من رضا میرزایی،متولد۱۳۶۶ تهران،دارای۲مدرک تحصیلی در مقطع کارشناسی:تئاتر+ آسیب شناسی اجتماعی. کارمند وزارت بهداشت نیز هستم. در حوزه تئاتر و اعتیاد ۶مقاله به چاپ رسانده ام که مهمترین آن"طب اعتیاد"میباشد
من، پریسا قاسمی، دختر گیلانم..
بین سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۴..
هرروز ظهر دختری با روپوش سرمهای، مقنعهی سفید، موی چتری و صورتی آغشته به لواشک در حالیکه خیره به پردهی سینماست؛ تصویری تکراری برای عابرین پیاده و کاسبای میدونِ شهرداری در مرکز شهر رشت بود. او هرروز وقتی برای رفتن به مدرسه از میدون شهرداری رد میشد، به محض اینکه چشمش به پردهی سینما "میرزا کوچکخان" میفتاد، برای چند دقیقه محو تماشای بازیگرای روی پرده میشد..
از همان دوران، شیطون و پُر انرژی بود و مثل هرکسی که توی زندگیش آرزوهایی داره که برای رسیدن به اون آرزوها، رویاپردازی میکنه، او هم عاشق بازیگری و موسیقی بود؛ بههمین دلیل همیشه عضو گروه تئاتر دانشآموزی مدرسه بود. دخترِ داستانِ من، یک احساس ویژه هم داشت که به نظر با دیگران تفاوت داشت و اون احساس همواره با او بود.
اکثر آدمها، دیگران رو بر اساس عقاید و نظراتی که به زبان میآورند، میشناسند و مورد قضاوت قرار میدهند، اما او از همان دوران، بیشتر از طرز راهرفتن، نحوهی نشستن، نوع ایستادن و حالات دست و چهره، افراد رو مورد آنالیز قرار میداد. اون وقتها واقعا نمیدونست این احساسی که داره، چی هست و از کجا اومده! دخترِ قصهی من، بزرگ و بزرگتر شد و بعد از گرفتن دیپلم، کنکور داد و در نهایت در رشتهی "امور فرهنگی" وارد دانشگاه شد، اما عشق به هنر، باعث شد بعد از ۲ سال تغییر رشته بده و وارد رشتهی فیلمسازی بشه. در همان دوران بود که با چیزی آشنا شد به نام "زبان بدن". گویی احساسی که از کودکی همیشه همراهش بود رو اکنون به صورت علمی درک کرده بود.
همزمان و بهدلیل علاقهی زیادش به"هنر حرکت" به صورت شخصی، شروع به مطالعه و تحقیق دربارهی این هنر پرداخت. فیلم، کتاب و هر منبع دیگری که باعث میشد او به این هنر نزدیک و نزدیکتر شود رو پیدا میکرد و روزها و ساعتهای زیادی رو صرف تقلید و تمرین برای یادگیری میکرد.
علاقه،تلاش و پیگیریهایش، باعث شد تا کمکم به عنوان یک "اجراکنندهی حرکت و فُرم(پرفورمر)" شناخته بشه.
سال ۱۳۸۶..
قهرمان قصهی من، اکنون ۲۶ ساله شده است. قابلیت او در اجرای "زبان بدن و هنر حرکت"، توانایی و اعتماد به نفس زیادی در درونش ایجاد کرده است و همین امر، زمینهی ورود به دنیای تئاتر فیزیکال و گروه فرم و حرکت را باز نمود. در آن دوران، اجرای حرکات فُرم آئینی سنتی و فولکلور "ویژهی بانوان"، از جملهی بیشترین فعالیتهای او به شمار میرفت.
دخترِ قصهی من، "پریسا قاسمی" نام دارد.
پریسا قاسمی در بیست و دومین روز از اولین ماهِ آخرین فصلِ سال ۱۳۶۰ در شهرستان رشت متولد شده است. او فارغالتحصیل رشته فیلمسازی در مقطع لیسانس و بازیگر تئاتر، سینما و "طراححرکت" است.
او در سال ۱۳۹۱ و پس از ۵ سال تجربهی کار در زمینهی فرم و حرکت، تصمیم به تشکیل گروهی به نام "ایراندخت" میگیرد و خودش به عنوان سرپرست گروه، اقدام به جذب دختران علاقهمند و با استعداد در سطح استان گیلان مینماید. وظیفهی اصلی این گروه، طراحی و اجرای حرکات آئینیسنتی، فولکلور، کلاسیک و مدرن میباشد که اعضایش همگی دختران جوان و ورزشکار هستند که تاکنون چندین اجرای رسمی در تهران، ویژهی بانوان برگزار کردهاند.
گروههنری"ایراندخت" اولین گروه حرکت بانوان گیلان میباشد که به صورت مستقل و یا به عنوان بخشی از یک نمایش، مشغول فعالیت است.
تیرماه سال ۹۱ گروه هنری"ایراندخت" با ۲۰ عضو، اولین اجرایخود را در یکی از سالنهای خصوصی شهر رشت برای بانوان برگزار کرد تا بدین ترتیب فعالیتش را آغاز نماید و از آن زمان سرپرست گروه تلاشهای زیادی کرد تا گروه به صورت رسمی برای همگان شناخته شود و درنهایت با اخذ مجوز از اداره کل هنرهای نمایشی، در تیرماه ۹۵ در فرهنگسرای نیاوران اجرای رسمی خود را با عنوان نمایش "ایراندخت" برای بانوان برگزار نمود.
