دانشجوی پزشکی علاقه مند به فلسفه
تجربیات نزدیک به مرگ ( NDE ) : توهّم یا تجرّد ؟

تعریف near death experience : NDE رویدادهایی هستند که برخی افراد در حالت مرگ مغزی یا کمای عمیق ، معمولا به صورت اول شخص تجربه می کنند . مواردی از قبیل دیدن یک عزیز از دست رفته ، خاطرات گذشته ، مشاهده وقایعی در آینده ، تجربه ی رفتن به جهانی دیگر ، مشاهده اعمال پزشکان و پرستاران در اتاق عمل ، تجربه ی جدا شدن از بدن و ... از این دست هستند . در حال حاضر دو رویکرد غالب در بین دانشمندان و محققین در قبال این پدیده وجود دارد . یک گروه که معتقد به رویکرد فیزیکالیستی هستند که بر اساس آن می توان با توجه به علوم نوروساینس و نوروفیزیولوژی ، برای هر یک از این تجربیات گوناگون تبیین های علمی ارائه داد و علت آن ها را توضیح داد . گروهی دیگر از محققین ، که به نوعی قائل به دیدگاه متافیزیکی هستند ، معتقدند که با توجه به دانش فعلی ما در علوم نوروساینس و نوروفیزیولوژی ، بشر نمی تواند برای این پدیده ها ( و یا حداقل برای برخی از آن ها ) تبیین های علمی دقیقی ارائه دهد . در این متن به طور خلاصه استدلال های هر یک از این دو دیدگاه را بررسی خواهیم کرد و همچنین شواهد مهمی که تاکنون در تحقیقات NDE به دست آمده را مرور خواهیم کرد .

دیدگاه فیزیکالیست ها
این گروه از دانشمندان معتقدند که غالب تجربیات NDE ناشی از توهم مغز است . مایکل مارش از محققین پیشرو در این حوزه بیان می کند که وقتی مغز در حال برگشت از حالت مرگ مغزی یا کمای عمیق است و جریان الکتریکی دوباره در نورون ها برقرار می شود ، به دلیل یکسری تغییرات در مغز این گونه توهمات رخ می دهند . تبیین های نوروفیزیولوژیک گوناگونی برای این پدیده مطرح می شود که در آزمایش های متعدد وجود آن ها در زمان وقوع NDE ثابت شده است . از جمله این تبیین ها می توان به آزادسازی برخی مواد شیمیایی مانند کتامین و اندورفین ، هیپوکسی ( اکسیژن ناکافی ) در مغز ، ایسکمی ( خونرسانی ناکافی ) در مغز و ... اشاره کرد . در واقع این گروه از دانشمندان آسیب های پاتولوژیکال و اختلالات ساختاری را که در زمان مرگ درون مغز روی می دهند ، دلیل این توهمات می دانند .
این تبیین های نوروفیزیولوژیک هر کدام در شرایط خاصی دیده شده اند و اینگونه نبوده که همه ی آنها در تمام موارد NDEحضور داشته باشند . برای مثال جهت تایید اثر گذاری برخی مواد شیمیایی در تجارب NDE ، پژوهش هایی صورت گرفته که با تجویز برخی مواد شیمیایی و مخدر ها توانسته اند شرایطی مشابه NDE ( مانند تجربه جدا شدن از بدن ) را شبیه سازی کنند . همچنین برخی از تحقیقات نشان داده اند که ایسکمی در نقاط مختلف مغز با برخی از این تجربیات رابطه ی نزدیکی داشته است . برای مثال ایسکمی در لوب اکسیپیتال مغز اغلب با مشاهده ی یک تونل با انتهای روشن همراه بوده است . و یا ایسکمی در لوب پریتال مغز اغلب با تجربه ی جدایی از بدن همراه بوده است .

اینکه چرا این توهمات ( از دیدگاه فیزیکالیست ها ) اغلب درباره ی مسائل ماورا الطبیعه مانند دیدن یک تونل با انتهای روشن ، دیدن یک عزیز از دست رفته ، مشاهده انبیا یا فرشتگان و ... است ، در تحقیقات علمی مشاهده شده است که پیش فرض های مذهبی و فرهنگی که افراد در باره ی مرگ دارند در این زمینه دخیل است . همچنین تحقیقات نشان می دهند که تفاوت هایی که در پس زمینه ی فرهنگی و مذهبی افراد مختلف وجود دارد ، در ایجاد تفاوت بین تجربیات این افراد کاملا موثر است . عموما افرادی که اعتقادات فرهنگی و مذهبی آنها تفاوت بارزی دارد ، تجربیات NDE آنها نیز با هم متفاوت است .
یکی از ویژگی های منحصر به فردی که درباره ی NDE در تحقیقات وجود دارد اینست که برخی از این افراد تجربیات خود را با وضوح بسیار بالایی به خاطر می آورند و حتی ذکر میکنند که از خاطرات معمولی خود نیز بهتر در ذهنشان نقش بسته است ، گویی که انگار از واقعی هم واقعی تر بوده اند . تبیین علمی که دانشمندان برای این موضوع می آورند ، اینست که بار هیجانی سنگینی که این تجربیات برای فرد دارند باعث می شود که مغز فرد آنها را با شفافیت بالایی در خود نگه دارد . البته لازم به ذکر است که افراد زیادی وجود داشتند که تجربیات NDE خود را به یاد نداشتند .

