اساسنامه جمعیت دولت مستضعفین

بسم الله الرحمن الرحیم

اصل بازنگری و اصلاح اساسنامه جمعیت دولت مستضعفین

تمامی اساسنامه و قوانین جمعیت دولت مستضعفین در امتداد ولایت صاحب الزمان مهدی موعود است و نایبین بر حق او در ابتدا حضرت آیت الله خمینی و در حال حاضر حضرت آیت الله سید علی حسینی خامنه میباشد. خلاصتا هرچه نوشته میشود ادامه ولایت فقیه و در تکمیل آن ولایت عقل است. پس هرچه در این اساسنامه نوشته میشود از این دایره خارج نیست. در صورت اینکه جمعیت در حدی بود که بتواند با آیت الله خامنه در تماس بشود دستورات ایشان اجرا میشود حال اگر عوض کردن هر کدام از بند های این اساسنامه باشد نیز همچنان مطابق دستور یا عملکرد ایشان خواهد بود.

با اینکه من عددی نیستم ولی نقش خودم به اندازه عقلم تعریف میشود و در ولایت عقلی نظرم با نظر هیچ مسلمان واقعی و استاندارد اسلام محمدی برتری ندارد اما بدیهی است در صورت اینکه اساسنامه مغایر با حکم عقل خودم باشد خودم را ملزم به رعایت آن نخواهم دید و اصل و اصول را به دیدگاه عقلی برخواهم گرداند یعنی هرگاه خواستم این اصول را تغییر میدهم مگر اینکه حرکت توسط نایب بر حق امام زمان آیت الله خامنه غلط تشخیص داده بشود و از آنجا که من در حکم عقلی هایم دخیل هستم و قسمت زاید حکم عقل نیز همینجاست که من در آن هستم و این من عقل نیست فرمان فرمان آیت الله خامنه خواهد بود.

اصول کلی جمعیت دولت مستضعفین

اصل اول

وجود جمعیت دولت مستضعفین بر پایه رضایت است و یک برتری نسبت به جمهوری اسلامی دارد و آن اینکه هر که در آن به کلیت راهبردها رضایت دارد جزئی از این جمعیت است و هرکه راضی نیست جزئی از جمعیت به حساب نمی آید این یعنی هیچ همه پرسی ای نمیتواند کلیت جمعیت دولت مستضعفین را اثبات کند زیرا عددی زیر صددرصد قابل قبول نیست. یکی از کلیات راهبرد ها همین اساسنامه جمعیت دولت مستضعفین است البته جزئیات راهبردی در اساسنامه نیز نقش خود را دارند و اگر در ارزیابی هر عضو و اختلافات سلیقه اختلاف در جزئیات راهبردی باشد فرد ناراضی از جزئیات، خارج از جمعیت دولت مستضعفین نیست.

اصل دوم مساوی با اصل دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی با این تفاوت که جای حرف جمهوری اسلامی نظامی، دولت مستضعفین جمعیتی قرار میگیرد. منتهی بعد از بند شش در حرف ج حذف میشود زیرا جمعیت دولت مستضعفین باید قابل صدور به جوامعی باشد که ظلم در آن عادی و روال قانون شده یعنی ما قائل به مرزبندی نیستیم و خودمان را از مرزی جدا نمیکنیم و هرجا بتوانیم حتی شده در سایه و با تقیه فعالیت میکنیم.

اصل سوم

جمعیت دولت مستضعفین موظف است برای نیل به اهداف مذكور در اصل دوم، به صورت معقول همه امكانات خود را برای امور زیر به كار برد:

1. حقیقت جویی و حقیقت طلبی و قائل به برتری حق بر باطل بودن در تمامی اعضا

2. شفافیت کامل فعالیت های فرهنگی اقتصادی اداری و مدنی برای تمامی اعضا به جز جاهایی که راهبرد اصلی ایجاب کند برای اجتناب از ضررهای جانی و مالی اطلاعات مستور و محرمانه بمانند.

3. تلاش برای رسیدن به سه خواسته ولایت فقیه از اعضا و آن ورزش و تذهیب و تعلم مستمر و مفید است.

4. ایجاد جبهه های فعالیت مستمر در زمینه های راهبردی تر و به ترتیب همین راهبرد عقل تا جایی که هماهنگ با امکاناتمان وارد تمام جزئیات راهبرد حق بر باطل شویم و حق را در تمامی زمینه ها به ظهور و بروز برسانیم.

