دوست دارم همه ببینند ترجمه حرفهای تا چه حد با چیزی که از ترجمه میشناسیم متفاوت است.
بررسی زیرنویسهای فیلم The Last Duel؛ ادبی نوشتن یعنی چه؟
فیلم The Last Duel به دلیل آن که در زمانی خاص از تاریخ روایت میشود، دارای زبانی است که دوست دارم آن را «مخصوص» به حساب بیاورم. شاید بتوان گفت که تنها چالش مترجم، انتخاب سیاست ترجمهایش بوده باشد.
تقریباً چیزی که متوجه شدم این بود که در بین تمام مترجمها تصوری اشتباه وجود دارد و آن هم این است که برای این که متنی را بهاصطلاح ادبی کنیم، باید روی فعلها تمرکز کنیم و شکلوشمایلی قدیمی به آن بدهیم؛ ولی فکر نمیکنم هیچکدام از آنها تا به حال از خود پرسیده باشند که چرا این کار از متن ما یک «متن ادبی» میسازد؟
در واقع یک متن ادبی بهواسطه زبان خاصش شناخته میشود؛ مثلاً شکسپیری که امروز بهعنوان یک نویسنده با سبکوسیاق منحصربهفرد شناخته میشود، در زمانهٔ خودش به همان شکلی مینوشته که مردمش صحبت میکردند.
در فیلم هم همین وضعیت را داریم؛ در بخشهایی زبان فیلم به ما میگوید که در چه برههای از تاریخ و در کدام منطقه جغرافیایی قرار داریم. چالش اصلی مترجم همان طور که پیشتر گفتم، این است که برای ترجمهاش چه سیاسیتی را اتخاذ کند. در ادامه ۳ زیرنویس از تیمهای بیا۲مووی، ۳۰نما، نایتمووی و یک زیرنویس که بهصورت مستقل انجام شده بود را برای بررسی انتخاب کردم.
چند مترجم، یک محصول
به جز یک مورد (زیرنویس میثم ططری)، دیگر زیرنویسها را بهصورت تیمی و در قالب گروههای ۳ الی ۴ نفره آماده کرده بودند. فرقی نمیکند که شما این زیرنویسها را به چه کسی برای ویرایش بدهید، وقتی ۴ نفری روی یک زیرنویس کار میکنیم، یعنی چهار قلم متفاوت و این یعنی چهار کیفیت متفاوت.
زیرنویس هر چه زودتر منتشر شود، بهتر است و در این شکی نیست؛ ولی وقتی سه یا چهار نفر همزمان روی یک زیرنویس کار میکنند و نهایت هماهنگی آنها یک گروه تلگرامی باشد که در آن اسامی افراد و مکانها را یکپارچهسازی میکنند، انتظار یک محصول باکیفیت و یکپارچه را نمیتوان داشت. صد البته تکیبودن مترجم هم تضمینی بر کیفیت بالای یک زیرنویس نیست.
همان طور که قبلاً گفتم، قدیمیبودن بافت یک متن یا شکلوشمایل قدیمی اجزای آن، دلیلی بر ادبیبودن متن ما نیست؛ این یعنی نمیتوان انتظار داشت با اضافهکردن یک «فرا»، متنی عادی را به یک متن ادبی تکمیل کرد و در نهایت خود را راضی کرد که «بهخوبی از پس قدیمیسازی» متنم برآمدم. تصمیمها یک مترجم در چنین شرایطی در گرو آگاهی او از جنبههای مختلف یک ترجمه است.
نکتهای که در مورد هر چهار ترجمه وجود دارد، گرفتارشدن مترجمها در چهارچوبی است که متن مقصد برای آنها ساخته است؛ یعنی شاید خیلی راحت میشد با یک «توجه کنید» سروته قضیه را بهشکلی قابلقبول هم آورد ولی مرزهای «مندرآوردی» مترجمها مانع از انتقال درست حسوحال فیلم شده است.
