نخِ جهان
گیرم که تمام جسم و نیرو با فروضی گیره شد.
بسترِ فهم زمینی هم به کمها چیره شد.
اولا ، هر بستری چون زیر پاهای خود است؟
ثانیا ، جنس نخِ شیرازگی چون شیره شد؟
مصراع اول : اشاره به پیدا کردن یک ابرنظریه ی فیزیکی (physical super-theory)
بستر : بستار - closure
کمها : جزئیات
چون : چگونه
بستر نمیتواند زیر پاهای خود قرار بگیرد : اشاره به قضیه ی ناتمامیت گودل (Godel incompleteness theorem )
شیرازگی : وابسته به شیرازه ، متصل به هم بودن
شیره : عامل اتصال ، عامل چسبیدن
مصراع آخر : چرا بستار فیزیکی دارای قوانین است و جنس این قوانین چیست؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
زامبیهای دوست داشتنی
مطلبی دیگر از این انتشارات
مروری بر آنچه دوگانه انگاری ویژگی میگوید- بخش اول
مطلبی دیگر از این انتشارات
مغز در خمره | یک نمایشنامه فلسفی