دیدگاه متافیزیکی
این گروه از دانشمندان معتقدند که تببین های نوروفیزیولوژیک که تاکنون برای این پدیده ها ارائه شدند ، نمی توانند آن ها را به طور موثر و کامل توجیه کنند . بزرگترین نقدی که این گروه بر محققین قائل به فیزیکالیست وارد می کنند ، این است که نسبت دادن توهم به این نوع تجربیات صرفا می تواند منوط به آن دسته از تجربیات باشد که راجب به امور ماورا الطبیعه و آن جهانی ( ورود به جهانی دیگر ، مشاهده فرشتگان و انبیا ، مشاهده یک عزیز از دست رفته و ... ) هستند . اما نوعی دیگر از تجربیات NDE راجب اموری هستند که به صورت ابژکتیو و عینی در این جهان به وقوع پیوسته اند . مواردی از قبیل مشاهده پزشکان و پرستاران و شنیدن مکالمات آن ها ، مشاهده اتفاقات خارج از بیمارستان و اطراف آن محل در همان لحظه ، مشاهده زمان مرگ یکی از اطرافیان در آینده و ... از این نوع هستند . محققین متافیزیکی معتقدند که دیدگاه توهم گرایی نمی تواند این نوع از تجربیات NDE را تبیین کند .
آقای جفری لانگ بر بیش از 4000 نفر در آمریکای شمالی که تجربیات NDE را داشته اند مطالعه انجام داده و مشاهده کرده که 45 % از این افراد از مشاهدات عینی و واقعی که در اطراف آن ها در حال وقوع بوده است گزارش داده اند . آقای پیم ون لومل نیز مطالعه ای بر روی بیش از 3000 نفر در اروپا که سابقه تجربیات NDE را داشته اند ، انجام داده است . در این مطالعه نیز تعداد زیادی از افراد تجربیاتی را گزارش کرده بودند که به طور عینی در اطراف آن ها در حال وقوع بوده است . همچنین مطالعه ای در سال 1997 بر روی 31 نفر انجام شد که کور مادرزادی بوده اند و سابقه ی تجربیات NDE را داشتند . این افراد در لحظه ای که هیچگونه فعالیت نورورنی در مغز خود نداشته اند ، مشاهده ی اتفاقات در حال وقوع در اتاق عمل را گزارش کرده بودند . در حالی که به دلیل بیماری خود هیچ سابقه ای از بینایی از ابتدای تولد خود نداشته اند ! .

در واقع استدلالی که این دسته از محققین ارائه می دهند این است که بر اساس مبانی نوروساینس و علوم شناختی لازمه اینکه مغز انسان بتواند در آن لحظه وقایع عینی در اطراف خود را درک کند ، این است که داده های حسی مانند شنوایی و بینایی به مغز ارسال شود و نورون های مغز با داشتن فعالیت الکتریکی آن ها را پردازش کنند . همچنین این را می دانیم که بعد از ایست قلبی بلافاصله جریان خون مغز قطع می شود و 20-10 ثانیه بعد از آن ، نوار مغز یا همان EEG خط صاف را نشان می دهد ( یعنی فعالیت نورون ها کاملا از بین رفته است ) . اما براساس مطالعات ، اکثر این تجربیات عینی از محیط اطراف زمانی روی داده اند که به دلیل ایست قلبی فعالیت نورون ها صفر بوده و هیچ ادراک حسی نیز وجود نداشته است . لازم به ذکر است که اکثر این تجربیات عینی از وقایع روی زمین ، با وضوح بالا و آگاهی قوی بوده است . چیزی که با فعالیت صفر نورونی غیر ممکن به نظر می رسد .
منابع :
1. Holden, Janice Miner, ed. 2016. The Self Does Not Die: Verified Paranormal Phenomena from Near-Death Experiences
2. Greyson, B., E. W. Kelly, and E. F Kelly. 2009. “Explanatory Models for Near-Death Experiences
3. Kelly, Edward F. 2010. Review of Michael N. Marsh’s Out-of-Body and Near-Death Experiences: Brain-State Phenomena or Glimpses of Immortality
4. Marsh, Michael N. 2010. Out-of-Body and Near-Death Experiences: Brain-State Phenomena or Glimpses of Immortality
5. Ring, Kenneth, and Sharon Cooper. 1997. “Near-Death and Out-of-Body Experiences in the Blind.
6. Blanke, Olaf. 2005. The out – of – body experience : disterbud self – processing at the temporo – parietal junction.
7. Belanti, John. 2008. Phenomenology of Near-death experience: a cross-cultural perspective.
8. Moore, Lauren E. 2017. Characteristics of memories for near-death experience.
9. Ghasemiannejad Jahromi, Alinaghi. 2020. The phenomenology of Iranian near-death experience.
10.Lommel, P van. 2001. Near-death experience in survivors of cardiac arrest: a prospective study in the Netherlands.
مطلبی دیگر از این انتشارات
ماده بُعد دارد، یعنی دوری در بن آن تنیده شده است
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا باید فیلم اینتراستلار را ببینیم و فلسفه زمان
مطلبی دیگر از این انتشارات
A Passage From the Art of Mind