پروتکل عمومی انسانیت لقمان ورژن 0.1.1

هدف : صدور بهترین الگو برای رسیدن به خط تعالی انسانیت و پاسداشت حریم های مرتبط با انسان ها.

فصل اول بازنگری:

ماده1) هر کسی با پیروی از اصول قاعده آشنایی میتواند پروتکل عمومی انسانیت را صادر کند. گزاره های پروتکل باید یا یقینی یا ایمانی یا عقلی باشند. (اگر در یک پروتکل گزاره ی یقینی یا ایمانی یا عقلی لحاظ شده نبود آن پروتکل ناقص است و بستگی به درجه ابهام و نقص باید خودش را به روز کند. اگر ثابت شود پروتکل عمومی الف نقص پروتکل عمومی ب را ندارد پروتکل الف بزرگتر از پروتکل ب است و اجرای پروتکل ب ملغی است.) (اگر یک پروتکل انسانیت خلاف گزاره های یقین و ایمان و عقل حرفی بزند اشتباه است و قابل پردازش به صورت عمومی نیست.)

فصل دوم تعاریف:

ماده2) تعریف ها:

الف) انسان: پردازنده ی غریزه داری متمدن است.

ب) تمدن: دستورالعملی است که یک انسان از آن پیروی میکند و سه حالت میپذیرد، شیطانی، ملکی، واصل به بینهایت مطلق.

ج) روح: یکی از میزبان های اصلی هر انسان است.

د) ماده تهی: مجموعه قوانینی که در حال نگارش نویسنده احساس میکند میتوانند بهتر هم نوشته شوند.

ه) ماده تهی تهی: مجموعه قوانینی که در حالت فعلی از پروتکل عمومی خارج هستند اما نویسنده احساس میکند میتوان داخل احکام عمومی صادر شوند.

و) ارزش وجودی : در اینجا اگر چیزی از دیدگاهی حقیقی ارزش داشته باشد دارای ارزش وجودی است.

فصل سوم حوزه ی پردازش:

ماده3) پردازش الف حاوی تمام وجود پردازش ب از منظر تعاریف این پروتکل پردازشی بزرگتر مساوی پردازش ب است. اگر یک وجود بیشتر داشته باشد نسبت به پردازش ب بزرگتر است و اگر هیچ وجودی بیشتر نبود مساوی اوست.

یک عملکرد این ماده: پردازنده ای که شیطانی تشخیص داده شود همواره وجود کمتری از پردازنده ملکی دارد و پردازنده ای که ملکی تشخیص داده شود همواره وجود کمتری از پردازنده بینهایت مطلق دارد.

ماده4) پردازنده های بی غریزه و بی روح شیطانی بدون درنگ باید از بین بروند. پردازنده های بی غریزه و بی روح ملکی باید طبق ارزشی که دارند و ایجاد میکنند بررسی بشوند. این ارزش میتواند از پردازنده غریزه دار روح دار هم بیشتر شود. پردازنده های واصل به بینهایت مطلق حکم رفتار ما با خداوند هستند و ارزششان بینهایت است.

یک عملکرد این ماده: عقاید شیطانی هرجا هستند باید از بین بروند. قانون در حالت مطلوب یک پردازنده بی غریزه و بی روح ملکی است و طبق ارزش افزوده ای که ایجاد میکند باید مورد بررسی قرار بگیرد. اگر یک قانون از ارزش افزوده کمتر از عمر انسان داشته باشد نمیتواند باعث به زندان افتادن آن فرد گردد. مثل قانون مهریه، اگر مردها مهریه ندهند زن ها خر نیستند ازدواج نکنند و بلاخره نیاز دارند به ازدواج پس به خاطر مهریه کسی نباید به زندان بیافتد بلکه صرفا باید اموالش مصادره شود. هر قانونی قابل احترام نیست و نمیتوان قانون را شیشه ای متراکم و به هم پیوسته دید بلکه قانون کف موزاییکی خانه است و هر موزاییک شکست ربطی به موزاییک بقلی ندارد. اگر فردا روزی متوجه شدیم یک قانون شیطانی وجود دارد برای حذف آن اقدام میکنیم هر کجا که باشد. قرآن نیز یک پردازنده بی غریزه و بی روح است که از انسان ها ارزش بیشتری دارد. البته بعضی میگویند قرآن زنده است ولی تا آنجا که اثبات نشده من جزء بی روح و بی غریزه متصل به بینهایت مطلق مینویسمش.

ماده تهی 5) عقاید یقینی و ایمانی و عقلی مرتبه وجودی دارند و ذاتا در حد انسان احترام دارند. همه عقاید غیر از "یقینی و ایمانی و عقلی" نیز قابل احترام هستند مگر اینکه مرتبه بالاتری از وجود خودشان را ضایع کنند در غیر این صورت باید از بین بروند یا در صورت اثبات ملکی بودن به تعلیق درآیند.

