محمد علی هستم، متولد سال ۸۳. عاشق هنر،گیم، تکنولوژی، فیزیک و ریاضیات
اصطلاحات فیلمباز ها | قسمت دوم
از آنجایی که استقبالی خوبی از قسمت اول این سری مقالات داشتید، تصمیم گرفتم قسمت دوم آن را هم بنویسم تا با همدیگر بیشتر از سینما لذت ببریم. مانند قسمت قبلی این پست نیز سعی میکنیم کلماتی را استفاده کنیم که این روز ها بیشتر از سایر کلمات در پست ها و بحث های سینمایی استفاده میشود.
هایپ - hype
وقتی کلمه هایپ گفته میشود، اولین فکری که هر کسی میکند نوشابه های انرژی زا هایپ است. اما خب این کلمه معنی دیگری هم دارد. در زبان انگلیسی هایپ به معنی که "با گفتن زیاد درباره یک اثر رسانه ای، آن را مهم در نزد مردم نشان دهیم" و "هیجان داشتن برای چیزی" است. بخواهم به زبان خودمان بگویم به این معنی است که مثلا ممکن شما برای دیدن فصل هفتم سریال پایتخت بسیار هیجان داشته باشید و بخواهید که این سریال هر چه زودتر پخش شود، این یعنی شما برای فصل هفتم سریال پایتخت هایپ دارید. لزومی ندارد که تمام روز به سریال پایتخت فکر کنید، همین که وقتی از شما میپرسند برای کدام اثر سینمایی منتظر هستی و پایتخت را نام ببرید، یعنی برای پایتخت هایپ دارید. از هایپ میتوان در این نوع جملات استفاده کرد
- فلان فیلم هایپ زیادی ایجاد کرده بود = فلان فیلم انتظارات را برای خودش بالا برد و خیلی ها را قبل از اکران طرفدار خودش کرده بود.
- من برای فلان فیلم هایپ زیادی هستم = من برای فلان فیلم هیجان زیادی دارم و همین که منتشر شود تمام سعی خودم را میکنم که دیدن آن را از دست ندهم.
هایپ نه فقط در سینما بلکه در گیم، کتاب و ... نیز استفاده میشود.
صحنه پس از تیتراژ - Post credits scene
صحنه پس از تیتراژ یکی از جالب ترین حرکات برای نشان دادن موضوع فیلم بعدی است. به این صورت که فیلمساز ها در سینما برای کسانی که پس از پایان فیلم صبر میکنند و بر خلاف همه که سریع از سالن سینما خارج میشوند، سر جای خودشان می نِشینند و تیتراژ را نگاه میکنند، یک جایزه تعیین میکنند. آن هم اینکه میتوانید یک صحنه اضافه از فیلم را پس از تمام شدن تیتراژ تماشا کنند. البته وقتی نسخه اصلی آن در خارج از سینما منتشر میشود نیز باز هم آن صحنه پس از تیتراژ قابل مشاهده است اما خب لذت اصلی آن دیدنش در سینما و پس از صبر کردن برای تمام شدن تیتراژ است. معمولا صحنه های پس از تیتراژ یا یک شوخی با مخاطب است یا اینکه قرار است به مخاطبان یکی از موضوع های اصلی فیلم بعدی را نشان دهد. یکی از دلایل اصلی معروف شدن "صحنه پس از تیتراژ" فیلم های مارول (mcu) است چرا که غیر از فیلم "اونجرز اندگیم" در تمام آثار خود از این روش به صورت جدی استفاده کرده است. این موضوع را نیز فراموش نکنید که یک فیلم میتواند چندین صحنه پس از تیتراژ داشته باشد، مثلا یکی را در اواسط تیتراژ و دیگری را در پایان تیتراژ. یکی از بهترین صحنه پس از تیتراژ مربوط به فیلم "ددپول" است که با شوخی های خنده دار همراه بود و از آن طرف هایپ زیادی برای فیلم "ددپول 2" ایجاد کرد. من خودم به شخصه در فیلم های ایرانی ندیدم که از صحنه پس از تیتراژ استفاده شود ولی در سریال قورباغه از این تکنیک در هر قسمت به عنوان "آنچه خواهید دید" استفاده میشد. در کل فراموش نکنید که اگر در حال دیدن فیلمی هستید و احساس میکنید که ممکن است از روی آن قسمت دومی ساخته شود، حتما حتما پایان تیتراژ را نگاه کنید تا شاید صحنه پس از تیتراژ داشته باشد.
اُوِررِیتِد و آندِررِیتد - overrated & underrated
این دو کلمه محدود به فیلم ها نمیشود و شما در هر جا میتوانید از این کلمات استفاده کنید. قطعا تا به حال برای شما پیش آمده که از نظر عموم یک چیزی خیلی خوب و باحال است ولی از نظر شما، آنقدر که همه میگویند خوب نیست و یا حتی برعکس، ممکن است که عموم یک چیزی را بد و مسخره بدانند اما از نظر شما خیلی هم باحال باشد. به فیلم هایی که از نظر عموم خوب و خیلی خوب شمرده میشود اما از نظر شما آنقدر که بقیه میگویند خوب نیست، اورریتند میگویند. بر عکس آن نیز صادق است یعنی فیلمی ممکن است از نظر شما خیلی باحال و خوب باشد اما بقیه آن را آن جور که شما دوست دارید، آن فیلم را دوست ندارد، برای همین به آن فیلم آندرریتد میگویند. همانطور که بالاتر گفتم، این دو کلمه را در هر چیزی میشود استفاده کرد. مثلا نوشابه اورریتد و آب میوه نیز آندرریتد است. اکثر مردم نوشابه را به آب پرتقال ترجیح میدهند اما در اصل، آب میوه بهتر و سالم تر از نوشابه است.