مرداد سال ۹۸ اوج فعالیت گروه بود؛ ابتدا با همراهی گروه موسیقی پلاریس(به سرپرستی بهار ایلچی)، به اجرای حرکت به همراه موسیقی زنده ویژهی بانوان در تالار وحدت پرداختند. سیام مرداد نیز در فرهنگسرای نیاوران با نمایش "ملودی حرکت" دیگر فعالیت گروه بود. دی ماه همین سال بود که با همراهی گروه بهارآفرین(به سرپرستی بهاره میرزاآقایی) و این بار نیز در تالار وحدت با اجرای موسیقی زنده به هنرنمایی برای بانوان پرداختند.
همچنین،سرپرست گروه ایراندخت در ۲۰ نمایش صحنهای بهعنوان بازیگر به ایفای نقش پرداخته است که این نمایشها شامل: باران و دیگران(میلاد دافساری)، آکواریوم کانگورو (مجید کاظم زاده مژدهی)، تیک تاک(مرسده پیشهور)، اورمو(علی مرتضوی فومنی)، عروس باران(علیرضا پارسی)، ماه و مه(امیر بدرطالعی)، دوباره اون آهنگ رو بزن سم و پینوکیو(نیکی بنی اسدی)، زمان سکوت برای زندگان(علی حلوی)، هنگامی که آسمان شکافت(رضا میر معنوی)، راز ققنوس(مریم ناظم)، حکایت ناتمام یک زن(زهرا بردبار)، در قاب ماه(سید وحید فخر موسوی)، مترسکهای جنگی(سیروس سپهری)، شب هزار و یکم(پریسا قاسمی و مانلی حسینپور)، قدم زدن بر روی خیابانهاییخی(محمد پورجعفری)، عطر بهار نارنج(محمد پورجعفری)، ارتفاع و آن سوی پل(فرشاد فرهودی)، میباشد.
همچنین او در نمایشهای: قهر و آشتی(بیژن رحمتی لرد)، آکاپلای گیلان(کاوه حقدوست)، رعنا (علیرضا کوشک جلالی)، پینوکیو(نیکی بنیاسد)، پابرهنه در پارک(بهرام نوری)،بهعنوان طراححرکت فعالیت کرده است.
سرپرست گروه هنری ایراندخت، نمایشهای: ملودی حرکت، ایراندخت، اجرای مشترک با گروه موسیقی پلاریس، اجرای مشترک با گروه موسیقی بهارآفرین(ویژهی بانوان) را طراحی و کارگردانی کرده است.
پریسا قاسمی جزء آن دسته افرادیست که میتوان به او گفت "هنرمند"، چرا که علاوه بر حضور بر روی صحنهی تئاتر، در تعدادی از کارهای تصویری نیز به عنوان بازیگر حضور داشته است که به شرح ذیل میباشد: فیلم نیمهبلند شیواتیر(هلیا صدیقی)،
فیلم سینمایی نگاه خیره (فرزاد خوشدست)، فیلم داستانی روجا (علی نیازمند)، فیلم کوتاه اسید(مهرداد محب علیزاده)، فیلم کوتاه در آستانه(حامد اریب).
وی، همچنین در سریالهای تلویزیونی "ایستگاه آخر، خانواده سخاوت و ماجراهای آقای بهره مند" بازی نموده است.
دیوید استاین، مدرس تئاتر دربارهٔ تئاتر فیزیکال گفتهاست: «من فکر میکنم که تئاتر فیزیکال بیشتر از هرنوع نمایش دیگری، تماشاچی را از نظر ذهنی درگیر میکند.
من، پریسا قاسمی، دخترِ گیلانم..
همیشه برای بنده این دغدغه وجود داشته که هنرِحرکت به شکل جدیتر بر روی صحنهی سالنهای تئاتر کشور دیده بشود، زیرا هدف ما، ترویج آداب و رسوم ملی ایرانیست تا همواره پایدار و مانا باقی بماند.
من بهعنوان سرپرستگروه، در این مسیر از هیچ تلاشی دریغ نکردهام و با وجودِ محدودیتها و سختیها، به مسیر خود ادامه داده تا ایراندخت را همگان به شکل رسمی بشناسند.
از بدو تشکیل گروه، در نظر داشتیم در زادگاه خود، اجراهایمان را به روی صحنه ببریم اما با مخالفت مسئولین وقت استان گیلان مواجه شدیم که این موجب رنجشخاطر اعضای گروه شد، اما ناامید نشدیم و به راه خود ادامه دادیم. در تهران با حمایت مسئولین، توانستیم چند اجرا ویژهی بانوان برگزار کنیم.
من، پریسا قاسمی به عنوان سرپرست گروهی که اولین نمایندهی بانوان گیلان در زمینهی هنر حرکت هستم، حسرت اجرا برای بانوان شهرم را هنوز در دل دارم.
به امید فردایی بهتر..
✍ مصاحبه و روایت: رضا میرزایی ازندریانی
مطلبی دیگر از این انتشارات
من مَرد تنهای شبم..
مطلبی دیگر از این انتشارات
صدای هنر از خراسان به گوش میرسد..
مطلبی دیگر از این انتشارات
"میتا"، جایی برای مهربانی