عملکرد این ماده: حق نداریم طبق عقیده الف اگر غیر عقلی و ماده ای را مصرف کنیم که ارزش افزوده اش یک در حد ارزش افزوده یک انسان است مگر اینکه ارزش افزوده ای معادل یا بیشتر از یک انسان پدید بیاید.

فصل چهارم حوزه حیوانیت:

ماده تهی تهی 6) پردازنده ای که در صورت کاهش مرتبه وجودی نفس خارجی علامتی منحصر به فرد از خود بروز میدهد حیوانی حریم دار است و بر اساس ارزش وجودی اش به حریمش ارزش میدهیم.

تبیین ماده : درد یک علامت منحصر به فردی است که حیوان از خودش بروز میدهد و در این ماده بیشتر قصدم تبیین این بود که اگر ذی روحی درد به خاطر یک رفتار درد احساس کرد یعنی برای این ذی روح باید حریم تشخیص داد. یک تعریف ضعیف از درد اینست که اگر علامت صادر شده از موجودی با نفس داخلی درگیر باشد به نحوی که موجود از صدور علامت آن بدش بیاید درد واقع شده است. درد نیاز به وجود مکانیسم قلبی در موجود دارد و در کل این ماده به این زودی ها ماده غیر تهی نمیشود و خیلی گسترده است... فکر کنم کار پروتکل عمومی در حوزه حیوانیت تمام است بهتر است کوتاه بیایم... چون نمیتوانم از ساده ترین حیوان مجازی که مرغ ماینکرفت است تا ساده ترین حیوان خلقت که باکتری است تا پیچیده ترین حیوانی که میشناسیم و آن انسان است قانون عمومی بنویسم و قضیه بسیار گسترده است به همین کفایت میکنم...

ابهام: اگر ذی روح شیطانی بود چه؟ مسلما شکنجه بی ضابطه ی ذی روح شیطانی غلط است خداوند هم وقتی آنها را شکنجه میکند آنها را با عمل خودشان رها میکند نه اینکه چیزی اضافه کند که شکنجه گر است... هم خداوند هم میزبان (که پرستنده خداوند هستند) از شکنجه ناراحت هستند ولی لذت حقیقی انتقام گاها به میزان ناراحتی از شکنجه غلبه میکند.

فصل پنجم حوزه انسانیت:

ماده7) حیوان حریم داری که تمدنی قابل تشخیص تشکیل داده حقوق بزرگتر مساوی با انسان شیطانی دارد.

تبیین: اگر جهان را تصرف کردیم و هیچ پروتکل دوم انسانیتی نبود همانقدر که به مورچه ها حق تولید مثل میدهیم و حق بهره مندی از رزق برای آنها میگذاریم همانقدر به انسان های شیطانی حق تولید مثل میدهیم و حق بهره مندی از رزق برای آنها قرار میدهیم... مشخصا انسان شیطانی حق بروز عقاید خود را ندارد زیرا عقاید او حکم پردازنده هایی را دارند که باید نابود شوند. البته شاید حق تولید مثل او را محدود کنیم و مثلا مثل چین تک فرزند تک فرزند حق تکثیر داشته باشند که هر چه زودتر منقرض شوند ولی این تصمیم در پروتکل عمومی نیست... اما از آنجا که انسان شیطانی هم اکنون در غرب دارای پروتکل های حقوق انسانی است و اگر ما انسان شیطانی را در این مملکت شناسایی کردیم و خواستیم مثل یک کلونی مورچه با آنها رفتار کنیم که باید تولید نسلش کنترل شود و بهره مندی محدود خودش از رزق را دارد آن پروتکل به ما هزینه تحمیل میکند و مثلا تحریم میشویم. در اینجا مثلا جمهوری اسلامی تقیه کرده است و فعلا زیر سیبیلی موجودیت این افراد را به رسمیت نمیشناسد. اما پروتکل عمومی صحیح موجودیت این افراد را به رسمیت میشناسد.

ماده8) ابتدایی ترین حقوقی که برای یک انسان تعریف میشود، حقوقی است که اگر برای امام حسین رعایت میشد شاهد کشته شدن او نبودیم. پس به انسان شیطانی حقوقی کمتر از حقوق امام حسین در کربلا نمیدهیم. همچنین کف حقوق را طوری مینویسیم که حادثه کربلا با رعایت پروتکل عمومی قابل رخ دادن نباشد.

الف) عدم شروع شرایط درگیری: هیچ چیزی شروع کننده ی درگیری با انسانی نباشد. (البته این خیلی باز است ولی اگر دقت کنیم بسته و معین است، مسلما کسی که خلاف انجام داده و دادگاه مشروع عقلا به بالا او را مستحق مجازات میداند شروع کننده درگیری است. بنده به شخصه قوانینی که پروتکل عمومی برایشان وضع نشده است را به عنوان عقاید اختلاطی میدانم، عقاید اختلاطی در بعضی موارد شیطانی میشوند مثل همین به زندان انداختن افراد به خاطر مهریه و ... کم هم نیستند.)

