بعـدی.... بعدی.. بعـــدی...

پزشکی داومند این شده که در درازای روز کاری بین 700 تا 800 نفر را بیمارپرسی میکند.

حال اگر سر انگشتی حساب کنیم و میانگین نفرات را هم ملاک قرار دهیم و اگر هر نفر 2 دقیقه زمان از ایشان بگیرد میشود:

2x750=1500 / دقیقه
1500÷60= 25 / ساعت

میشود 25 ساعت بیمارپرسی که خوب روز و شب اگر بسیار هم تلاش کنند دور است که از 24 ساعت بیشتر شوند، ول از آنجا که ممکن نیست اینچنین نادرستی را خبرگزاری کشور پوشش دهد پس ما به سر انگشتانمان گمان بدحسابی میبریم، بیاید ریزبین شده و بار دیگر چرتکه بیاندازیم، اینبار برای یک نفر بیمار اینگونه حساب میکنیم:

ورود بیمار* تا نشستن بر روی صندلی / 4 ثانیه
دکتر با اشاره سر پاسخ سلام او را داده و از او میپرسد: کجات درد میکنه؟ / 3 ثانیه
بیمار با انگشت به محل درد اشاره میکند و میگوید: اینجا! / 1 ثانیه
پزشک محل را وَر انداز میکند، بررسی+اندیشه+نوشتن نسخه یا آزمایش به شکل سیستمی یا دستی / 55 ثانیه
بیمار از روی صندلی بلند نشده پزشک میگوید نفر بعدی، دو بیمار از کنار هم رد میشوند / 0 ثانیه
بیماری که بیرون رفته بود به جهت نشان دادن داروها+برگ آزمایش یا هر چیز دیگری دوباره وارد میشود / 4 ثانیه
داروها+برگ آزمایش یا هر چیز دیگری را نشان پزشک میدهد، پزشک بررسی میکند / 10 ثانیه

*بیمار در هنگام ورود سلامش را هم میدهد که زمان تلف نشود

پس تا اینجا روی‌هم رفته 77 ثانیه برای هر بیمار خرج میشود.
حال به پی‌جویی خود پزشک میرویم، از آنجایی که او هم انسان است کنش‌های شخصی دارد:

دهان دره 2 مرتبه هر بار 5 ثانیه / 10 ثانیه
شنوسک(عطسه) و دستمال و اینها 1 مرتبه هر بار 8 ثانیه / 8 ثانیه
سرویس بهداشتی، 1 بار در زمان کاری و 90 ثانیه در گِرو نماندن در صف / 90 ثانیه
تماس ورودی به موبایل پزشک از جانب افراد پراکنده و متفرقه، رد تماس / 0 ثانیه
در اندیشه زندگانی خود فرو رفتن، یکبار و آن هم 30 ثانیه / 30 ثانیه
خیره به جایی شدن، یکبار / 4 ثانیه
تماس ورودی به موبایل پزشک از سوی بستگان درجه یک، پاسخ و همگی باهم 6 دقیقه / 360 ثانیه
کش و قوس آمدن برای دَر کردن خستگی، 3 مرتبه بین هر 200 بیمار بمدت 7 ثانیه / 21 ثانیه

*خوراک و ناهار و تنقلات به شکل سرپایی صرف شده و در همان زمان فرد هم بیمارپرسی میشود.

خوب اینجا هم 523 ثانیه نزدیک به 8 دقیقه را داریم برای مسائل حاشیه‌ای خود پزشک در زمان کار.

حالا دوباره حساب میکنیم:

77x750=57750 / ثانیه
57750÷60= 962.5+8= 970.5 / دقیقه
970.5÷60= 16.16 / ساعت

اکنون اگر به این عدد 7.84 ساعت را هم برای خواب افزون کنیم، اورکا اورکا! میشود 24 ساعت.

بفرمایید، دیدید در آغاز نادرست حساب کرده بودیم و چه بسا ممکن بود به کسی دروغ‌بسته، کار کسی را کم نمود دهیم و برای خودمان رنج رستاخیز را خریداری کنیم.

خسته نشوید، حوصله کنید و رفیق نیمه راه نباشید تا باقی حساب و کتاب را هم به پایان برسانیم.

در آغاز محاسبه قبلی‌مان را بررسی کنیم، در خبر آمده بین 50 تا 60 بیمار، ما همان 50 بیمار را حساب میکنیم و ساعت را هم به پایین رُند نموده و 16 ساعت را در حسابمان وارد میکنیم:

50x16= 800 / نفر بیمار در روز

با سخنان پزشک پر بیراه نیست، چون ایشان فرمایش نموده بودند 2 نفر در اورژانس هستیم پس:

800x2= 1600 /  نفر بیمار در روز برای هر دو پزشک

میشود 1600 بیمار در روز و سال هم که 365 روز است:

1600x365=584,000 / نفر بیمار در درازای سال

اگر شهری که اورژانس در آن جا گرفته رشت بوده و بشود گردشگران را هم به آمار مردم شهر افزون کرد با توجه به جمعیت خود شهر که کمی بیشتر از 1 میلیون نفر میباشد میتوانیم عدد 3 میلیون نفر را گمان بزنیم حالا اگر جمعیت کل شهر را به گردشگران نسبت بگیریم، اورژانس میتواند مدعی شود سالانه 194,600 نفر از مردم بومی رشت نیازشان فقط در این اورژانس با دو نیرو برآورده میشود و این دو پزشک هم میتوانند داوی این کنند در کمتر از 5 سال کم و بیش تمام مردمان شهر را حداقل یکبار دیده‌اند.

اینجا دیگر ما از کادر خارج و بَروبچه‌های گینس وارد می‌شوند تا این رکوردهایی که شاخ از کله هر خواننده‌ای بلند میکنند را یکی پس از دیگری نگارش کنند تا پشمی برای آیندگان باقی نماند.