آیا علم تجربی اراده آزاد را رد می کند؟ یک فیزیکدان می گوید نه

مارسلو گلایزر خاطرنشان می کند که ذهن منظومه شمسی با قوانین deterministic سفت و سخت نیست.

یکی از آزاردهنده ترین پیامدهای ماتریالیسم در علم مدرن این استنباط است که علم وجود اراده آزاد را رد می کند. البته، در واقع اینطور نیست، اما حتی انکار اشتباه اختیار، پیامدهای عمیق و بسیار نگران کننده ای برای ساختار اجتماعی، نظام عدالت کیفری و شیوه حکومت ما دارد. افرادی که گمان می‌رود فاقد اراده آزاد هستند، در نهایت چیزی بیش از گاوهای قابل گله‌داری نیستند و همانطور که فیلسوف هانا آرنت مشاهده کرده است، انکار اراده آزاد - و نفی مسئولیت فردی که به دنبال آن است - سنگ بنای توتالیتاریسم است.

مارسلو گلایزر
مارسلو گلایزر

مارسلو گلایزر، فیزیکدان و فیلسوف در Big Think به این اشتباه اشاره می کند که فیزیک و علوم اعصاب اراده آزاد را رد می کنند:

« ذهن منظومه شمسی با قوانین deterministic سفت و سخت نیست. ما هیچ سرنخی نداریم که از چه نوع قوانینی پیروی می کند، جدای از قوانین تجربی بسیار ساده در مورد تکانه های عصبی و انتشار آنها، که قبلاً دینامیک غیرخطی پیچیده ای را نشان می دهد. با این حال، کار در علوم اعصاب باعث بازنگری در مورد اراده آزاد شده است، حتی تا جایی که آزادی انتخاب ما را زیر سوال می برد. بسیاری از عصب شناسان و برخی از فیلسوفان اراده آزاد را یک توهم می دانند. به عنوان مثال، سام هریس، کتاب کوتاهی نوشت که در این مورد بحث می کند.»

استدلال علیه اراده آزاد بر چندین ادعای اشتباه استوار است. اولین اشتباه این ادعا است که طبیعت جبرگرا و deterministic است - که تغییرات در جهان طبیعی کاملاً توسط وضعیت امور بلافاصله قبل از تغییر تعیین می شود و بنابراین ما نمی توانیم آزادانه انتخاب کنیم زیرا انتخاب های ما توسط وضعیت مغز ما بلافاصله قبل از تغییر تعیین می شود. انتخاب. با این حال، تحقیقات در فیزیک شامل قضیه بل در نیم قرن گذشته به وضوح نشان می‌دهد که در سطح کوانتومی، طبیعت حداقل به معنای محلی deterministic و جبری و قطعی نیست. جبرگرایی در فیزیک یک فرض اشتباه است، و بنابراین هرگونه استنباط مبنی بر اینکه جبر فیزیکی اراده آزاد را رد می کند، مبتنی بر یک فرض اشتباه است.

اشتباه دوم عدم درک این موضوع است که انکار اراده آزاد خود ابطال کننده است. اگر افکار و اعمال ما به طور کامل توسط فرآیندهای فیزیکی تعیین شوند، پس افکار و اعمال ما نمی توانند ادعای حقیقت باشند - فرآیندهای فیزیکی قیاس منطقی نیستند. اگر حالات ذهنی ما کاملاً توسط حالات فیزیکی مغز ما تعیین می شود، دلیلی نداریم که "حقیقت" را به هیچ حالت ذهنی نسبت دهیم.