ب) حق بهره مندی از هوای تنفس، آب ، غذا و دیگر ارزاق حداقلی برای بقا در حد نیاز.

پ) حق اعلام مخالفت با عقاید(قانون یک زیر مجموعه از عقیده ها است) و فعالیت تبلیغی به حق: هرکسی حق دارد اعلام کند با قانونی مخالف است و نباید به این جهت مورد تعقیب و وضع مجازات قرار گیرد. اینکه کسی شیطانی است دلیل نمیشود فعالیت تبلیغی به حق او باعث تعقیب و وضع مجازاتش بشود.

ماده9) انسان ملکی همواره مرتبه وجودی بالاتری از انسان شیطانی دارد. انسان رسیده به بینهایت مطلق همواره مرتبه وجودی بالاتری از ملکی دارد.

عملکرد این ماده: اگر انسان ملکی برای زنده ماندن نیاز به کشته شدن بینهایت انسان شیطانی در هر ثانیه داشته باشد برای زنده ماندنش باید انسان شیطانی به اندازه نیازش فراهم گردد.

تبیین : شاید فکر کنیم با ماده 8 در تضاد است ولی اگر دقت کنیم به خاطر حق بهره مندی از ارزاق حداقلی در حد نیاز انسان ملکی و انسان شیطانی در یک سطح قرار میگیرند و با اعمال این ماده حقوق انسان شیطانی فاکتور گرفته میشود.

عملکرد دیگر این ماده: در صورت کشته شدن یک انسان شیطانی توسط انسان ملکی نمیتوانیم انسان ملکی را بکشیم.

اصل مطلب پروتکل:

سعی کردیم در وسط متن پروتکل اصل مطلب را بیاوریم که رابط کاربری پروتکل بالا برود. در ادامه قوانین حقوق بشری سازمان ملل را بررسی میکنیم ببینیم چه فرقی باهم دارند.

پروتکل عمومی در ماده یک با ماده یک حقوق بشر جهانی تعارض دارد. این ماده ریاکارانه است و اگر طبق آن رفتار کنیم نباید هیچ کشوری در جهان زندانی داشته باشد، نباید هیچکسی حق داشته باشد از فرد دیگری در جهت منافع شخصی بیگاری بکشد... به نظرم حرفی به ظاهر قشنگ است ولی از لحاظ اصول عملکردی دروغ است.

با ماده دو تعارضاتی به گستردگی ماده یک ندارد و فقط قسمت هر عقیده بد است. اگر دستت میرسد عقیده شیطانی که کاهنده مرتبه وجود است پاک کنی باید پاک کنی...

ماده 3... مسلما آزادی با وجود مرزهای کشور ها و سیاست های اجرایی و خیلی عوامل دیگر نقض شده است پس این ماده هم ریاکارانه است.

ماده4... به عقیده من کسی که دارد به خاطر غذا و جای خواب کار میکند و پس اندازی ندارد برده است... اگر چنین ماده ای وضع شده لااقل غذا و جای خواب را برای همه مردم جهان رایگان کنید... پس این هم ریاکارانه است...

ماده5... غلط است چون کسی که به زندان میرود در شکنجه گاه است و میتوان میزان شکنجه او را با این آغاز کرد که آیا یک سیلی بخوری زندانت تمام بشود راضی هستی؟ مسلما همه میگویند آری به جز افرادی که جای خواب و غذا ندارند و زندان را دوست دارند. این هم فوق العاده دروغ و ریاکارانه است.

ماده6 تا 30... تعارضی نیست هر چند بند ها ایراداتی دارند ولی آنقدرها به ضایعی بالا نیستند.

سوالات پرتکرار:

مسلما خیلی از حقوق انسانی در پروتکل عمومی رعایت نشده اند، آیا این پروتکل ناقص است؟ بله ناقص است اما چون چیزی که در درجه عقلی ایمانی یقینی نیست که بیشتر بنویسم و ماده اضافه کنم تا زمانی که کسی کاملتر از این پروتکل صادر نکرده این پروتکل کاملترین پروتکل تلقی میگردد. (یعنی نقص پروتکل پروتکل را ملغی نمیکند بلکه اگر کاملا ناقص تر از پروتکل دوم شد و هیچ برتری نداشت ناقص است.)

چنجلاگ

+صدور کلیات پروتکل عمومی انسانیت لقمان ورژن 0.1.1

رفرنس

الهام گرفته از خودم...

آدرس پروتکل

الف ج پروتکل عمومی انسانیت لقمان 0.1.1

پیشرو