موشک‌ها ستاره نیستند و توی آسمان هم جشن نیست!

https://upmusics.com/%D8%B4%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%86-%D8%AD%D8%A7%D8%AC%DB%8C-%D9%BE%D9%88%D8%B1-%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%87%D8%A7/


شفا گرفتن‌تان مبارک باشد آقای شروین!

به لطف خدا، بالاخره قفل زبان جنابعالی هم گشوده شد؛ البته بعد از یک سال جنایت بی‌امان اسرائیل در کشتار مردم غیرنظامی. دیگر داشتیم نگران آن خواننده‌ی مبارزِ دوران زن زندگی آزادی می‌شدیم که صدایش را «برای زن، زندگی، آزادی» در حلق می‌چرخاند؛ با خودمان می‌گفتیم آقای شروین چرا نگران زنان و زندگی‌ها و آزادیِ پرپر شده در غزه نمی‌شوند؟ چرا برای «حسرت یک زندگی معمولی» که یک سال نه، هفتاد سال است در قلب مردم فلسطین مانده شعر نمی‌خوانند؟ چرا برای آرزوهای کودکان غزه و گریه‌های بی‌وقفه‌شان نمی‌خوانند؟ یعنی کسی که نگران «پیروز و احتمال انقراضش» بوده، نگران نسل‌کشی وحشیانه مردم غزه نیست؟

و خب خدا را شکر بعد از یک سال زبانتان باز شد آقای شروین، دستتان هم درد نکند. بالاخره خوب شد فهمیدیم شما هم از جنگ بدتان می‌آید و جنگ چیز بدی ست؛ مگر نه؟ بماند که دو سال پیش، همین موقع‌ها، داشتید «برای توی کوچه رقصیدن»، مردم ایران را به جان هم می‌انداختید و خون جوان‌های مردم کف خیابان می‌ریخت و شما فالوور جمع می‌کردید، بماند که جوان‌های مردم و مدافعان امنیت را به کشتن دادید و بعد رفتید جایزه گِرَمی گرفتید و شهرتتان زیاد شد... کاری به این‌ها ندارم آقای شروین!

می‌خواهم دو کلمه درباره این آهنگ جدیدتان حرف بزنم. همین آهنگ‌تان که از مختصات زمانی و مکانی، فقط یک کلمه «خاورمیانه» دارد و ولاغیر(البته اگر در مدرسه جغرافیا خوانده باشید می‌فهمید که اسم درستش غرب آسیاست نه خاورمیانه). آهنگ‌تان طوری ست که هرکس نداند، فکر می‌کند این موشک‌های توی آسمان همینطوری خودشان تصمیم می‌گیرند که بر سر مردم بریزند و این ماشه و تفنگ و جنگ هم همینطوری، چون ما توی «خاورمیانه» هستیم اینجا هستند. یا در جریان نیستید یا از آن‌ها که جایزه گرمی را تقدیم‌تان کردند می‌ترسید که بگویید علت جنگ توی غرب آسیا(همان خاورمیانه به قول شما) چیست. در واقع علت جنگ توی این منطقه که شما به آن می‌گویید جهنم، همان‌هایی هستند که به شما جایزه دادند. و همان‌ها الان دارند بمب و موشک را هم در طبق اخلاص به اسرائیل تقدیم می‌کنند که روی سر مردم غزه بریزند. بدوبیراه این جنگ و عواقبش را به «خاورمیانه» نگویید، بهتر است یقه رییس جمهور امریکا را بگیرید، همان که همسرش با عشق جایزه گرمی را به شما داد!

خوب است آدم توی جنگ و بحران هم روحیه داشته باشد آقای شروین. اصلا باید روحیه داشته باشد. می‌گویند توی جنگ هم گل‌ها شکوفه می‌دهند؛ توی جنگ هم می‌شود عاشق شد و عاشقی کرد؛ این‌ها را قبول دارم جناب شروین. تصویری که توی آهنگت ساخته‌ای هم خیلی دراماتیک است. این که توی موشک‌باران و آتش و آوار، با معشوقه‌ات برقصی و آواز بخوانی و او را ببوسی. آخ که چه شکوهمند و دراماتیک است! جان می‌دهد برای یک فیلم عاشقانه-اکشن هالیوودی. بهترین ستاره‌های هالیوود هم نقش دختر و پسر داستان را بازی می‌کنند، مثل جک و رز توی فیلم تایتانیک. آه! چه تاثیرگذار!

