روشمندی ارسال اپلیکیشن های فکری توحید به کافران
هدف: روشمند کردن رساندن نقشه توحید به اذهان
مقدمه: در زمینه پارادایم های شهودی در تمدن علمی بشریت امروزی کار زیاد شده است. بشریت در زمینه مشاهدات پیشرفت زیادی کرده اما در زمینه اینکه با این مشاهدات چه کنیم مانده است. پس پیام من اینست "سلام، آمده ام به شما یاد بدهم چطور با مشاهدات کار کنید."
سوال1) نمیخواهی مشاهده جدید ارائه دهی؟ ابتدا به تحلیل مشاهدات در افراد بپردازیم:
بعد صفر مشاهدات: به مشاهداتی که هر فرد به آنها رسیده است بعد صفر مشاهداتی نسبت به آن فرد میگوییم.
بعد یک مشاهدات: به مشاهداتی که افراد دیگر به آنها رسیده اند ولی آن فرد گیرنده اپلیکیشن به آن نرسیده است بعد یک مشاهداتی نسبت به آن فرد گفته میشود.
بعد دو مشاهدات: به مشاهداتی که افراد دیگر به آنها نرسیده اند و اپلیکیشن لازم ببیند آن را تعریف کند بعد دو مشاهداتی نسبت به آن فرد گفته میشود.
بعد سه مشاهداتی: به مشاهداتی که افراد دیگر به آنها برسند و اپلیکیشن آن را لحاظ نکرده است و در اپلیکیشن تاثیر گذاری و تایین کنندگی دارند بعد یک مشاهداتی از اپلیکیشن گفته میشود که برای رعایت ترتیب در این روشمندی به آن بعد سوم مشاهداتی نیز میگوییم.
بعد چهار مشاهداتی: به مشاهداتی که استاندارد مشاهده بودن را ندارند اما راهگشا هستند گفته میشوند و به طور خلاصه اسرار مشاهداتی اپلیکیشن گفته میشود. سعی میکنم در صدور این بعد امساک کنم.
پس من در چهار بعد مشاهداتی فعالیت دارم و محدود نیستم.
سوال2) چطور میخواهی یاد بدهی چطور با مشاهدات کار کنیم؟ اساس مشاهده کردن، دیدن خداوند در پدیده هاست... چرا؟ چون هر پدیده یا رندرینگ اطلاعات است یا اطلاعات است یا صاحب اطلاعات و پدیده چهارمی وجود ندارد.
سوال3) اگر اساس مشاهده کردن، دیدن خداوند در پدیده است پس چرا کافر و یا مشرک وجود دارد؟ باید به تحلیل کفر و شرک بپردازم:
کفر مشاهداتی (از روی بی وجدانی): کسی که وجدانا فهمیده خدا هست ولی در مرحله بروز عقاید میگوید خدا وجود ندارد.
کفر توحیدی (از روی عملیات فکری بد): کسی که عملیات های فکری اش طوری تنظیم شده است که وجود خدا در عقایدش قابل رندرینگ یا اطلاع نیست. کفر توحیدی دو سبک دارد، حمقانه و هوشمندانه... حمقانه یعنی چه؟ یعنی کسی که پدیده مشاهداتی واضح و تاثیرگذار را ندیده بگیرد. هوشمندی یعنی چه؟ یعنی عکس احمق بودن، کسی که پدیده واضح و تاثیرگذار را ببیند قبل از آنکه وضوح میزان بالایی بگیرد. کفر حمقانه کفری است که از نادیده گرفتن مشاهدات واضح و تاثیرگذار پدید بیاید و کفر هوشمندانه کفری است که در فرار از شرک پدید بیاید. یعنی چه؟ یعنی فردی در یک زبان خدا را میگوید و در زبان دیگر خدا را طوری دیگری میگوید که با هم در تضاد هستند. از آنجایی که شرک اساسا ظلم به اساس تفکرات است این فرد پدیده خدا را نمیپذیرد چون خدایی که در مثلا انگلیسی خدایی باشد و در فارسی خدایی دیگر را نباید پذیرفت. در علوم هم چنین است، فردی خدا را در ریاضی چیزی ببیند و در علوم دیگر چیز دیگری، در اینجا آن فرد برای فرار از شرک که یک ظلم بزرگ و آشکار است به کفر پناه می آورد.
