ماجراجو، تهیهکننده و ناشر بازیهای موبایل - استودیو تاد
مستطیلهای لمسی جادویی در دنیای قشنگ نو
بخش اول - دیروز
به خاطر میآورم که روزگاری پیش از معرفی iPhone توسط شرکت اپل، در دنیای گوشیهای هوشمند Symbian حکمرانی میکرد. من هم که صاحب یک فروند 6600 نوکیا (معروف به کتلت) بودم، همواره به این فکر میکردم که کاش نقشهی روانی از تهران داشتم که روی آن اجرا میشد و علاوه بر رفع مشکلات خودم، مشکل خلق الله هم به این واسطه شاید حل میشد.
این شد که دست به نصب ابزارهای برنامه نویسی برای سیمبیان زدم و بعد از دو هفتهای تلاش، ناکام، درمانده و هیچ چیز نفهمیده از اینکه چرا کار نکرد و نمیکند و چرا به راحتی نمیتوان برنامه برایش تولید کرد، پا پس کشیدم. همزمان با این اتفاق اپل iPhone را معرفی کرد و سیمبیان نسخه لمسی UIQ آخرین تکنولوژی خودش را، که اینطور به خاطر میآورم که همان نسخه نیز تبدیل به سنگ قبرش شد.
«آیفون» اما فرق داشت. تجربهاش شبیه یک معجزه بود زیر انگشتان دست. اینکه یک بازی پازل را اجرا کنی، انگشتانت را روی بلوکها بگذاری و به نرمی حرکتشان دهی، انگار که واقعا وجود دارند. اینکه برای تماس گرفتن نیاز نباشد قلم در بیاوری که شماره بگیری، و برای اجرای نرم افزارها، مدت ها صبر نکنی! شاید حتی اولین مرورگر پیشرفتهی واقعی برای دنیای وب هم همینجا معرفی شد. البته از حق نگذریم که این محصول فوق العاده، بدون هر گونه اضافات و امکان نصب اپلیکیشن ارایه شد و مدتی شاید بیش از یک سال گذشت که امکان توسعه نرم افزار برایش فراهم شود و از زبان فارسی نیز پشتیبانی کند.
هر چقدر که شوق در این دلبر تازه منتشر شده بود، نان اما جای دیگری بود. در فضای وب و طراحی وبسایت. این بود که به عنوان یک دانشجو و برای درآوردن خرجی، دست به کار شدم برای طراحی سایت و سرور، اما آتش گوشیهای هوشمند شعله ورتر میشد تا روزی که خبر درآمد میلیون دلاری تنها یک اپلیکیشن در بازار اپ استور اپل منتشر شد. این شد که دل ما به عنوان سه جوان دانشجو نیز هوایی شد و اولین (شاید دومین؟) نرم افزار آیاواس ایرانی را تولید کردیم، کتاب شعرهای پارسی که تنها نرم افزاری بود که فارسی زبانان را هدف قرار میداد.
مدتی بعد جایزهی یک میلیون دلاری گوگل، برای سیستم عامل جدیدش غوغایی به پا کرد. جایزهای برای نوشتن اپلیکیشنهای موبایل برای آن. سیستم عاملی به اسم اندروید که هنوز روی هیچ دستگاه فیزیکی اجرا نشده بود و تنها در یک شبیه ساز اجرا میشد و دیری نپایید که گوشیهای فیزیکی این ربات سبز زشت و بانمک نیز سر از بازار کشورمان درآورد. مدت زیادی نگذشته بود که ایمیلی از کافه بازار دریافت کردم با عنوان «گذر از مرز ۱۰۰ هزار کاربر». درست است که امروز از ۴۰ میلیون حرف میزنیم اما در دنیای کوچک موبایلهای هوشمند آن روزها، ۱۰۰ هزار عددی بود حیرت انگیز و انرژی بخش.
دیری نگذشت که همین تیم کوچک سه نفره، بنای اولیه استودیو تاد را گذاشتند که پروژههای بزرگتر و موفقتری مانند بازی فروت کرفت، بازی مزرعه داری پرسیتی و بازار نرمافزارهای آیاواس به نام سیبچه از خروجیهای آن بود.
بخش دوم - امروز
انتخاب رشتههای دانشگاهی و رتبهی اول کامپیوتر و نرم افزار، به تنهایی حرف بزرگی برای گفتن دارد. صنعتی که رشد کرده، به نیازهای اساسی پاسخ میدهد و پرتلاش ترین و هوشمندترین افراد را میطلبد. دنیای امروز برنامهها و بازیهای ایرانی، دنیای نخبههاست.
دنیای استارتهای امروزی و تیمهای کوچک بازیسازی و برنامه سازی همگی مدیون وجود مارکتهای موبایلی هستند و در راس آنها کافه بازار. جایی که به دور از بروکراسیهای اداری، نیازها در قالب اپهای کوچک موبایلهای هوشمند پاسخ داده میشوند، کاربر خوشحال است که نیازش برآورده شده، و توسعه دهنده خوشحال است که حرکت مفیدش، منفعت اقتصادی برایش به همراه داشته است.
شاید به خاطر بیاورید که قبل از وجود مارکتهای موبایلی، برای تهیه کردن نرم افزارهای کامپیوتر و موبایل باید به پاساژ علائدین و بازار رضای چهار راه ولیعصر و پاساژ پایتخت مراجعه میکردیم. اما پدیدار شدن مارکتها فرصت جدیدی برای هر دو طرف بازی، یعنی کاربران و توسعه دهندگان بود. در سمت توسعه دهندگان میتوان دید که معضل توزیع و پرداخت و حل شدن آن به طرز عجیبی باعث رشد تعداد توسعه دهندگان اندرویدی و شرکتهای مرتبط با آن شده است. از سویی همین تغییر مهم، نفعش دوباره به کاربران ایرانی رسیده است که محصولات متنوع تر و با کیفیت بالاتری برایشان فراهم میشود و در دسترسشان قرار میگیرد.
دنیای امروز دنیای کودکانی ست که با لمس گوشی های هوشمند بزرگ میشوند و دیگر برای تهیه کردن سرگرمی و بازی، به مغازه دار سر کوچه مراجعه نمیکنند. نونهالان برای شرکت در کلاسها، از روی تبلت شان وارد مدرسه میشوند و بزرگ تر خریدهایشان را روی گوشی لمس میکنند و دم درب منزل تحویل میگیرند.
این دنیای جدید مدیون تکنولوژیهای جدید، دسترسی به اینترنت، مارکت ها و برنامه نویسان و توسعه دهندگان است و مهم تر از همه مدیون ایرانیانی که ارزش و زحمت توسعهی بازیها و برنامهها را فهمیدهاند و با خرید آنها به ادامهی این چرخهی تولید ارزش کمک میکنند. این نوشتار بهانهایست برای اینکه لحظهای درنگ کنیم و دنیای جدید را با همهی خوبیها و بدیهایش جشن بگیریم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
وسعت یا عمق؟ چندرشتهای یا تکرشتهای؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
مایکل جکسون و رقص مونواک
مطلبی دیگر از این انتشارات
روزت مبارک!