5. عدم دخالت دادن یک بیگانه از جمعیت دولت مستضعفین در شئون راهبردی.

6. جاده جاده است و فرمان دست راننده ولی راننده به بیست درصد بیست درصد حرف مسافران گوش میدهد به شرطی که مخالف با شصت درصد مسافران نشود. این یعنی دخالت مستقیم جمعیت در نهایت ها ولی راهبرد با راننده است. پیشینه این اصل نیز به این خاطر است که هر مسلمان واقعی در درگیری ده برابر با نامسلمان ارزشمند تر است پس جامعه نیز باید به این احترام بگذارد که وقتی ده درصد مرد و ده درصد زن چیزی میخواهند نباید راننده اعمال سلیقه کند. البته گاه جاده تا بیست کیلومتر بعدی دوربرگردان ندارد گاه مسیر بیشتر از بنزین است گاه حقوق راننده و هزینه اتوبوس ایجاب میکند که این اعمال سلیقه بیست درصدی ها و حتی شصت درصدی ها معقول نیست و ...

7. جمعیت در زمینه ساعات کاری به سی و شش کلاس حقوق بگیری تقسیم میشوند. هیچ کسی در این جمعیت حق برداشت حقوق شخصی بیشتر از سی و شش برابر کمترین حقوق دریافتی ندارد. کمترین حقوق دریافتی هشت ساعت کار عبارت است از جمع حداقل هزینه کالری روزانه و حداقل هزینه هشت ساعت خواب در میانگین جامعه و پس انداز یک هادی (ارز جمعیت) برای هر هشت ساعت کار. تمامی اعضای جمعیت در استخدام جمعیت هستند ولی چون هنوز هیچ پشتوانه مالی در این جمعیت وجود ندارد دریافتی حقوق صرفا هادی (ارز جمعیت) است و چون پشتوانه هادی من هستم قوانین حقوق بگیری قابل تنظیم دست خودم است.

8. مثل شماره ۱۰ قانون اساسی ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشكیلات غیرضروری

9. قضاوت حقوقی در جمعیت دولت مستضعفین همواره به نفع مستضعفین و در صلاح مردم است. مستضعف کسی است که در موضع ضعف نگاه داشته شده است مثلا در یک قضاوت اولی مستضعف است ولی اگر بی ضابطه به نفع او حق صادر شود طرف دیگر مستضعف خواهد بود. خلاصتا وقتی کسی مورد ناعدالتی قرار گرفته حکم باید به نفع او تغییر کند تا جایی که صلاح مردم آسیب نبیند و این حکم آنقدر به نفع او خواهد شد که دیگر ضعفی در مستضعف دیده نشود و طرف دیگر هم به مستضعفین اضافه نشود چه در این حکم چه در حکم های دیگر.

10. مثل شماره 15 و 16 قانون اساسی توسعه و تحكیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین همه جمعیت مستضعفین و مردم و ...

اصل چهارم

مثل اصل چهارم قانون اساسی با این تفاوت که شورای نگهبان شورای ولایت عقل متشکل از تمامی سرپرستان جمعیت دولت مستضعفین است.

اصل پنجم

ولایت عقلی در امتداد ولایت فقیهی است که جمهوری اسلامی آن را پذیرفته اساس تشکیل این جمعیت نیز رفتن راه نرفته های انقلاب اسلامی است که با ولایت عقلی ممکن خواهند شد.

اصل ششم

در تمام مسائل غیر راهبردی عقلی آراء عموم تاثیر گذار خواهند بود. مثلا در اینکه بخواهیم جمعیت کشور را جوان نگه داریم از کسی سوال نمیپرسیم ولی اگر مردم خواستند با انتخاب طبیعی (دادن حقوق به زوجه باردار خوشگلتر) جمعیت خوشگلتر شود قبولش کنیم.

اصل هفتم

هرکسی که تخصص و گواهینامه عملکرد عقلی دارد (باید در حد گرفتن گواهینامه رانندگی برای پیگیر جماعت ممکن باشد) تصمیمش در مشورت امور وارد است و چه تمام مردم اینچنین شوند چه هزار نفر ولی مثلا اگر زیر هزار نفر شدند و تراز عملکردها تقریبا تفاوتی نداشت روبه رای گیری و انتخابات می آوریم. در جمعیت دولت مستضعفین مدرک گرا نیستیم تخصص مدرک نیست...