نکتهای که در همین ابتدای کار باید بگویم این است که زیرنویس مستقل میثم ططری سعی کرده تا جملاتی «فارسی» ارائه کند. اگر من بخواهم فیلمی را با زیرنویس ببینم، ترجیح میدهم بدون ترمز از فیلم لذت ببرم و به نظرم استفاده از چنین سیاستی، در عین حال که هیچ ایرادی ندارد، به ذائقه من خوش نمیآید.
کلمه Squire در واقع ردهبندی در میان جنگاوران آن زمان به حساب میآید و میتوان آن را نوعی درجه به حساب آورد. نکتهای که باید به یاد داشت این است که اسکوایر در واقع یک رده پایینتر از شوالیه (Knight) است. ما در فرهنگ فارسی بهواسطه رسانه، آشنایی نسبتاً قابلقبولی با شوالیه و مفهوم آن داریم، اما در مورد اسکوایر، این شناخت بسیار کم است.
زیرنویس نایت مووی با استفاده از «سلحشور» سعی کرده تا اسکوایر را به مخاطبش ارائه کند و هیچ توضیحی هم در این مورد ارائه نکرده است. سلحشور بیشتر از آن که بیانگر جایگاه جنگجو باشد، به نظر من صفتی است که به حضار نسبت داده شده و از همین رو چندان نمیتوان آن را یک گزینه مناسب در نظر گرفت.
تیم ۳۰نما از «ملازم» برای این کلمه استفاده کرده است و ملازم را تا انتهای فیلم به کار می برد. برعکس سلحشور که مخصوص گفتمانهای مرتبط با جنگجوهاست، ملازم فاقد این ویژگی است. از این بابت انتخاب واژه تیم ۳۰نما نسبت به دیگر تیمها نمره پایینتری میگیرد. انتخاب واژه «ارباب» برای کلمه لرد هم جای سؤال دارد که در ادامه دلیل این سؤال را توضیح خواهد داد.
تیم بیا۲مووی کلمه اسکوایر را با یک توضیح اضافه وام گرفته است که در واقع سادهترین راهحل برای حل این چالش به حساب میآید.
میثم ططری هم مثل بیا۲مووی همین کار را انجام داده است؛ با این تفاوت که بافت متن او طوری است که بعد از سروران و شهسواران، به اسکوایر+ها برمیخوری که در نوع خود عجیب است! استفاده از «سرور» هم برای کلمه لرد جالب نیست، چراکه پذیرفتن این که «سرور» نوعی مقام اشرافی است، کمی سخت است.
در مورد این بخش، کار را با تحسین تیم بیا۲مووی شروع میکنم؛ صد البته فکر میکنم یک اشتباه تایپی باعث شده تا کمی از ارزش این ترجمه خوب کم شود ولی هر چه که ایراد بگیریم، ترجمه خوبی است! فقط ایکاش «در صحنه» حذف میشد و همان رعایای حاضر باقی میماند.
«انواع دیگر مردم»، «افراد دیگر» و «مردمان دیگر» دارای پیچیدگی خاصی نیست و هر کدام یک ترجمه کاملاً معمولی و به دور از سبک و سیاق بافت متن اصلی هستند.
قصدم از این تصویر نشاندادن ترجمههای متفاوت از کلمه «Monsieur» بود؛ کارکرد این کلمه در واقع بهنوعی است که یعنی «به روی چشم». ما در زبان فارسی چنین کارکرد را با کلمات و عبارت دیگر نشان میدهیم و «موسیو»، «قربان» و «آقا» به هیچ عنوان این کارکرد را ندارند.
در مورد بخش اول ترجمه، به جز ترجمه تیم بیا۲مووی، سه ترجمه دیگر ترجمههایی «بد» هستند؛ اما چرا؟ کافی است یک بار این جملهها را بخوانیم و با سیاستهای مترجمها در دیگر بخشهای فیلم مقایسه کنیم. مشخصاً استیصال مترجمها در برگرداندن جمله انگلیسی باعث شده تا فقط آن را از سرشان باز کنند. در مورد بخش دوم انتظار میرفت یک ساختار طبیعیتر ارائه شود.
