داستاننویس تماموقت، تجربهنویس (UX writer)، تبلیغنویس (کپیرایتر) پارهوقت | نوشتههای دیگرم در: Https://hmotahari.com
کسب و کارهای خُرد و چالش پرداخت آنلاین
دلکندن از پول آسان نیست. حتی در خریدهای چشم-تو-چشم هم لایهای از تردید یا بدگمانی نهفته است. حالا تصور کنید یک کسبوکارِ اینترنتی چه چالشِ بزرگی در اطمینانبخشی به خریدار دارد؛ خریداری که او را نمیبیند و هر روز خبرهایی دربارۀ کلاهبرداریهای اینترنتی میخواند.
شاید کسبوکارهای بزرگ بتوانند با رعایت سیاستهای ظریفِ کسبوکار، طراحی نقشههای راهبردی، تولید محتوای اعتمادآفرین و تبلیغاتِ گسترده، دلِ مشتری را قرص کنند، اما کسبوکارهای کوچک چه مسیرِ طولانیای پیشِ رو دارند؟
یا اعتماد کن، یا نخر
«لطفاً مبلغ را کارت به کارت کنید»
«بعد از اینکه هزینه را واریز کردید ارسال میکنیم»
«هر وقت عکسِ رسید پرداخت را ارسال کردید، تولیدِ سفارشتان را شروع میکنیم.»
اینها جملاتیست که همگی در مواجهه با فروشندگان یا تولیدکنندگانِ خُردِ اینترنتی کموبیش شنیدهایم. چه چیزی جز «نیاز» باعث میشود پول را واریز کنیم؟
آنجایی که «نیاز» هم تضمین نیست
در زمانۀ «ترجیح بر اساسِ ارزشافزوده» تکیه بر «نیازِ کاربر»، تضمینی بر ادامۀ حیاتِ کسبوکارِ خرد نیست. وقتی عدد و رقم بالا میرود یا امکانِ رفعِ نیاز با روشی بهتر فراهم میشود، نقطۀ پایان سر میرسد. کسبوکارهای کوچک معمولاً در دو مرحله شکست میخورند: ارسالِ محصول و دریافتِ پول.
روشهای نو، روشهایی برای سلاطین بازار
یک تولیدکنندۀ مصنوعاتِ چوبی یا یک طراحِ خانگیِ جواهر نه امکانِ دریافتِ درگاهِ اینترنتی را دارد، نه پیگیری مراحلِ پیچیدۀ دریافتِ درگاه، با دو-دوتا، چهارتای کسبوکارش میخواند.
توقف در جریانِ جابهجایی پول معنا ندارد. حالا چند سالی است که تجهیز یک وبسایت با نیروی وردپرس یا جوملا و کمک گرفتن از افزونههای فروشگاهساز، شبحی از یک فروشگاهِ اینترنتی را مهیا میکند. اما چه چیزی مانعِ جانگرفتنِ آن شبح شده است؟ چرا فروشگاههای اینترنتی موفق به جلب نظر کاربران نمیشوند؟
مسیرِ کوتاهِ تعامل در شبکههای اجتماعی، یک کوچِ بزرگ را رقم زد: شهروندان، دنیای web commerce را به سلاطینش واگذار کردند و میدانِ پرازدحامِ شبکههای اجتماعی را تصاحب کردند.
کسبوکارهای خرد بیش از دیگران نیاز به درگاه پرداخت آنلاین را احساس میکنند. سربازهای پرشُمار به سفارشهای خرد و هر از گاه قانعاند، اما کسانی که به کم قانع نمیشوند، راهکارهای تازه را جستجو میکنند.
تراکمِ کسبوکارهای اینستاگرامی و محرومیتهای ناشی از تحریم (نداشتن کارت اعتباری و حساب اینترنتی و محرومیت از امکانِ تبلیغات هدفمندِ جغرافیایی) مثلِ بچهای پراستعداد و بازیگوش برای جزئینگرها شکلک درمیآورد.
این بچۀ پرظرفیت حرفی دارد: چه کسی قدرِ من را میداند؟
و پاسخ پیشِ کسی است که راهکاری نو در پرداختِ بیدردسر داشته باشد.
- این مطلب محصولی از بخش محتوای جیبیت است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
استارتاپهایی که وسط معرکۀ آبرو میجنگند
مطلبی دیگر از این انتشارات
کیمیاگری در کسبوکار یا: ثروتسازی با حالِ خوشِ مشتری
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا مشتری بین کالاهای مشابه انتخاب میکند؟