اصل هشتم

جمعیت دولت مستضعفین ادامه دهنده مسیر ناتمام انقلاب اسلامی است و به دور از موازی کاری با جمهوری اسلامی این هدف را انجام میدهد اگرچه اسلام هنوز معرفی نشده اما امام حسین نیاز به معرفی ندارد و همه او را شناخته اند پس با تکیه بر ناراضی بودن به قتل جنایتکارانه او به سمت وحدت تمام مردم جهان در این امر خواهیم رفت و مسلمانی که به قتل امام حسین راضی است از صد کافر بدترند.

اصل نهم

جمعیت دولت مستضعفین پیرو اصل نوزدهم و بیستم و بیست و یکم و بیست و سوم قانون اساسی هم هست. (به جای مردم ایران جمعیت دولت مستضعفین)

اصل دهم

آزادی هم حدی دارد و همانطور که غرب در حمایت از همجنسگرایان هرکاری میکند و جزء مقدسات جهان غرب است و کسی حق توهین به آن ندارد ما هم مقدساتی داریم مثل ارزش والای شهادت قاسم سلیمانی (ارج نهادن به قاسم سلیمانی جزء مقدسات ماست) مثل ارزش های والای دیگر (ناراضی از قتل امام حسین بودن جزء مقدسات ماست) پس کاسه داغتر از آش نیستیم و همانقدر به اعضای جمعیت دولت مستضعفین آزادی میدهیم که رقیبان به جمعیت های خود داده اند.

اصل یازدهم

کسی نباید به خاطر سرپناه معمولی و غذای مورد نیازش کار کند مگر اینکه منابع جمعیت دولت مستضعفین جواب پیاده سازی این کار را ندهد.

اصل دوازدهم

در صورت وجود پشتوانه، تمام جمعیت دولت مستضعفین باید برخوردار از بیمه باشند و باید به صورت راهبردی و بدون ایجاد ضایعه و خسارت از خارج شدن کسی از سرپناه و نداشتن کالری مورد نیاز روزانه به خاطر سوانح و حوادث جلوگیری کرد و اولویت این خدمات به جمعیت دولت مستضعفین است و سپس به تمام مستضعفین و بعد از آن به تمام مردم.

اصل سیزدهم

آموزش و پرورش یک حیطه راهبردی است و این حرکت دیمی جمهوری اسلامی نتیجه بخش نیست و توانایی های مدرن میتوانند به خدمت انقلاب اسلامی در زمینه ایجاد تعلیم و تعلم همگانی بیایند. هدف اینست که جمعیت دولت مستضعفین چیزهای ضروری و راهبردی را به نسل کم سن و سال بیاموزد و بعد از آن برای نسل بالغ برنامه و جبهه های دائمی علمی داشته باشد.

اصل چهاردهم

مطابق اصل سی و چهارم قانون اساسی با این تفاوت که قانون در ولایت عقلی دینامیک است و استاتیک نیست. یعنی در طرفداری از حق علیه باطل به نفع حق تغییر میکند و از عقل پیروی میکند و اگر نهایتا سلیقه ای شد به رای متخصصین و گواهینامه داران عرصه قضاوت خواهد آمد. اگر هزینه دادرسی در سطح گسترده بالا برود تا جایی که هزینه راهبردی ایجاد کند ناچاریم به استاتیک روی بیاوریم ولی تا وقتی ناچار نشدیم این کار را نمیکنیم.

اصل پانزدهم

انفال و ثروت های عمومی متعلق به مهدی موعود صاحب الزمان هستند و هرچه بخور بخورها و تقسیم های ناعادلانه از زمان پیروزی انقلاب اسلامی انجام گرفته باید همانطور که اموال امام رضا مال اوست اموال صاحب الزمان هم مال خودش باشد و مردم تنها این زمین ها را برای مدتی معقول اجاره کنند. فعلا تخفیف میدهیم و خمس نپرداخته ملت ایران را از طریق اجاره بدون سلب مردم از سرپناه و انداختن به زندان و محرومیت از اقلیات نیاز هر فرد از او میگیریم و به مخارج جمعیت دولت مستضعفین تخصیص میدهیم. (البته با اجازه از مراجع تقلید در کل این اصل یک ایده است و قابل تغییر)

اصل شانزدهم

مثل اصل چهل و هفتم مالكیت شخصی كه از راه مشروع باشد محترم است ضوابط هم طبق قانون مشخص میشوند. اما راهبردی ترین اجرای این اصل رساندن اموال ملک شخصی امام زمان به اوست چون امام زمان همچون امامان دیگر حق خود را به خورندگان میبخشند (من نمیدانم چرا)... ما بیخیال نمیشویم و نمیگذاریم کسی بخورد که امام زمان بیاید و ببخشد.

