حتی نورون ها هم بچه پولدار دارند!

حتی نورون ها گروه های غنی و گروه های فقیر دارند.هر دو گروه کارهای مختلف انجام می دهند و برای عملکرد مغز ضروری هستند

گیورگی بوزاکی ، عصب‌شناس دانشکده پزشکی دانشگاه نیویورک ، مقاله‌ای طولانی در ساینتیفیک امریکن ارائه می‌کند و توضیح می‌دهد که چگونه او به جای دیدگاهی «بیرون به درون» در مورد نحوه عملکرد مغز، دیدگاه «درون به بیرون» را اتخاذ کرد. از نظر او، مغز در درجه اول مشغول خودسازماندهی است و اطلاعات بیرونی را به منظور کمک به آن پروژه ترکیب می کند.

در طول انجام این کار، او به طرز سرگرم کننده ای دو نوع مختلف نورون و کارهایی که انجام می دهند را توصیف می کند:
بیشتر نورون‌ها فقط به دیگران به صورت ضعیفی متصل هستند، در حالی که زیرمجموعه‌ ای کوچک‌تر، پیوندهای قوی را حفظ می‌کنند. اقلیت به شدت مرتبط همیشه در حالت آماده باش هستند. به سرعت تکانه های عصبی خود را شلیک می کنند، اطلاعات را به راحتی در گروه خود به اشتراک می گذارند، و سرسختانه در برابر هر گونه تغییر در مدار نورون مقاومت می کنند
به دلیل اتصالات زیاد و سرعت بالای ارتباط آنها، این زیرشبکه های نخبه که گاهی اوقات به عنوان یک "باشگاه ثروتمندان" توصیف می شوند، به خوبی در مورد رویدادهای عصبی در سراسر مغز مطلع هستند.

حفظ پویایی مغز مهم هستند. اعضای باشگاه ثروتمند همیشه آماده در پاسخ به تجربیات مختلف، به طور مشابه تکانه عصبی شلیک می کنند. آنها در اکثر شرایط راه حل های سریع و به اندازه کافی خوب ارائه می دهند. ما می‌توانیم درباره ناشناخته‌ها حدس‌های خوبی بزنیم، نه به این دلیل که آن‌ها را به خاطر می‌آوریم، بلکه به این دلیل که مغز ما همیشه در مورد یک رویداد جدید و ناآشنا حدس می‌زند. هیچ چیز برای مغز کاملاً بدیع نیست زیرا همیشه جدید را به قدیمی ربط می دهد. تعمیم می دهد
حتی یک مغز بی‌تجربه، مخزن وسیعی از مسیرهای عصبی آماده است، که فرصت‌هایی را برای تطبیق رویدادهای جهان با الگوهای مغزی از قبل موجود بدون نیاز به پیکربندی مجدد قابل توجه از اتصالات، ارائه می دهد.مغزی که دائماً خود را بازسازی می کند، قادر نخواهد بود به سرعت خود را با رویدادهایی که به سرعت در حال تغییر در دنیای بیرون هستند وفق دهد.

اما نقش مهمی برای نورون‌های پلاستیکی با سرعت شلیک کم ، نیز وجود دارد. این نورون‌ها زمانی وارد بازی می‌شوند که چیزی مهم برای ارگانیسم تشخیص داده شود و باید برای مراجعات بعدی ثبت شود. سپس آن‌ها ذخیره عظیم خود را جمع می‌کنند تا با تغییر قدرت برخی از اتصالات به نورون‌های دیگر، تفاوت‌های ظریف بین یک چیز و چیز دیگر را به تصویر بکشند. کودکان پس از دیدن انواع سگ ها، معنی کلمه سگ را می آموزند. وقتی یک کودک برای اولین بار گوسفندی را می بیند، ممکن است بگوید "سگ". تنها زمانی که تمایز مهم باشد - فهمیدن تفاوت بین حیوان خانگی و دام - آنها یاد خواهند گرفت که تمایز قائل شوند.

بنابراین، بر اساس این مدل، باشگاه ثروتمند تصمیمات سریع و اجرایی می گیرد و باشگاه فقیر به آرامی پرونده ها را مرتب می کند و با حوصله آنها را سازماندهی می کند تا دنیا را درک کند. بنابراین مغز تا حدودی شبیه به یک شرکت طراحی شده است. از طرف دیگر، طراحی یک شرکت به طور طبیعی از مغز منشأ می گیرد.

منبع:
mindmatters.ai