مجبور شد در سفر خود چندین نفر را نیز بکشد.
بالدر
دشمن اصلی کریتوس، کسی است که جلوی خانه کریتوس به او حمله کرد.پسر اودین و فریا است که توسط مادرش طلسم شده و به یک رویین تن تبدیل شده که هیچ دردی را حس نمیکند ولی گیاه دارواشی که آترئوس به دست او فرو کرد طلسم رویین تنی او را شکست.
فی
مادر آترئوس و همسر دوم کریتوس است که یک یوتون است و صاحب اصلی تبر لوایاتن است.به دلایل نامعلومی مرده و از کریتوس خواستار این بود که خاکسترش را بر روی بلندترین قله ی جهان پخش کنند.
یورمونگاند
یورمونگاند به مار جهان معروف است که از آخرین یوتون ها است.او به کریتوس و آترئوس در راه رسیدن به بلندترین قله ی جهان کمک میکند که با ثور دشمنی دارد و آنها در راگناروک قصد کشتن یکدیگر را داشتند.
زن جادوگر(فریا)
فریا،مادر بالدر و همسر سابق اودین است.او یک الهه ونیر است.فریا قدرت های عجیبی دارد که کریتوس و آترئوس را در راه رسیدن به هدفشان کمک میکند.
مگنی و مودی
مگنی و مودی پسران ثور هستند که با بالدر دست به یکی کرده اند کریتوس و پسرش را بکشند که موفق به انجام این کار نمیشوند.
میمر
میمر خدای دانش جهان نورس است که توسط ثور 100 سال در داخل درختی زندانی شده،کریتوس سر او را میبرد و زن جادوگر احیا میکند.میمیر برای رسیدن کریتوس و آترئوس به هدفشان کمک های زیادی میکند.
ثور
ثور خدای رعد و پسر اودین و پدر مگنی و مودی است که در آخر بازی قصد مبارزه با کریتوس و آترئوس را دارد.
اودین
شخصیتی منفی دارد که داخل بازی دیده نمیشود.اودین پدر پادشاه آسگارد و همچنین خدایان آسیر است.اودین همسر سابق فریا و پدر بالدر و ثور است.
سخن پایانی
بازی God of war یا همان بازی خدای جنگ جزو برترین بازی هایی است که با یک داستان فوق العاده همراه شده است. سایت بچین پیشنهاد می کند حتما آن دسته از افرادی که تمایل به بازی های با چنین سبکی دارند ، این بازی زیبا و مهیج را از دست ندهند. در آخر باید اشاره کنیم وبسایت بچین این امکان را برای کاربران خود فراهم کرده است که در صورت تمایل از بازی های ps4 دست دوم نیز بتوانند استفاده کنند و با استفاده از این روش هزینه های خود را کاهش دهند. همچنین شما عزیزان می توانید بازی های خود را در وبسایت ما به فروش برسانید.
مطلبی دیگر در همین موضوع
اندر مصائب یک بازیباز قسمت اول
مطلبی دیگر در همین موضوع
اسیلوسکوپ، نه برای فیزیک بلکه برای بازی
بر اساس علایق شما
جشن نو دانشجو معلمان🎓