اصل هفدهم

هرگونه خرج و درآمد غیرقانونی مثل اصل چهل و نهم قانون اساسی و هر چه قانون خود جمعیت دولت مستضعفین تشخیص دهد و یا ولایت عقلی حکم صادر کند به سمت بیت المال جمعیت دولت مستضعفین مسترد خواهد شد و صرف راهبردی ترین مسائل روز میشوند. چون فعلا هادی ارز جمعیت دولت مستضعفین است حکم عقلی توسط سرپرستان ولایت عقل داده خواهد شد.

اصل هجدهم

چون قانون استاتیک به مثابه یک باکتری در روده گوارشی عملکرد دارد و تا در فاز اجرا خوب بودن یا بد بودن خودش را نمایش نمیگذارد جمعیت دولت مستضعفین به صورت کشت باکتری در ظرف های مختلف عمل میکند و مفیدترین باکتری به مرور با ایجاد ضوابط و تراز عملکرد قانون تشخیص داده میشوند. جمعیت متخصص و حرفه ای قانونگذار و قانون پرداز باید در هر حیطه و بخش بندی قانون خودشان را اجرا کنند مسلما کسانی که همواره قانون بهتر را پیدا میکنند و به آن میپردازند باید تراز بالاتری در رای دادن به آن قانون داشته باشند. البته این تراز دهی تا زمان رسیدن جمعیت قانون پرداز به بلوغ باید در همه پرسی پیوسته باشد.

اصل نوزدهم اصل همه پرسی پیوسته

ایده های جدید و سلایق مختلف و توانمند باید پرداخته و ساخته شوند و در صورت قابلیت اجرا به همه پرسی در آیند و بسته به ظرفیت جمعیت دولت مستضعفین به اندازه ای که رای گرفتند در مناطق تحت پوشش جمعیت پیاده شوند. مثلا اینکه آیا تراز رای دهندگان در رای گیری دخالت داده شود (کسی که ترازش هزار است رایش ارزش ده برابری مقابل کسی دارد که رایش هزار است.) مثلا مشخص میشود پنجاه درصد مردم خودشان را در حدی نمیبینند که رئیس جمهور اصلح انتخاب کنند ولی میدانند اگر تصمیم با کسانی باشد که از این مسئله سر در میاورند قضیه طور دیگری خواهد شد. پس رای مردم به تراز روسای جمهور باعث میشود در شرایط تراز هفتاد سی سی و پنج درصد آن پنجاه درصد مقابل پانزده درصد قرار بگیرد و مردم هم با شرکت در رای گیری حمایت خود از تمامیت انقلاب اسلامی را رعایت کردند هم در امانت خود که به آنها داده ایم خیانتی نمیکنند. مسائل کوچکتر از راهبرد اصلی نظام جمعیت دولت مستضعفین باید تا جایی که میشود در همه پرسی پیوسته باشد.

اصل بیستم

مجلس سرپرستان جمعیت دولت مستضعفین حق تحقیق و تفحص در تمام امور كشور را دارد.

اصل بیست و یکم

تا زمانی که یک نفر در یک حیطه تخصص داخل جمعیت دولت مستضعفین وقت اضافه دارد حتی المقدور نباید افراد خارج از جمعیت را استخدام کرد. مگر اینکه مجلس سرپرستان جمعیت دولت مستضعفین تصویب کنند.

اصل بیست و دوم

هر عضو گواهینامه دار در برابر تمام ملت مسئول است و حق دارد در همه مسائل داخلی و خارجی كشور اظهار نظر نماید.(مثل اصل هشتاد و چهار قانون اساسی و مثل هشتادو ششم) اینکه این گواهینامه چیست در قوانین نوشته شده توسط مجلس سرپرستان جمعیت دولت مستضعفین خواهد آمد.

اصل بیست و سوم

خدوم ترین سرپرست جمعیت دولت مستضعفین که از لحاظ ولایت عقلی خود را ثابت کرده در دوران بلوغ جمعیت مستضعفین توسط یا گواهینامه داران و متخصصان یا خود سرپرستان (تصمیم کدام باشد توسط همه پرسی دائمی است) رئیس قوه مجریه جمعیت دولت مستضعفین انتخاب میشود.