نمره منفی برای ترجمهها! انتظار میرفت با ارائه توضیح بیشتر، مترجمها دلیلی برای این «عذرخواهی»، «عذر» و «پوزش» ارائه میکردند. در واقع ساختار انگلیسی دارای چنین دلیلی هست ولی ساختار فارسی فاقد این شاخصه است و همین موضوع باعث شده تا مخاطب برداشتی منفی است جمله داشته باشد، در صورتی که جمله در مدح و تمجید از سربازان به زبان آورده میشود.
تیم نایت مووی تا حدودی راه را کج رفته و در برخی از مفاهیم شاهد اختلافاتی با ۳ ترجمه دیگر هستیم. در مورد زیرنویس میثم ططری، احساس میکنم پیازداغ ماجرا کمی زیاد است. زیرنویسهای تیم ۳۰نما و بیا۲مووی هم معمولی و بدون ظرافت است. شاید حتی بتوان گفت لقمه را دور دهانشان چرخاندهاند.
به جز در مورد زیرنویس آخر، بقیه موارد در بخش اول قابلقبول عمل کردهاند. تیم ۳۰نما با اضافهکردن یک «خیلی»، بهخوبی موفق شده تا از نوع بیان، به مفهوم برسد که در نوع خود جالبتوجه است.
من نفهمیدم که تیمهای مختلف (به جز زیرنویس میثم ططری)، روی چه حسابی تصمیم میگیرند نوع بیان و رابطه شخصیتها را تعیین کنند؛ مثلاً تیم ۳۰نما در جایی حس صمیمیت را بین شخصیتها کم و در جایی دیگر زیاد میکند. یا مثلاً تیم نایتمووی بهصورت خودشجوش تصمیم میگیرد رابطه میان شخصیتها را برهم بزند و متن را از ساختار و بافتی که دارد جدا گند.
در مورد این جمله، تیم بیا۲مووی بهتر از دیگران عمل کرده و صد البته این عملکرد بهتر را تا حد زیادی مدیون عملکرد ضعیف تیمهای ترجمه دیگر است.
همیشه پای یک عنصر اضافی در میان است! اگر «حوزه استحفاظی» در کار نبود، میشد گفت که بیا۲مووی بهتر از دیگران عمل کرده، ولی این عنصر اضافه، باعث شده تا اطلاع مترجم از نظام فئودالی هم در سایه گم شود. نایت مووی با «همین الانشم» کار را خراب کرده و تیم ۳۰نما با «ملاقات». میثم ططری هم ترجمهای معمولی ارائه کرده است.
تیم نایت مووی برخی بخشها «کاپیتان» را انتخاب کرده و در بخشهایی فکر کرده «فرمانده» گزینه بهتری است؛ رویکردی که راستش دلیلش را نفهمیدم ولی احتمال میدهم بخاطر کمیت بالای مترجمهایش باشد. در مورد تیمهای ۳۰نما، بیا۲مووی و میثم ططری، هر سه درگیر چهارچوب متن مبدأ شدهاند و ترجمهای عجیب را ارائه کردهاند. دلیل این کار احتمالاً این بوده که نخواستهاند فضای قدیمی فیلم را خراب کردهاند که البته تصوری اشتباه است!
سؤالی که برایم پیش آمد این است که کدام تالار
سؤال بعدی این است که مگر همه آنها نجیبزاده هستند؟
در اینجا جملهای از افلاطون داریم؛ ترجمه جمله افلاطون باید با ترجمه جملههای افراد دیگر تفاوت کند و این تفاوت در این ۴ ترجمه به هیچ عنوان دیده نمیشود.
«عالی نواختی»!!
