چطور بهتر و عمیق تر زندگی کنیم؟

اول از همه اصلا چرا باید عمیق تر زندگی کنیم؟

کمیت زندگی و عمر دست ما نیست، اما کیفیتش چرا! دقت کنید ما فقط یک بار فرصت زندگی داریم. پس لازم است که قدرش را بدانیم و با روزمرگی های سطحی هدرش ندهیم.

میخواستم این پست پر از راهکار باشد، اما فهمیدم که با فقط با راهکار نمیشود و برای بدست آوردن آگاهی و گذشتن از سطح، باید پرسش هم کرد.

😄چون گربه دوست دارم و بامزه بود
😄چون گربه دوست دارم و بامزه بود

دیروز چه کارهایی کردید؟ چه مقدار از کارهایی که انجام دادید را به یاد دارید؟ بله به سختی میتوانیم جواب دهیم. چون دیروز را زندگی نکرده ایم، بلکه صرفا آن را گذرانده ایم.

وقتی چیزی میخورید یا مینوشید، آیا با تمام وجود آن را احساس میکنید؟ به طعمش فکر میکنید؟ تا همین چند دهه ی پیش اغلب مردم موز را هرگز ندیده و نچشیده بودند، تصور کنید بار اولی که موز را دیدند، لمس کردند، بوییدند و با زبانشان آن را مزه مزه کردند چه احساسی داشتند؟! قطعا یکی از تجربیات فراموش نشدنی و عمیق زندگی شان بوده است.

مسیر خانه تا محل تحصیل یا محل کارتان چقدر است؟ چه چیزهایی در این مسیر است؟ آیا میتوانید مسیری که هر روز میروید را توصیف کنید؟ باید یاد بگیریم بیشتر مشاهده کنیم. دیدن، به خودی خود ما را به عمق نمیبرد، باید طوری ببینیم که انگار سال هاست ندیده ایم.

یاد نویسنده آمریکایی خانم هلن کلر افتادم، وقتی فکرش را میکنم شگفت زده میشوم. او در کودکی بینایی و شنوایی اش را از دست میدهد، با این حال زندگی میکند و وقتی به کارهایی که کرده است فکر میکنم، میفهمم که چقدر عمیق هم زندگی کرده است.

پرسش ها و راهکارهای بیشتری دارم، اما نوشته ترجیحا باید کوتاه و مفید باشد.

به طور کلی برای اینکه کیفیت زندگی و تجربیات مان را بهتر کنیم، باید فکر کنیم. از حواس پنجگانه به طور هشیارانه و آگاهانه استفاده کنیم. بنویسیم. پرسش کنیم. بخوانیم. به شکلی زندگی کنیم که انگار هر کاری را برای اولین بار داریم انجام میدهیم، با همان شور و اشتیاق.

.

.

شما چه راهکاری برای عمیق تر زندگی کردن پیشنهاد میکنید؟

آیا این سبک و موضوعات رو دوست دارید؟ گربه ها رو چطور؟ :)