اگر فرض کنی توی خاورمیانه(درستش غرب آسیاست) نیستی، یا اگر حتی واقعا از این منطقه بروی، جنگ از بین نمی‌رود آقای شروین. اگر فرض کنی جنگ جای دیگر است هم جنگ از اینجا نمی‌رود. جنگ یک واقعیت لعنتی و کوفتی و تلخ است که به این دنیا چسبیده، هیولایی ست که پنجه‌هایش را توی گوشت و پوست مردم غزه و لبنان فرو کرده و نمی‌توانی انکارش کنی. اگر می‌خواهی جنگ از بین برود، باید بایستی و بجنگی، نه این که توی خیالاتت غرق شوی، نه این که زیر باران آتش معشوقه‌ات را ببوسی.

ضرب‌المثلی به زبان لاتین است که می‌گوید اگر خواهان صلحی، برای جنگ آماده شو. راست هم می‌گوید. بله آقای شروین. پارادوکس خنده‌‌داری ست، ولی راه از بین بردن جنگ، جنگ است و متاسفانه این واقعیت دنیاست. آقای شروین! واقعیت دنیا خیلی از آنچه توی آهنگ‌ها و فیلم‌ها و رمان‌هاست تلخ‌تر است. واقعیت دنیا خیلی خیلی خشن و بی‌رحم است. توی دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم، قانون جنگل حاکم است. یا قوی هستی و زنده می‌مانی و یا ضعیفی و محکوم به نابودی؛ برای همین است که باید قوی شویم. یا می‌ایستی و می‌جنگی و از خودت دفاع می‌کنی، یا جنگ خانمان‌سوز دامنت را می‌گیرد و از ریشه نابودت می‌کند؛ و برای همین است که باید بجنگیم.

موشک‌ها روی سر مردم غزه فرود می‌آیند، خانه‌ها را(البته الان دیگر خانه‌ای نمانده) ویران می‌کنند، آدم‌ها را تکه‌تکه می‌کنند، پدرها و مادرها را از بچه‌ها و عاشق و معشوق‌ها را از یکدیگر جدا می‌کنند و این واقعیت جنگ است. اگر فرض کنی موشک‌ها ستاره‌اند، یا اگر فرض کنی در آسمان جشن است و موشک‌ها ترقه‌اند، نمی‌توانی جلوی این اتفاق را بگیری. موشک‌ها ستاره نیستند آقای شروین. موشک‌ها جرم‌های فلزیِ خانه‌خراب‌کن و لعنتی‌اند که ساخته شده‌اند برای پاره کردن بدن لطیف کودکان غزه. توی آسمان هم جشن نیست آقای شروین. آسمان فقط پر است از روح کودکانی که در مسیر بهشتند.

متاسفانه باید بگویم ژست صلح‌طلبی و «نه به جنگ» هیچ‌وقت به جنگ پایان نداده. راه تمام شدن این جنگ، کوتاه شدن دست و پای فتنه‌افکن امریکاست که از آن طرف دنیا آمده اینجا که آتش به دامان غرب آسیا بیندازد. این سوال را زیاد از خودت بپرس: غرب آسیا دقیقا چه ربطی به امریکا دارد که تمام این منطقه(بجز ایران) پر از پایگاه‌های نظامی امریکاست؟ و دقیقا کدام کشور دنبال جنگ و دردسر است؟ ما یا آن‌ها؟

تا اسرائیل در این منطقه هست، جنگ هم هست. با اسرائیل نمی‌توان صلح کرد. نمی‌توان مذاکره کرد. نمی‌توان به توافق رسید. پیش از این، خیلی از دولتمردان عرب فلسطینی و مصری و... راه مذاکره و صلح را رفته‌اند و به بن‌بست خورده‌اند. اسرائیل موجودیت ما را –همه‌ی ما مردمِ غرب آسیا را – نمی‌خواهد، مگر آن که تن به بردگی‌اش بدهیم. راه از میان بردن این جنگ، فقط جنگ است آقای شروین. این را ما شاید نفهمیم، ولی مردم غزه خوب می‌فهمند که هفتاد سال است تن‌شان به تن اسرائیلی‌ها خورده و می‌دانند با این جماعت نمی‌شود به زبان آدمیزاد حرف زد. پس آقای شروین! اگر خواهان صلحی، به‌جای رقص و بوسه، برای جنگ آماده شو.

این واقعیت دنیاست آقای شروین. و راهی نیست جز جنگیدن...
این واقعیت دنیاست آقای شروین. و راهی نیست جز جنگیدن...