چرا مرگ بر روسیه نمی گوییم؟!

مروری بر یادداشت 8 سال پیش علی نظری نماینده اسبق مجلس :


شخصا اعتقادی ندارم به این که در خانه جلوس نماییم و مرگ و نفرت را نثار این کشور و آن کشور کنیم، و آن را عملی مردود و خلاف رفتار مسالمت جویانه بین المللی می دانم.

بعد از پیروزی انقلاب، دیالوگ سیاسی جامعه ما متحول شد. برای اثبات خودمان مرگ سایرین را از خدا خواستیم. مرگ بر سایر کشورها در تعقیبات نماز های یومیه ما قرار گرفت. تنها ملتی بودیم که در انجام اعمال عبادی، مرگ را برای دولتهای دیگر خواستار بودیم.

دهه اول و دوم انقلاب، تکبیر ما مسلمین مرگ شامل اینها بود، آمریکا، روسیه و انگلیس، همچنین رژیم اسراییل.

اما حدود یک دهه است که روسیه مشمول رافت ما شده و نامش از فهرست مرگ بگیران خارج شده است!

کشورهایی چون آمریکا و انگلیس در طول تاریخ آسیب هایی به کشور ما وارد کرده اند، و رژیم اسراییل هم که نامشروع و متجاوز است و تکلیف آن معلوم خواهد بود.

نگارنده به عنوان پژوهشگر تاریخ معاصر که بر ویرانگری های ابرقدرت ها بر وطن خویش واقفم، به جرات می توانم بگویم و دلایل متقن هم بیاورم که ایران عزیز طی ۲۰۰ سال گذشته بیشترین لطمه و ضربه را از روسیه دریافت کرده است.

روس ها تا توانستند بر وطن تاختند، و اکنون بعد از انقضای قرارداد صد ساله ی معروف، باید بخش های جدا شده وطن را به ما برگردانند.

بعد از پیروزی انقلاب ۵۷ سهم حاکمیتی ما در خزر که در دوران پهلوی به صورت پنجاه پنجاه بود، اکنون سهم ما به کمتر از ده درصد تقلیل یافته است.

تجاوز به خاک کشور و نوامیس ما در طول جنگ های اول و دوم جهانی گوشه ای از خوی ددمنشانه ی روس ها به ما بوده است.

در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سقوط دولت نهضت ملی باز هم رد پای روس ها از طریق حزب توده در سرنگونی دکتر مصدق کاملا عیان است.

در جنگ هشت ساله ی ایران و عراق هم که روس ها در کمال نفاق بیشترین حمایت تسلیحاتی را از عراقی ها داشتند. ویرانگری های میگ ها و سوخوف های روسی را همه به یاد داریم.

روسیه در اذهان مردم ایران به مراتب منفورتر از امریکاست.

با وجود این همه ادله که روس ها دشمن دیرینه ی ایران و ایرانی هستند، عجیب است که در پروژه ی دشمن سازی حذف شده اند!