گلایزر به اشتباه سوم اشاره می کند - تفسیر نادرست از تحقیقات علوم اعصاب در مورد اراده آزاد:

«این نتیجه‌گیری تکان‌دهنده [این که اراده آزاد یک توهم است] از مجموعه‌ای از آزمایش‌ها به دست می‌آید که چیزی کاملاً قابل‌توجه را آشکار می‌کند: مغز ما قبل از اینکه بدانیم یک مسیر عملی را تعیین می‌کند. آزمایش‌های پیشگامانه بنجامین لیبت در دهه 1980 با استفاده از EEGو آزمایش‌های جدیدتر با استفاده از fMRI یا ایمپلنت‌ها مستقیماً در نورون‌ها نشان داد که ناحیه حرکتی مسئول ایجاد حرکت در پاسخ به یک سؤال، هفت ثانیه قبل از اینکه سوژه از آن آگاه شود، فعال شد. به نظر می رسد که مغز قبل از اینکه ذهن در مورد آن بداند در حال تصمیم گیری است. اما آیا واقعا اینطور است؟

این آزمایش رد شده است، که در واقع به دور از تعجب است. اما آنچه شگفت‌انگیز بود، حجم عظیمی از سر و صدایی بود که ادعاهای علیه اراده آزاد ناشی از این نوع آزمایش ایجاد کرد. برای استناد به موضوع سنگین اراده آزاد بر اساس آزمایش‌هایی که فعالیت نورون‌ها را زمانی که افراد انگشتان خود را برای فشار دادن دکمه‌ای حرکت می‌دهند، اندازه‌گیری می‌کنند، به سختی نمی‌تواند تعیین‌کننده باشد. اکثر انتخاب هایی که ما در زندگی می گیریم، تصمیمات پیچیده و چندلایه ای هستند که اغلب زمان زیادی می برد. »

نتیجه گیری لیبت مبنی بر اینکه تصمیم گیری آگاهانه قبل از نیم ثانیه فعالیت ناخودآگاه مغز انجام شده است، معلوم شد اشتباه بوده است. به نظر می رسد فعالیت مغزی ثبت شده توسط لیبت و سایر محققینی که او را دنبال می کردند نشان دهنده "نویز" غیر اختصاصی در شبکه های عصبی است که با وضعیت ذهنی منتهی به انتخاب ساده مرتبط است. تحقیقات دقیق تر نشان داده است که فعالیت مغزی که بیشترین ارتباط را با تصمیم گیری دارد، همزمان با آگاهی از انتخاب اتفاق می افتد. هیچ دلیل مبتنی بر علم اعصاب برای شک در واقعیت اراده آزاد وجود ندارد.

گلایزر نتیجه می گیرد:

«این امر به دلایل بسیاری باید برای اکثر مردم تسکین دهنده باشد. اولاً، ما قطعاً ماشین های خودکارهای بدون انتخاب نیستیم. دوم، ما در واقع باید مسئولیت اعمال خود را بپذیریم، از هدر دادن آب در یک دوش طولانی گرفته تا کشتن یک نفر با تیراندازی. هیچ ماشین کیهانی وجود ندارد که ما را مجبور به انجام کارها کند، به این صورت یا آن طرف. این بدان معناست که ما باید با نحوه زندگی خود و نحوه ارتباط خود با یکدیگر و سیاره روبرو شویم، زیرا بدانیم که انتخاب های ما عواقبی دارد که فراتر از حباب کوچک وجود ما است.»

وضعیت فعلی فیزیک و عصب شناسی ما کاملاً با این استنباط که اراده آزاد واقعی است سازگار است. انتخاب های ما توسط حالات مغز یا محیط ما تعیین نمی شود. البته ما تحت تأثیر عوامل مختلفی هستیم، اما در اکثر شرایط می توانیم آزادانه اعمال خود را انتخاب کنیم.

بدون اراده آزاد ما نمی توانیم تابع قانون اخلاقی باشیم. با این حال، تقریباً همه انسان‌ها به طور مداوم سنگینی استدلال اخلاقی را احساس می‌کنند. گلایزر حق دارد به این نکته اشاره کند که فیزیک و علوم اعصاب قرن بیست و یکم به وضوح از واقعیت اراده آزاد - واقعیت تلاش های مداوم برای "انجام کار درست" - که همه ما در زندگی روزمره خود احساس می کنیم، پشتیبانی می کند.

مایکل اگنور