شب یلدا با اسانس تحریم‌های ستمگرانه آمریکا

آرزومندم شب یلدای سپری شده بر شما خوش گذشته باشد، شبی که در آن یک دقیقه بیشتر از شب‌های دیگر کنار هم بودیم و امیدوارم در دورهمی و حتی تنهایی‌هایتان (با به یاد آوردن خاطرات دورهمی‌های پیشین) یک لحظه لبخند از لبانتان نیوفتاده باشد.

ظاهرا در همین مناسبت مجری دلسوزی که بسیار هم به فکر مردم کشور می‌باشد در یکی از شبکه‌های صدا و سیما سفیر انگلیس را به باد تحقیر و شماتت گرفته و گفته: "از زبانزد خورشید هیچوقت در انگلستان غروب نمی‌کند رسیدید به کاباره نمودن سفارتخانه و قِر دادن، اما مردم دیگر گول نمی‌خورند و اگر راست گفته و به فکر مردم هستید تحریم دارو و کودکان پروانه‌ای را بردارید و..."

بله، در مورد کاباره اگر چه این سخنان در بسیاری از افرادِ سِر، بی اثر بوده و کارایی نداشته و آنها را هیچ تکانی نمی‌دهد ولی حتما در مورد آنهایی که در خطابشان گفته شده کارایی داشته و از خطر قرمزهای‌ سفارت و مردم انگلستان یکی این است که کسی به دولتشان استعمارگر بگوید و دیگری همین که کسی آنها را کاباره برو خطاب کند، بی شک به تریج قباشان برخورده و بی گمان آه و وا مصیبتا از نهاد بقایای جسد هفت کفن پوسانده ادوارد دوم گرفته تا همین آخری یعنی الیزابتشان برآورده و شب و روز را بر مُرده و زنده آنها تیره و تار کرده است.

البته که ما هم موافق آن بخش پُر رنگ شده هستیم و به دیدمان دیگر نباید گول هیچ احد و واحدی را خورد و پس از چهار سال با این دست به پشت آن دستمان بزنیم که: ای داد بیداد کلید این هم که دَری را وا نکرد و نفت آن یکی هم که سر سفره نیآمد و آن قبلی هم که قول رفاه داده بود دست آخر کیش را بنام پسرش زد و از آب و برق رایگان هم که خبری نیست و لوکوموتیو پیشرفت آن یکی هم که هنوز پس از 10 سال از رفتنش ریل و زمین و ساختمان و سد نشناخته همچنان دارد میتازد، شخم می‌زند و همه چیز را با خودش به محاق بُرده و به نیستی می‌رود. در آن کلیپی هم که ما از سفیر انگلستان دیدیدم بیشتر به نظر می‌آمد که ایشان تحت تاثیر محتوای فارسی اینستاگرام و با آهنگی وطنی دارد به ساز ما و آن هم در شب یلدا می‌رقصد و اساسا اصلا مگر می‌شود سر مردم فهیم و شریفی چون ما را با رقص شیره مالید؟

اما در همین زمان ظاهرا شبکه دیگری در همان صدا و سیما از یک نوجوان شایسته که پسری رشید و آینده‌داری هم می‌باشد دعوت کرده تا با حدس زدن اینکه چه چیزی کیک بوده و چه چیزی واقعی مخاطبان فهیم شبکه را به مرز لَب پَر زدن دانسته‌هایشان رسانده و کاری کند که ملت همیشه در صحنه برای هضم این حجم از داده‌های مفید و سودمند از صد درصد ظرفیت مغزشان استفاده کنند.

در ادامه سخنان مجری دلسوز به تحریم‌های ظالمانه آمریکا و سپس کودکان پروانه‌ای می‌پردازد، در اینجا جا داره بگم اگر روده راستی در شکم برخی افراد می‌بود باید از خودشان می‌پرسیدند در درازای حیات صدا و سیما و این همه کانال و شبکه، کارشناس و بودجه‌های کلان چند درصدش سهم کودکان پروانه‌ای شده؟ چند برنامه ویژه کودکان گرامی ساخته و پخش شده؟ چند مستند؟ چند فیلم؟

اما آن چیزی که چندین ساله به زندگی همه ما گره خورده همین تحریم‌های آمریکای پر ز نِیرنگ و جهانخوار است، اگر چه بهتره بگوییم این تحریم‌ها به زندگی ما گره زده شده و آن هم توسط مسئولینی که خودشان حقوق نجومی گرفته، مسافرت کانادا و اروپای‌شان در فصل سرد و گرم سال برقرار بوده و در کاخ نشسته و برای ما کوخ‌نشینان نسخه‌ میپیچند، تحریم‌هایی که گاهی که مصلحت باشد حضور پر رنگی دارند و گاهی نیستند، گاهی ورق پاره‌های بی ارزشی بوده که حتی لیاقت تبدیل به کاغذ برای پیچانده شدن سبزی در میان‌شان را ندارند و گاهی خودروسازان با منت فراوان بابت اینکه پراید در شرایط سخت تحریمی 200-300 میلیون تومان بدست ما می‌رسد از ما چشمداشت سجده شکر و بوسه به خط تولیدشان را دارند.

کلمات تحریم‌های ظالمانه آمریکا در کنار کودکان پروانه‌ای در سال‌های گذشته تیتر بسیاری از خبرگزاری‌های داخلی بوده، اگر چه گاها محتوای این خبرها چندگانگی بسیار زیادی با یکدیگر دارند اما پرسمان بنیادی و اصلی اینست که چگونه ممکنه در فهرست پایین که بخشی از یک فهرست بسیار بلند بالا و آنهم با مبالغ هنگفت است و شامل اقلام وارداتی قانونی وارد شده از گمرکات می‌شود حتی یک ردیف از آن مختص باند و پانسمان مناسب این کودکان نباشد؟

و البته که گاهی با دیدن ردیف‌های مانند نمونه‌های پایین در گزارش‌ها اگر دیگر قسم حضرت عباس هیچکس را آنهم با دیدن یا ندیدن دُم خروس باور نکنید حق داشته و دارید، همانگونه که ما دیگر اسیر و ابیر این رسانه‌ها نمی‌شویم، حداقل به سادگی.

بله حضرات می‌توانند از وسایل نقلیه موتوری، تراکتورهای جاده‌ای و کنترل دور موتور، روغن موتور و کَره و چربی روغن تا مدادتراش، بذر چغندر و پیاز تازه وارد کشور کنند ولی سخن از خرید پانسمان برای کودکان پروانه‌ای که می‌شود ناگهان سر و کله خزانه‌داری ایالات متحده پیدا شده و جلوی واردات و واریز پول را می‌گیرد که حتی اگر اینگونه باشد با وجود متخصصانی که شمارشان هم به لطف تحریم‌ها کم نیست مانند بابک زنجانی و بهره‌گیری از علوم دور زدنشان خرید این مایهتاج کار چندان سختی شُمرده نشده و نمی‌شود مگر که خود مسئولین مربوطه نخواهند که آن داستان دیگری است.

از آنجایی که نوشتار تلخی بود آن را چند روز پس از شب یلدا منتشر نمودم.