«نفله شدنِ» هیمنه‌ی جامعه‌شناس حکومتی

مرضیه حاجی‌هاشمی :

در کتابی خواندم که در «کره شمالی» حتی فیلسوفان حکومتی از پذیرفتن برخی نظریه‌های بدیهی سر باز می‌زنند و منکر آن می‌شوند. ذهنم به این مشغول بود که چطور افرادی می‌توانند نام فیلسوف یا دانشمند و اندیشمند را یدک بکشند؛ ولی تا این اندازه در خدمت ایدئولوژی حکومتی باشند که خود به ضد ماهیت خویش تبدیل شوند؟ با شنیدن خبر ابتذال کلامی یک جامعه شناس! آن هم رئیس دانشکده علوم اجتماعی در دانشگاه تخصصی علوم انسانی! در زمینه مسأله ای مرتبط با یک جنبش اجتماعی و کنشگری جمعی در جامعه‌اش، پاسخ سوالم را یافتم.

در دوره پیشا مدرن، آموزش در انحصار نهادهای دینی و سنتی بود، از این رو می‌توانست، به ابزاری در خدمت همان نهادها و باز تولید ایدئولوژی‌های سازنده باور افراد جامعه تبدیل شود و توان درکی فراتر از آنچه به افراد، آموزش داده شده یا وجود نداشته باشد یا این درک را به تعبیر جامعه شناس فرهیخته! «نفله» منافع خویش کند؛ اما در دوران مدرن، نهاد آموزش و دانشگاه شکل گرفت که ماهیت و کارکرد خاصی دارد.

«فریره» در کتاب «آموزش ستمدیدگان» «مأموریت اصلی آموزش را انسانی شدن بشر می‌داند که از طریق گفتگوی انتقادی و مبنا قرار گرفتن خلاقیت و رهایی امکان‌پذیر است»؛ اما وقتی چونان قرون وسطی آموزش برای اسارت اندیشه‌ای انسان به کار گرفته شود که درکی از گفتگوی انتقادی، خلاقیت فکری و رهایی نخواهد یافت، نتیجه آن می‌شود که آزاد اندیش‌ترین افراد؛ یعنی فیلسوفان و انعطاف پذیرترین افراد در درک و شناخت؛ یعنی جامعه شناسان می‌توانند به چنین درجاتی که شرح آن رفت افول کنند.

اینکه «فیلسوفان دولتی در کره شمالی هنوز منکر «آنتروپی» می‌شوند و استدلال می کنند، در زمان لازم، تکنیک برای تغییر مسیر تکامل، پدید خواهد آمد»، چندان جای تعجب ندارد، وقتی یک جامعه شناس و چهره ای آکادمیک و رسمی در حد رئیس یک دانشکده، در صفحه رسانه ملی چنین عبارت سخیفی را به کار ببرد که می تواند متضمن تبعیض جنسیتی، قومیتی و مذهبی به طور همزمان نیز باشد و هیچ توجهی حتی به مبانی جامعه شناسی به عنوان یک علم نداشته باشد. این نشان دهنده هژمونی مبتذل غیرعلمی بر نهادی علمی و مستقل چونان دانشگاه است.

«یاسپرس» بر این باور است، «دانشگاه، تحقق گروهی عزم بنیادین انسان به دانستن است و نخستین هدف آن این است که چه چیز قابل شناختی وجود دارد»؛ نه اینکه چه چیز قابل باختی تا همه‌اش را به یکباره ببازی و به پای منافع، تکیده در چنبره ایدئولوژی و خمیده در کرنش‌های مداوم، آزادی تفکر و شناخت را قربانی کنی. یاسپرس هدف دانشگاه را وقتی محقق می‌داند که «آزادی آکادمیک» وجود داشته باشد، آنچه که در جوامعی با نظام‌های سیاسی کاملا ایدئولوژیک، چون کره شمالی به هیچ وجه وجود ندارد و متاسفانه حیرت آور نمی نماید اگر بر صفحه رسانه ملی چنین جوامعی، شاهد نفله شدن هیمنه‌ی جامعه‌شناس حکومتی باشیم!