ناوکست چطور تولید میشه؟ و چقدر زمان میبره؟

(اگه جواب سریع رو میخواین به جدولی که آخر همین مطلب هست نیگاه کنین.)

این سوالیه که هر از چندی از من میپرسن و احتمالاً از بقیه پادکسترا هم مشابهش پرسیده میشه. واسه همین، اینو مینویسم تا اگه بازم کسی پرسید، راحت آدرس اینجا رو بهش بدم.

ما تو ناوکست، ترجمه ای کاملاً شخصی سازی شده و متفاوت با اونچه که تو بازار ایران موجود هست رو ارائه میدیم. اصلی ترین تفاوت این ترجمه با ترجمه های توی بازار، اینه که از تیغ ممیزی ناشر یا وزارت ارشاد ایران نگذشته، و من اینو دارم برای دوستام و دورو بریام ترجمه میکنم و بقیۀ شنونده ها هم از روی لطفی که دارن به ناوکست گوش میدن. من، ناوکست رو کتاب صوتی به حساب نمیارم چون این یه پروژۀ کاملاً شخصیه، و کلاً به این متون موجود تو بازار دسترسی ندارم که بخوام از رو اونا بخونم. البته که این کار از روی نسخۀ انگلیسی کتاب انجام میشه و شائبۀ کتاب صوتی بودن رو پیش میاره، که بازم مشکلی نمیبینم.

بخشی از تحصیلات دانشگاهیِ من در زمینه ترجمۀ زبان انگلیسی بوده (البته فقط بخشی) واسه همین، موقع خوندنِ هر ترجمه ای از انگلیسی دائم در حال تحلیل ترجمه ام و تو ذهنم میگم اگه من بودم اینجوری ترجمه میکردم، یا حدس میزنم انگلیسیش این بوده که به فارسی اینطور ترجمه کرده. و یا موقع خوندن یه کتاب به زبان انگلیسی، باز همین ماجراست که، اگه اینو بخوام به فارسی بگم اینجوری میگم.

راستش این ماجرا تا حدودی وارد ناخودآگاهم شده و کنترلی روش ندارم. پس یه روز بالاخره تصمیم گرفتم هر چی تو ذهنم بود رو برای اولین بار رویِ یه کتاب، به نام Sapiens، پیاده کنم و ببینم اطرافیانم چه نظری دارن. اینم بگم که من از ترجمه کردن بسیار لذت میبرم و بخصوص این کتاب، چون با وجود اینکه یکبار کامل به انگلیسی خوندمش، اما دارم بارها و بارها هر خط و پاراگراف رو دوباره میخونم و میفهمم، و امیدوارم بتونم تا اونجا که توانش رو دارم مفهوم رو به فارسی منتقل کنم، و نه مثل ترجمۀ ماشینی که فقط لغات انگلیسی رو با اولین معنی اون واژه تو فارسی جایگزین کنم. خب ترجمۀ هیچ کسی خالی از ایراد نیست و اهل فن ترجمه باید ببخشن.

حالا هر روز که از سرِ کار برمیگردم خونه، یه ساعتی رو با کریشنا از روزمون حرف میزنیم، بعدشم میشینم پشت کامپیوتر و مشغول به ترجمۀ روزانه ام برای ناوکست میشم. این کار معمولاً سه ساعت طول میکشه و بعد برمیگردم به زندگیِ عادّیمون با کریشنا. این ماجرای پنج روز کاری از هفته است.

میمونه دو روز تعطیل هفته، در طول شنبه و یکشنبه (بسته به برنامه ریزی هفتگیمون) دو سه بار متن رو مرور میکنم و تلاش میکنم به اندازه کافی به فارسیِ مرجع نزدیکش کنم، بعضی جمله ها رو که شک دارم مصداق گرته برداری باشن، با کریشنا چِک میکنم تا مطمئن بشم جمله ها به اندازه کافی فارسی شدن، این کار هم یه سه ساعتی طول میکشه. بعد، ضبط شروع میشه که با استفاده از نرم افزار Garageband و میکروفونِ Snowball که یه فیلتری هم روش هست تا جلوی انفجاراتِ حروفی مثل «ب و پ» رو بگیره، انجام میشه. این کار هم اگه خوب پیش بره، یه ساعتی طول میکشه.

و دست آخر هم کریشنا به عنوان اولین شنونده و در ضمن ویرایش کنندۀ کار وارد میشه و تپقها، اصوات اضافه و فواصل جملات رو تا جایی که به اصل کار لطمه نخوره درست میکنه، که اینم یه چهار پنج ساعتی طول میکشه تا محصول نهایی آماده بشه. تو این فاصله من کاور و پوستر اون قسمت رو آماده میکنم که شاید نیم ساعت طول بکشه.

آخر سر دوبار کریشنا و یه بار هم من، هر کدوم جدا، و بعد شاید یه بارم باهم، به فایل صوتی نهایی گوش میدیم تا مطمئن بشیم چیزی جا نیافتاده باشه، و با توجه به طول هر قسمت که حدودا بیست دقیقه اس، میشه چیزی حدود یک ساعت، و آخرِش خروجی mp3 میگریم و کار آمادۀ انتشار میشه.

روز یکشنبه فایل رو منتشر میکنیم و تو فضاهای مجازیی که حضور داریم اعلام میکنیم، که اینم یه ساعتی کار داره. و بعد، به قول کریشنا: "دچارِ شَعَفِ بعد از تحویلِ کار میشیم."

این بود نحوۀ تولید ناوکست.

امکانات و زمان کار هفتگی برای تولید ناوکست
امکانات و زمان کار هفتگی برای تولید ناوکست
https://navcast.podbean.com/