مروری بر آنچه دوگانه‌انگاری ویژگی می‌گوید- بخش سوم.ج

سومین اندیشه موثر بر کفایت تصویر علمی از واقعیت، مهم‌ترین آنها است: پوزیتیویسم منطقی.

‌دربارهٔ این ایده قضاوت‌های بسیاری وجود دارد. ابتدا خود آن را تا حد توان معرفی خواهم کرد، سپس قضاوت‌های شخصیم را مطرح می‌کنم.

اگر در دانشنامه‌ها و متون مروری بر فلسفه جست‌وجو کنید، پوزیتیویسم یک ”حرکت” فلسفی معرفی شده است؛ حرکتی که تنها نوع معنی‌دار معرفت را معرفت “مشاهده‌ای” می‌داند. همهٔ جملاتی که ما می‌گوییم باید عینی و قابل آزمودن باشد، وگرنه بی‌معنی است. این ایدهٔ خطرناک اما محبوب در بین دانشمندان علوم و سابقا فلسفه، بسیاری از معرفت‌های ما را ”مهمل” می‌داند. به بیان دیگر، تا وقتی نتوانیم به‌وسیلهٔ ابزار تجربی صحت یک گزاره را ثابت کنیم، به نظر می‌رسد آن گزاره هیچ چیزی به دانسته‌های ما نیافزوده، بنابراین منطقا پرداختن به چنین گزارهٔ مهملی، در درجه اول بی ارزش و سپس “احمقانه” به نظر می‌رسد. برای اینکه اهمیت این دیدگاه برای بحث خودمان را متوجه شویم، بیایید یک مثال بزنیم. فرض کنید من بگویم: «من درد می‌کشم». یک پوزیتیویست منطقی اصلا کلمهٔ «درد» را بی‌معنی می‌داند، چه برسد که بخواهد راجع به آگاهانه بودن آن با شما صحبت کند. پوزیتیویست بلافاصله از شما می‌پرسد: درد یعنی چه؟ و اگر شما نتوانید آن را به طریق تجربی به او نشان دهید، جملهٔ شما برای او مهمل است!



برای طولانی‌تر کردن متن پس از این معرفی کوتاه از پوزیتیویسم، اندکی به وضعیت این اندیشه در ایران می‌پردازم:

فضای آکادمیک امروزی در ایران بخصوص علوم محض و رشته‌های با ارتباط مستقیم با آنها، به‌شکل افسانه‌ای زیر خاکستر پوزیتیویسم منطقی دفن شده است. قضاوت من این است که بخشی از اساتید و دانشجویان یا مایل نیستند از زیر این خاکستر بیرون بیایند، یا احتمالا نمی‌دانند که این نگاه چقدر برای فکر مضر است. به نظرم پوزیتیویسم معادل است به خودسانسوری، بریدن پرهای پرندهٔ اندیشه و تربیت قورباغه‌ها. نقل به مضمون از کتاب دکتر گلشنی “جستارهایی در فیزیک معاصر”: «به نقل از یک فیزیک‌دان مشهور کوانتومی : فیزیک‌دانان امروزی یا پرنده‌صفت هستند یا قورباغه‌صفت، قورباغه صفت‌ها مثل تکنسین‌ هستند، فرمول تحویل میگیرند و محاسبه می‌کنند و پرنده صفت‌ها با بال‌هایشان در جهت فهم روابط پرواز می‌کنند.»

به امید پر گرفتن پرنده‌های علم و فلسفه در ایران


در قسمت بعد به دیدگاه متافیزیکی منطبق با “مهم نبودن ذهن” می‌پردازیم: فیزیکالیسم.