کفر منطقی (از روی عملکرد بد کارخانه شاخص سازی افکار): کسی که شاخص هایی را برای خودش قرار میدهد که به دلیل لکنت ساختاری آن شاخص ها عقیده به خداوند قابلیت رندرینگ یا اطلاع نداشته باشد. در زمینه کفر منطقی تنها راهکار اینست که شاخص را بشکنیم یا اینکه شاخص را زیر سوال ببریم و اهمیت آن را برای آن کافر کم کنیم. بعد از آن فرد را متوجه اتهام کفر مشاهداتی و کفر توحیدی بکنیم و از آن رویه پیش برویم زیرا ارسال منطقی اپلیکیشن توحید بسیار پر هزینه است.
کفر الگوریتمی (از روی عملکرد بد تاسیسات ارزشگذاری افکار): کسی که در زمینه ارزشگذاری پدیده ها روشی را اتخاذ کند که ارزش خداشناسی و توحید برایش ضد ارزش تلقی شده باشد. مثلا توحید یا خداشناسی را ظلم تشخیص میدهد... برای خارج کردن افراد از این فاز باید تاسیسات ارزشگذاری آنها را بشکنیم یا زیر سوال ببریم تا دست از این تاسیسات بردارد. مسئله کفر الگوریتمی از کفر منطقی و یا همه انواع دیگر کفر تا اینجا بغرنج تر است و صدور الگوریتمی اپلیکیشن توحید در حد ناممکن پر هزینه است. چرا؟ مثلا باید کاری بکنیم که فرهنگ توحید در جامعه راه بیافتد سپس توحید به عنوان یک ارزش و کفر ضدارزش تلقی شود تا بتوانیم در زمینه صدور الگوریتمی کاری بکنیم... عملا از لحاظ فکری آنقدر هزینه دارد که نگو...
کفر اسرار (از روی عملکرد بد عادات تنفسی افکار): کسی که در زمینه تجربیات زندگانی و حرفهایی که برای توجیه آنان حرفی ندارد، طوری حرف بچیند که اساسا خودش و خدا دو موجود متنافر از هم تعریف بشوند. در بهترین حالت این افراد وقتی به گره های سخت در زندگی میخورند رو به خدا می آورند و بعد از خروج از گره خدا را فراموش میکنند. یا اینکه بدتر... به عمق هفتم طبقه جهنم می افتند اما باز هم روی به خدا نمی آورند. راهکار صدور اپلیکیشن توحید به این افراد اساسا در مجاورت افکار قرار دادن آنها است و امیدوار بودن به اینکه بیخیال اسرار تهی و پوچ بشوند... پس بعد از کفر توحیدی خارج کردن منطقی ای برای افراد وجود ندارد نه به سبب نشدن بلکه به سبب هزینه بر بودن. در زمینه کفر اسرار قضیه آنقدر بغرنج است که خداوند هم تصمیم به فراموش کردن چنین موجوداتی میگیرد.
متن اصلی
با مشاهدات چه کنیم؟
برای رسیدن به پاسخ صحیح و رسیدن به مشاهدات ضمنی که در کنار مشاهدات اصیل قرار میگیرند باید در درجه اول به فهم از معادله برسیم. چیستی معادله همان دو جایگاه یکسان برای دو موجود دانستن است. سپس بنگریم معادله از کجا می آید، اگر معادله نگری اساسا نگرش صحیحی است باید از چیزی بیاید که صدق محض و مطلق داشته باشد. آنچه معادله را صحیح میکند، توحید است. زیرا معادله باید در نهایی ترین حالت خودش صادق باشد تا بتواند همیشه صادق باشد.
توحید گفتاری یعنی بگوییم خداوند یکی است. اما اساس توحید بر اینست که بدانیم خداوند خودش است. سپس باید میان توحید گفتاری و توحید اساسی ارتباط برقرار کنیم، یعنی زبانی پیدا کنیم که در آن پدیده ای رخ بنمایاند که وقتی خودش است ساختارا یکی است. تنها زبان اصیل که به ماجرا ختم به خیر بدهد ریاضی است چون موتور پیشروی ریاضیات یقین است. تنها موجود ریاضیاتی (عدد) که استاندارد توحید را رعایت میکند بینهایت مطلق است. چون بقیه موجودات وقتی خودشان هستند ساختارا دوتا یا چهارتا یا غیره نیز میتوانند باشند. در حالی که بینهایت مطلق همواره یکی است، یعنی اگر بگویی دوتاست معادله به تو میگوید خیر یکی است چون دوتائیت برای بینهایت مطلق بی معنی است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
خواندنی
مطلبی دیگر از این انتشارات
جنبش اسلامی قاتل نباشیم
مطلبی دیگر از این انتشارات
آزادی بیان و دولت مستضعفین