عبارت «Bride Price» یک المان فرهنگی است. تیمهای ۳۰نما و نایت مووی عملکرد این عبارت را گرفته و در جمله استفاده کردهاند. انتخاب مترجم بیا۲مووی و میثم ططری عجیب است؛ چراکه اگر قرار است المانهای فرهنگی (مثل اسکوایر) را نگه دارند، چرا پس این مورد را طور دیگر رد کردهاند؟ شیربها مفهومی است که ریشه در فرهنگ فارسی دارد و با شوالیهها و نظام فئودالی اروپای آن زمان غریبه است.
نمره منفی برای نایتمووی، ۳۰نما و بیا۲مووی، امتیاز مثبت برای ترجمه زیبای بخش «Handsome» از میثم ططری است.
ترجمه تیم نایت مووی تا حد زیادی برایم عجیب است!
در مورد زیرنویسهای تیمهای ۳۰نما، بیا۲مووی و میثم ططری، هر ۳ مورد معمولی و بدون ظرافت عمل کردهاند و آن گونه که باید نتوانستهاند کنایه موجود را بازگو کنند.
«اسب مؤنث» را میتوان نقطه تاریک زیرنویس بیا۲موویز به حساب آورد. انتظار نمیرفت که شاهد چنین چیزی باشیم. ترجمه تیم ۳۰نما معقولتر از ۳ زیرنویس دیگر است.
عنصری که زیرنویس انگلیسی وجود دارد «تابویی» است که اجازه نمیدهد از کلمهای برای توصیف رابطه جنسی استفاده شود. هر ۴ زیرنویس این تابو را شکسته و هر یک بهنوعی جزئیات جمله را روی میز ریختهاند که از نظر من تصمیم درستی نیست! چراکه تأثیر متن تا حدی تغییر کرده است.
هدف «واقعی» اشتباهی است که در زیرنویس تیم ۳۰نما میبینیم. باز هم مشخص نیست که مترجمها روی چه حساب و منطقی تصمیم به برهمزدن ارتباط میان شخصیتها میکنند!
معمولاً در تمام زبانها باهمآیی کلمات را داریم؛ مثلاً هیچ وقت نمیگوییم گربه مشکی چرا که «مشکی» صفتی است که با گربه نمیآید. گربه مشکی برای تمام فارسیزبانها قابلفهم است و همه میدانند که منظور ما گربهای است که رنگ موهایش سیاه است، ولی ساخت آن غیرطبیعی است.
«عدالت سفت و سخت» و «عدالت سخت» و «دادگری خشن» از همین دسته هستند. سفت و سخت و سخت و خشن، صفتی نیست که به گوش فارسیزبانها آشنا باشد. به همین دلیل، حتی با وجود نقص معنایی که در ترجمه تیم ۳۰نما وجود دارد، میتوان آن را ترجمهای بهتری در نظر گرفت.
حرف آخر
یکی از چالشهایی که ترجمه فیلم و سریال به همراه خودش دارد، این است که در یک متن ممکن است شاهد بافتهای مختلفی باشیم. مثلاً در این فیلم، جدای از بافت تاریخی و جغرافیایی، جملههایی از افراد مشهور را داشت و المانهای فرهنگی هم در داستان بود.
تیم بیا۲مووی ترجمه بهتری نسبت به سه تیم دیگر ارائه کرده بود، به جز مواردی که پیشتر از آنها تمجید کردم، دیگر بخشهای زیرنویس (آنهایی که تصاویرشان را قرار ندادم) را میتوانم در دستهبندی معمولی قرار بدهم. بعد بیا۲مووی، میثم ططری زیرنویس قابلقبولی را ارائه کرده بود؛ البته این زیرنویس به کام خیلیها خوش نخواهد آمد و فقط طرفداران خودِ میثم ططری با دیدن فیلم با این زیرنویس لذت خواهند بود.
تیم ۳۰نما و نایت مووی هم در این میان بهترتیب انتخاب سوم و چهار من بودند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقد هر دو فصل ماندالورین
مطلبی دیگر از این انتشارات
روی تاریک انسان - بهترین فیلم ها با محوریت قاتل سریالی
مطلبی دیگر از این انتشارات
سفر به دنیای مجرمها و کارآگاهها؛ معرفی ژانر جنایی