لایو اکشن - live action
راستش را بخواهید تعریف لایو اکشن کار سختی است. اگر بخواهم خلاصه بگم باید گفت که وقتی شما از روی یک بازی یا یک انیمیشن، یک فیلم واقعی یا نزدیک به واقعیت بسازید، یک لایو اکشن ساخته اید. لایو اکشن عموما از جلوه های ویژه های سنگین بهره میبرد و تقریبا میتوان گفت که لایو اکشنی وجود ندارد که از جلوه های ویژه ساخته نشده باشد. معمولا لایو اکشن ها از نسخه اصلی ضعیف تر میشوند اما خب باز هم میتوان از لایو اکشن لذت برد. دیزنی یکی از اصلی ترین استودیو های لایو اکشن ساز است به طوری که تقریبا بیش از 80% فیلم های این شرکت را لایو اکشن تشکیل داده است. از روی گیم نیز لایو اکشن ساخته شده است. اما متاسفانه انگار صنعت گیم در سینما طلسم شده است و به غیر از یکی دو مورد، باقی لایو اکشن های ساخته شده حتی از لحاظ سرگرمی نیز نمیتوانند مخاطب را راضی نگه دارند. مهمترین لایو اکشن های ساخته شده از روی انیمیشن عبارت اند از شیر شاه (lion king)، آلیس در سرزمین عجایب (Alice in Wonderland)، علاءالدین (Aladdin) و ... اشاره کرد. همچنین در گیم نیز سونیک (sonic the hedgehog)، کارآگاه پیکچو (detective pikachu) و ... ساخته شده است.
ریبوت - Reboot
ریبوت در زبان انگلیسی به معنای "راه اندازی مجدد" است که معمولا برای لوازم الکترونیکی به کار میرود اما در یکی از معانی دیگر خود، در سینما نیز به کار میرود که تقریبا با همان "راه اندازی مجدد" نیز هم معنی است. وقتی شما یک فیلم یا سریال را ریبوت میکنید در واقع یک فیلم دیگر از روی همان شخصیت اما با تغییرات بنیادی فیلم بسازید. بگذارید مثالی بزندم در طول قرن بیست یکم اسپایدرمن دو بار در سینما ریبوت شد و ما شاهد سه سری فیلم از روی اسپایدرمن بودیم. دلایل زیادی میتواند باعث شود یک مجموعه ریبوت شود. در فیلم اسپایدرمن 3، هایپ زیادی به خاطر لباس سیاه اسپایدرمن ایجاد شده بود اما خب فیلم آن طور که باید و از نگاه مردم و منقدین، فیلم موفقی نبود. برای همین سونی (سونی مالک شخصیت اسپایدرمن در سینما است) تصمیم گرفت که اسپایدرمن را ریبوت کند. یکی از دلایل دیگر آن نیز پیر شدن بازیگر اسپایدرمن بود چرا که اسپایدرمن همیشه یک شخصیت جوان است و باید سنی بین 15 تا 25 سال داشته باشد اما توبی مگوایر حتی بیشتر از 30 سال سن داشت. تقریبا بعد از پنج سال بعد از اکران اسپایدرمن 3، مرد عنکبوتی خارق العاده (the amazing spider-man) در سینما اکران شد و توانست مخاطب را راضی نگهدارد. اما دوباره در نسخه دوم فیلم the amazing spider-man باز هم شاهد مشکلاتی بودیم و برای بار دوم ریبوت شد. در هر ریبوت تقریبا به کل داستان تغییر میکند و خیلی چیز ها عوض میشود. در اسپایدرمن تنها چیز هایی که تغییر نکرد این بود که در تمام فیلم ها "پسری وجود دارد که پس از اینکه یک عنکبوت به خصوص او را نیش زد، تبدیل به مرد عنکبوتی شد" تنها همین یک جمله تغییر پیدا نکرد و حتی ویلن و معشوقه های پیتر پارکر در هر ریبوت عوض شد.
خیلی ممنون که پست را مطالعه کردید، اگر از پست حتما خوشتان آمد یادتون نره لایک کنید و اگر باز هم از این مدل پست ها دوست دارید یادتون نره که من رو دنبال کنید. اگر هم نظری دارید حتما حتما در قسمت نظرات با من به اشتراک بگذارید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
آجری دیگر در دیوار | هُنر در خِشتان
مطلبی دیگر از این انتشارات
۱۱ مجلهی ادبی برتر دنیا برای علاقهمندان به ادبیات و نویسندگی
مطلبی دیگر از این انتشارات
مسیری که اولای راه برای زبان آموزی میشه پیش گرفت...?