یادداشتی بر فیلم On Body and Soul (2017)

فیلم On Body and Soul (در جسم و روح) ساخته‌ی Ildikó Enyedi محصول ۲۰۱۷ از کشور مجارستان، نامزد‌ بهترین فیلم خارجی اسکار همان سال بود که در نهایت توانست جایزه خرس طلایی برلین را تصاحب کند.

On Body and Soul (2017) فیلم
On Body and Soul (2017) فیلم


فیلم، میان واقعیت و خیال میگذرد؛

بیداری، که به تعبیری، جسم دو شخصیت اصلی فیلم و رویا که روح آن دو است.


هشدار: ادامه مطلب، ممکن است با لو رفتن داستان باشد


فیلم، فیلم تضادهاست: زن و مرد، دختری خیلی جوان و مردی مسن، کارمند ساده و مدیر، جسم ِ زنی سالم و مردی با نقص عضو، شکل‌گیری عشقی ماورایی در محیط خشن سلاخ‌خانه و...


در سکانس ابتدایی فیلم، دوربین، دو گوزن در فضای سرد و برفی جنگل را نشان میدهد که پس از آن، ما را وارد کشتارگاه با صحنه‌های خشونت‌آمیز کشتار گاوها میکند.


On Body and Soul (2017) سکانس ابتدایی فیلم
On Body and Soul (2017) سکانس ابتدایی فیلم


به تدریج و با جلو رفتن فیلم، متوجه این موضوع میشویم که سکانهای مربوط به آن دو گوزن ِ ابتدای فیلم، دنیای رویا و خواب "آندره و ماریا"ست؛ خوابی که در دنیای موازی، آندره و ماریا با یکدیگر همکارند و هر شب شاهد خوابهای با المان‌های مشترک هستند و همین موضوع، شاکله‌ی اصلی فیلم را تشکیل میدهد.


"انزوا"، جزو اشتراکات اصلی این دو شخصیت است که کارگردان، با نشان دادن گاه و بیگاه زندگی شخصی آندره و ماریا، داستان را به پیش میبرد و طی اتفاقی در محل کارشان (که هر دو در آن کشتارگاه، آندره بعنوان مدیر حسابداری و ماریا، ناظر کیفی تازه‌وارد) این دو را به هم نزدیک میکند.
تنهائی و "رویا"ی مشترکی که هر دو هر شب آن را برای دیگری روایت میکند، شروع شکل‌گیری ارتباط عاطفی بین آنهاست.

نمایی از دو شخصیت اصلی فیلم
نمایی از دو شخصیت اصلی فیلم


مرد [آندره] که از نقص عضو از ناحیه دست رنج میبرد و سالهاست تنها و به دور از فرزندش زندگی میکند، و دختر [ماریا] هر شب، با خود اندک مکالماتی که با مرد داشته را، با لِگوهای خود، بازسازی میکند.
قصه تا آنجا پیش میرود که طی اتفاقی در محل کارشان که منجر به باز شدن پای پلیس و روانشناس برای بررسی و راستی‌آزمایی صحت صحبتهای کارکنان کشتارگاه می‌گردد. خواب ِ هر شب آندره، او را بر آن میدارد تا بهانه‌ای برای نزدیک شدن به دخترک منزوی [ماریا] شود؛ دختری که ضعف برقراری ارتباط با جامعه و اطرافیانش در عین هوش و ذکاوت زیاد و بی‌حد خود را دارد بطوریکه بعضی منتقدین، آنرا بیماری "اوتیسم" میدانند. مشکل در لمس شدن [خواسته یا نخواسته] حتی توسط خود، دیگر مشکل ماریاست که کم‌کم با پیش‌روی فیلم به جلو، متوجه تمرینِ رفع این نقصان دختر میشویم.



بی‌اعتناییهای مکرر ماریا و دلسرد شدن آندره، دختر را بر آن میدارد تا از پیله‌ی تاریک و تنهای خود بیرون بیاید و از اینجا، شخصیت ماریا دچار تغییرات آهسته‌ای میشود که برای خود و بیننده جذابیت دارد.
نحوه انتخاب موزیک عاشقانه در فروشگاه، شاید تنها قسمت طنز فیلم و در عین حال سوال برانگیز باشد که موزیک عاشقانه، آن هم برای دختر بی‌روح و بی‌تفاوت ماریا برای چه هدفی؟

و در یک سوم پایانی فیلم، خیلی زود به جواب سوال میرسیم: خودکشی ماریا...!
و اینجاست که مکالمه‌ی عاشقانه‌ای لطیف و زیبا در عین حال خونهای سرخ جاری از دستان ماریا، نشان دهنده‌ی رسیدن به قله‌ی دگرگونی روح اوست.


فیلم، فیلم تضادهاست:
زن و مرد
دختری خیلی جوان و مردی مسن
کارمند ساده و مدیر
جسم ِ زنی سالم و مردی با نقص عضو
شکل‌گیری عشقی ماورایی در محیط خشن سلاخ‌خانه
که این تضاد و بالا پایین بودن جایگاه را، در سکانس خانه‌ی آندره و هنگام خوابیدنشان که ماریا روی تخت و آندره روی زمین تصمیم به خوابیدن میگیرند، نشان میدهد و تنها نقطه‌ی اشتراک آنها و فیلم، ماوراست؛ خوابی اشتراکی که روح ماریا و آندره را در کنار هم تکامل بخشیده و جسمشان یکی میشود.



در کنار همه‌ی این موارد، موضوع "قضاوت" هم موضوع چالش برانگیز این فیلم است؛ از سکانس "قضاوت" دختر آندره درمورد پدرش تا "قضاوت" آندره و دیگر کارگران کشتارگاه درمورد کارگر ِ خاطی و...



ثبت تصاویری مینیمال، ساده با رنگهای گاه سرد و گرم، قابهایی عکاسانه که خلقیات درونی کاراکترها را هنرمندانه به تصویر میکشد که خانم انیدی به خوبی از پس آن برآمده است.


فیلم زمانی به انتها میرسد که آندره و ماریا، شب را در آغوش هم به صبح رسانده‌اند؛ دختر از لمس شدن ترسی ندارد و مرد، خلوتش را با زن به اشتراک گذاشته است. صبح ِ پس از شب معاشقه، دو شخصیت اصلی فیلم دیگر خوابی مشترک ندیده‌اند و این، از دید من، قسمت تراژیک و رمانتیک ِ توامان فیلم است که دو "جسم و جان" به وصال رسیده‌اند و تمنای وصال، رنگ باخته است.


On Body and Soul (2017) سکانس پایانی فیلم
On Body and Soul (2017) سکانس پایانی فیلم



نگارنده: سمانه ثنائی