حقیقتِ بین شیخ فضل الله نوری و مشروطه


« قانون مشروطه با دین اسلام منافی است و ممکن نیست مملکت اسلامی تحت قانون مشروطگی درآید مگر به رفع ید از اسلام پس اگر کسی سعی در این باب نماید که ما مسلمان مشروطه شویم این سعی و اقدام در اضمحلال دین است و چنین آدمی مرتد است و احکام اربعه مرتد بر او جاری است هر که باشد. از عارف و عامی».

این بیانیه در زمان استبداد صغير( یعنی بعد از انحلال مشروطه و به توپ بستن ) مجلس شورای ملی توسط محمد علی شاه و پیش از فتح تهران توسط مشروطه خواهان و احیای مجدد مشروطه توسط شيخ فضل الله نوری صادر شده است.

هر چند در گفتارهای رسمی از شیخ فضل الله نوری به عنوان حامی مشروطه مشروعه» یاد می شود اما او برای «مشروطه» از صفت «مشئومه» استفاده میکرد و دو دلیل اصلی مخالفت او با مشروطه هم یکی این بود که از اصل «تساوی» دفاع می کند حال آن که میگفت در اسلام، تساوی و برابری نداریم و توضیح «تساوی به لحاظ حقوق» را نمی پذیرفت و با تقنین و قانون گذاری هم مشکل داشت.

مهرداد خدیر:

[ طالبان نیز به همین دو دلیل با دموکراسی و آرای مردم مخالف اند سال 88 و در سفر به افغانستان از یکی از طالبها که دیگر در قدرت نبود و گوشه ای به عبادت اشتغال داشت پرسیدم چرا با حق رأی مخالف اید؟ پاسخ داد هل يستوى الذين يعلمون والذين لا يعلمون؟ آيه قرآن را خواند که آیا آن که می داند با آن که نمی داند برابر است؟ پاسخ دادم در آن زمان که انتخابات نبوده و مگر این آیه در تکریم دانستن و علم و نکوهش ندانستن نیست؟ پاسخ داد عالم با غیر عالم برابر نیست و نمیشود هر دو یک رای داشته باشند]