عرصه سخن بس تنگ است ، عرصه ی اشک بسی فراخّ

عجب فراخ است سینه ی آدمی

چقدر اشک جا شده در آن ، چیست در دل آدمی که این همه بوسه ی قضا را در خود صبورانه حمل می کند .

آه

روزی که این مرض از یاد و میانمان برود ، به شکرانه ، نماز اشک شوق را ادا کنیم . جشن مصافحه و بوسه بپا کنیم . نکنیم ؟