هنداونه فروشی که گاهی مینویسد / مانند خیلی چیزهای دیگر در این مملکت تعطیل شد.
35 میلیون یورو گمشده از یابنده تقاضا میشود...
در میان اخبار قشنگ قشنگ مملکتی گاها خبرهای ریزی وجود دارد که کمتر کسی به آنها میپردازد، بیشترمان از کنارشان با بی تفاوتی رد میشویم و بهشان اهمیت نمیدهیم و این سبب میشود این خبرها دچار سرخوردگی شوند، عقده حقارت سرتاپایشان را فراگرفته، کینه کنند و برای هر چه بهتر دیده شدن بروند و با ارقامی درشتتر برگردند تا بلکه کسی آنها را تحویل گرفته و نُقل محافل شوند.
این سرواژه چند روزیست که بر روی برخی خبرگزاریها دیده میشود، 35 میلیون یورویی که به دلیل نگرفتن دست والدینش گمشده و حالا بانک و نهادهای مربوطه برای اینکه زودتر و راحتتر پیدا بشود خبرش را منتشر کردند و عکسش را آگهی نمودند تا بلکه از مردم حرکت و از خدا برکتی بشود، کسی در کوه و برزن او را ببیند، از روی زمین بَرِش دارد، بشمارد و با نهادهای مربوطه تماس بگیرد تا بیایند بِبَرَند و تحویل اولیاش دهند و بانکی را از نگرانی بِرَهانند و البته در این گیرودار شاید به یابنده نیز مژدگانی و مشتلقی تعلق بگیرد که نوش جان و گوارای وجودش باشد(ما که بخیل نیستیم).
این ماجرا ما را یاد جوک قدیمی انداخت که بدین سان بود:
به شخصی میگویند: گمشدی؟ طرف پاسخ میدهد: نه، شناسنامه دارم گم نمیشم!
شاید در نگاه اول با خودتان بگویید شناسنامه چه ربطی به گمشدن دارد؟ حق دارید، در واقع منظور از جوک این بود، کسی که پدر و مادرش مشخص هستند بالاخره بی کس و کار نیست و یکی هست که حواسش به او باشد و اینطور نیست که گشتم نبود، نگرد نیست بشود. ولی متاسفانه کار بجایی رسیده که 35 میلیون یورو در مملکت ما همینقدر یتیم، باد آورده، تنها و بییار بوده که میگوید: من یک تُک پا میروم توی کوچه و زود برمیگردم ولی میرود و براحتی آب خوردن گم شده و برنمیگردد.
شما را نمیدانم اما من نگرانش هستم... حالا مشغول چه کاریست؟ شب که سر بر بالش میگذارد جایش راحتست؟ سردش نیست؟ گرمش چطور؟ نکند در معدنی جایی در عمق 700متری گیر افتاده باشد و آنهم بدون هوا، آب و غذا که جای خود دارد... نکند گیر آدمهای ناباب افتاده و با آنها دمخور شده در ورطه اعتیاد نابودی افتاده باشد؟ شما را نمیدانم... اما من نگرانش هستم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
همسایه، کیسه سیاه، شر
مطلبی دیگر از این انتشارات
آزادگی یا عروسکهای کوکی
مطلبی دیگر از این انتشارات
سندروم گِل-مَن